محمدحسین لطیفی کارگردان باتجربه کشورمان در پاسخ به اهمیت فیلمهای دفاع مقدس و اینکه یک سری از افراد میگویند دوران فیلمهای دفاع مقدسی تموم شده است درست است؟ بیان کرد: برایم خیلی سخت است که بگویم هردو درست مییگویند؛ چرا موقع دیدن سینمایی دفاع مقدس تمام شده است؟چون از اولش تمام شده بود؛ یعنی فیلمساز بر مبنای احساسات و عواطف شخصی خودش فیلم میسازد. خب این نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و فیلمساز باید استانداردی برای فیلم خود در نظر بگیرد که بتواند مخاطب و درام قصه خود را به گونهای جلو ببرد که علارغم اینکه راجع به مسائل مقاومت صحبت میکند فیلمش هم دیده بشوند.
وی ادامه داد: که در این صورت اصطلاحا میگوییم فیلمساز یک قصه را بر بستر جنگ و بر بستر یک اتفاقی بنا میکند. این بستر میتواند جنگ و حال یا هر چیزی باشد و درام کل این قصه میتواند درست باشد. پس اگر آن افراد این حرف را میزنند به این دلیل است اما هیچگونه اینطور نیست که بگوییم وقت آن فیلمها گذشته است.
فیلمساز با علاقه شخصی خود فیلم می سازد
لطیفی از اهمیت ژانر جنگی گفت: در تمام دنیا حتی در آمریکا هر ساله میبینیم ۱۰ الی ۱۲ فیلم جنگی و حتی فیلم پهای معروف و جهانگشایی در آنجا ساخته میشود که مردم هم میآیند و فبلمهای جنگی آن را میبینند. بنابراین ما باید به استاندارهای ساخت فیلم دفاع مقدسی یا مقاومت برسیم به گونهای که مخاطب ما ریزش نداشته باشد.
وی در ادامه عنوان کرد: ضعف اول ما این است که فیلمساز با دیدگاه شخصی و احساسات و عواطف و علاقه شخصی خود میآید و فیلم میسازد و بنابر این میبیند یک سر از این فیلمها نمیتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند.
اگر احساس بیننده را کنار بگذاریم بازنده هستیم
لطیفی در پاسخ به اینکه کشور ما دفاع مقدسی است و سالهای متوالی خود و همسایگانش درگیر جنگ بوده است؛ چه کاری کنیم که نسل جوان ما علاقه بیشتری به این حوزه داشته باشند گفت: راه حل آن یک چیز است و آن هم ارتباطات بین فیلمسازانی که در گذشته کارهای دفاع مقدسی انجام داده است و سنین آنها به گونه است که جنگ را تجربه کردهاند؛ باید با جوانها طوری ممزوج شوند که بتوانند به یک دیگر اطلاعات دهند و احساساتشان را باهم به اشتراک بگذراند و این اتفاق میتواند خیلی کمک کننده باشد.
وی ادامه داد: مسئله دوم این است که از اصول جدا نشویم و اصول اول درام است و اگر درام شکل نگیرد، کار روز شکل نگرفته و کار دفاع مقدسی هم شکل نگرفته است. ما با احساس بیننده سر و کار داریم، اگر احساس بیننده را کنار بگذاریم بازنده هستیم.