در پی حملات دورهای رژیم موقت صهیونیستی به سوریه ، این حملات در روزهای گذشته با تواتر بیشتری انجام شده که در پس آن اهداف چندگانهای قرار دارد. اساسا رژیم صهیونیستی مدتهاست به بمباران غیرقانونی سوریه میپردازد، چرا که منع بینالمللی و واکنش جدی بینالمللی بویژه در سازمان ملل نسبت به این اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی انجام نمیشود، بنابراین این رژیم گستاختر شده است.
اما هدف این رژیم این است که از توازن قدرت جلوگیری کند. مدتهاست سوریها به فکر این هستند که با استفاده از دستاوردهای پدافندی جمهوری اسلامی ایران، شبکه پدافندی خود را تقویت کنند و واضح است با توجه به سیستمهای بسیار پیشرفته و دقیق ایرانی از جمله سوم خرداد و دیگر سیستمها مانند باور 373 و نظایر آن، در صورتی که چنین شبکه یکپارچه پدافندی در سوریه ایجاد شود، رژیم صهیونیستی توان و جرأت حملات مشابه اخیر به این کشور را نخواهد داشت و این یعنی کاهش توان هوایی رژیم صهیونیستی و از دست دادن برتری هوایی موجود خود که از آن برای اینگونه اقدامات خصمانه استفاده میکند، بنابراین برای جلوگیری از ایجاد این توازن و تضعیف قدرت هوایی اسرائیل، رژیم صهیونیستی سعی میکند حملاتی را نسبت به بخشهایی از سوریه داشته باشد که در همین چارچوب میتوان به حملات اخیر اشاره کرد. البته رژیم صهیونیستی با اطلاع کامل از پیامدهای بسیار وخیمی که به شهادت رساندن نیروهای نظامی ایرانی در سوریه میتواند برای این رژیم داشته باشد، معمولا سعی در پرهیز از حملات مستقیم اینگونه به مراکزی که نیروها و مستشاران نظامی ایرانی در آنها حضور دارند، دارد، چراکه بخوبی واقف است هرگونه صدمه جانی به نیروهای جمهوری اسلامی ایران و متحدان آن بیپاسخ نمیماند، کما اینکه به شهادت گزارشهایی که رسانههای اسرائیلی منتشر کردند، چند ماه پس از ترور شهید پروفسور فخریزاده، همتای او در اسرائیل به نام آوی هار ایوان، در قلب اراضی اشغالی کشته شد و همینطور 2 سال پیش، پس از خرابکاری در مجموعه غنیسازی نطنز، بزرگترین مرکز تولید موشکهای بالستیک رژیم صهیونیستی که تولیدکننده انواع موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک اتمی و سلاحهای کشتار جمعی و همینطور موشکهای ماهوارهبر و انواع سیستمهای موشکی گوناگون است، دچار انفجار مهیبی شد که به گزارش رسانههای اسرائیلی از مایلها دورتر ابر قارچگونه آن بر فراز این صنایع دیده میشد.
8 ساعت بعد نیز، مرکز تولید سوخت جامد موشکهای بالستیک رژیم صهیونیستی دچار آتشسوزی و انفجار شد. کشتیهای اسرائیلی در نبرد دریاییای که آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته بودند، متقابلا دچار سانحه شدند که البته جمهوری اسلامی ایران هیچگاه مسؤولیت هیچ یک از این اقدامات را نپذیرفته اما این اعتراف رسانههای اسرائیلی است که هر بار ضربه به منافع یا نیروهای جمهوری اسلامی ایران با ضربهای به مراتب سختتر روبهرو شده در حدی که حالا مشخص نیست شروعکننده چه کسی است و کدام اقدام به تلافی انجام میشود، چرا که در دورهای از اینگونه اقدامات قرار داریم که در حقیقت اسرائیلیها بخوبی واقف به هزینههای چنین اقداماتی هستند، کما اینکه در چند روز گذشته اقداماتی علیه رژیم صهیونیستی در داخل اراضی اشغالی انجام شده و این اقدامات ادامه هم خواهد داشت. آنچه مسلم است اسرائیل در ضعیفترین دورانش چه در درون و چه در تقابل بیرونی قرار دارد و در حقیقت به همین دلیل هم هست که ضربات پیاپی و ممتدی را از نیروهای مقاومت دریافت میکند، در حدی که به بیان فرمانده محترم سپاه قدس، سردار سرتیپ قاآنی هفتهای 50 عملیات فقط در کرانه باختری انجام میشود و این موضوع ماههاست جریان دارد. حال اگر عملیات در غزه و همچنین اراضی اشغالی را به آنها اضافه کنیم، گاه در برخی روزها بیش از 10عملیات ضدصهیونیستی در حال انجام است. علاوه بر این نتانیاهو دچار یک ضعف روزافزون در داخل، تقابل و ناآرامیها و مخالفتها و اعتراضات گسترده است. در عین حال وضعیت اقتصادی رژیم صهیونیستی هم مانند سابق نیست و چه در داخل و چه در تقابل بیرونی، ضعیفتر از هر زمان دیگری است؛ بنابراین رژیم صهیونیستی بخوبی میداند هزینه چنین اقداماتی تا چه حد میتواند پیامدهای وخیمی برای این رژیم داشته باشد اما با توجه به اینکه رژیم اشغالگر در داخل سرزمینهای اشغالی نیز دچار ضعف است بویژه که نخستوزیر رژیم صهیونیستی هماکنون نتانیاهو است، وی سابقهای طولانی در اهریمنسازیهای بیرونی و ایجاد نزاع و تنش بیرونی با ایران به منظور فرار از شکستهایش در صحنه داخلی دارد.
در تمام 2 دهه گذشته هر گاه نتانیاهو با مشکلات انتخاباتی یا شکست سیاسی یا خطر از دست دادن قدرت روبهرو شده است، بلافاصله نخست در کلام و سپس با انجام اقدامات ایذایی تلاش مفرطی میکند که دشمن بیرونی را برجسته کند تا ضعفهای درونی را بپوشاند و قدرت را حفظ کند و هماکنون هم که در ضعیفترین وضع خود قرار دارد، پیوسته از این تاکتیک استفاده میکند. البته نتانیاهو و اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی بخوبی میدانند که اینگونه اقدامات در یک بازه مشخص و سطح مشخص میتواند انجام شود و اگر از سطحی بگذرد، پیامدهای آن غیرقابل پیشبینی و برای نتانیاهو و رژیم صهیونیستی مرگبار خواهد بود.
رژیم صهیونیستی بخوبی میداند ایران آغازگر هیچ جنگی نیست و تلآویو هم توان راه انداختن جنگ نامحدود یا محدود با جمهوری اسلامی ایران را ندارد و بشدت از این موضوع در هراس است. بنابراین آنچه بهرغم همه لفاظیها و همه سفسطهها و گستاخیهای رژیم صهیونیستی در واقعیت نتانیاهو و دولت او به دنبال آن هستند، ایجاد یک تنش کلامی و سطحی از تنش نظامی و زد و خورد است تا ضعفهای داخلی خودشان را پوشش دهند. هدف دیگر رژیم صهیونیستی این است که با توجه به دیپلماسی موفق منطقهای جمهوری اسلامی ایران در کاهش تنش بویژه با عربستان که قطعا از سرعت نزدیک شدن ریاض به تلآویو خواهد کاست، با ایجاد تنشهای روزافزون در منطقه وضعیت را بحرانیتر کند تا در حقیقت فضا برای ادامه دیپلماسی منطقهای جمهوری اسلامی ایران تنگ شود. اقداماتی که این روزها در روابط اسرائیل و جمهوری باکو مشاهده میکنیم هم در همین چارچوب قابل بررسی است، بنابراین رژیم صهیونیستی به دلایل متعدد دست به چنین اقداماتی میزند. البته از آنجا که سوریه به مدت یک دهه دچار جنگ با تروریستهایی از 84 کشور بوده و هنوز هم در بخشهای شمال غرب این کشور در ادلب هزاران تروریست حضور دارند و هنوز سوریه با پیامدهای وخیم اقتصادی این جنگ دست به گریبان است، واضح است دمشق به هیچ عنوان به دنبال شروع یک مخاصمه و جنگ جدید نیست و به همین دلیل هم هست که اسرائیل جرأت انجام چنین اقداماتی را روی فضای سوریه دارد اما روی فضای لبنان و حزبالله لبنان چنین جرأتی برای رژیم صهیونیستی مشاهده نمیشود و بسیار هراس دارد از اینکه وارد هر گونه درگیری با حزبالله لبنان شود. البته کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران و همینطور کمکهای سختافزاری و نرمافزاری جمهوری اسلامی ایران به سوریه قطعا میتواند ایجاد یک سپر امن هوایی برای سوریه را در پی داشته باشد و اگر این مهم هر زمان اتفاق بیفتد ما شاهد یک توازن قوا در مرزهای اراضی اشغالی و سوریه خواهیم بود اما تا آن زمان آنچه بدیهی است اینکه اگر رژیم صهیونیستی در هر سطحی به محور مقاومت بویژه به جمهوری اسلامی ایران و منافع جمهوری اسلامی ایران صدمه بزند، در سطحی بالاتر از آن پاسخ خواهد گرفت. این یک استراتژی است که اخیرا به اجرا گذاشته شده است.
اگر قبلا رژیم صهیونیستی هر ضربهای که به محور مقاومت میزد ضربه متقابلی دریافت میکرد، حالا ضربات متقابل شدیدتری دریافت میکند و یکی از دلایل ضعف روزافزون صهیونیستها هم دقیقا اجرای همین استراتژی است که قطعا با پیشرفت زمان و ضعف هر چه بیشتر رژیم اشغالگر، ضربات متقابل جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت هم متعددتر و شدیدتر خواهد بود.
دکتر سیدمصطفــی خوشچشم