سفر رئیسجمهور به سوریه پس از ۱۳ سال و بعد از آخرین باری که رئیسجمهور وقت ایران سال ۸۹ سفری به دمشق داشت، انجام و از این جهت یک سفر مهم و راهبردی محسوب میشود.
۱- سوریه پس از 12 سال بحران امنیتی، در یک وضعیت نسبتاً باثبات قرار گرفته و زمان آن فرا رسیده که این کشور وارد فضای بازسازی شود و در واقع بازسازی زیرساختهای ویران شده سوریه به نوعی شروع شود و این کشور بتواند با استفاده از ظرفیتهای دوستانش در منطقه از وضعیت کنونی که سبب کاهش توانمندی دولت سوریه در اداره اقتصادی کشورش شده، رها شود. البته سوریه استعدادهای خوبی بویژه در حوزه معدن دارد، لذا راهاندازی و فعال شدن معادن سوریه و تبدیل وضعیت کنونی مخازن و معادن سوریه به وضعیت تجاری، موقعیت خوبی را برای ایران نیز فراهم میکند و میتواند بخشی از نیازهای معدنی ایران را تامین کند.
۲- سوریه پس از یک دوره انزوا در محیط عربی، در شرایطی قرار گرفته که کشورهای عربی تمایل زیادی به بازسازی روابط خود با این کشور نشان دادهاند و شاهد سفرهای پی در پی مقامات بسیاری از کشورهای عربی به دمشق هستیم. برقراری مجدد روابط سیاسی بین دمشق و پایتختهای عربی میتواند یک موقعیت جدید را در منطقه رقم بزند و به طور کلی میتوانیم بازسازی روابط سیاسی بین حوزه عربی و سوریه را به یک جهش در روابط سیاسی جبهه مقاومت در محیط منطقهای ترجمه کنیم و از این لحاظ میتواند فرصتی را برای شتاب بخشیدن به سیاست توسعه همکاری در محیط همسایگی در اختیار ایران قرار دهد.
۳- پروژههای اسرائیلی در منطقه مثل پیمان آبراهام و عادیسازی روابط عربی - اسرائیلی به بنبست رسیده و شاهد توقف این قطار پس از حرکت اولیه هستیم، بنابراین این سفر میتواند بدین معنا باشد که منطقه در وضعیت و روند جدیدی قرار گرفته و طرحهای مقاومت جای طرحهای صهیونیستی را گرفته است.
۴- در زمان این سفر تحولات عمدهای در حوزه مناسبات منطقهای بین ایران و عربستان، ایران و چین و روسیه و بین عربستان و چین به وجود آمده و این سفر میتواند به این معنا باشد که به طور کلی شاهد یکسری تحول در مناسبات بینالمللی منطقه هستیم و این تحولات میتواند با محوریت تهران معنا شود و گسترش یابد.
سعدالله زارعی