ودانت پاتل، معاون وزیر خارجه آمریکا در تازهترین مواضع خود در خصوص مذاکرات هستهای و روند احیای برجام اظهار نموده است :
«همانطور که گفتم برجام در دستور کار نیست، اما ما همچنان برخی ابزار را در اختیار داریم و باور داریم که دیپلماسی بهترین مسیر پیش رو است.در ضمن، همه گزینهها روی میزماست!»
در خصوص اظهارات مقامات وزارت امورخارجه آمریکا در خصوص مذاکرات احیای برجام،نکاتی وجود دارد که نباید آنها را نادیده انگاشت.نخستین مسئله،مربوط به استمرار تناقض رفتارهای واشنگتن در حوزه دیپلماسی پنهان و آشکار میباشد. بسیاری از وزرای امور خارجه کشورهای منطقه در جریان رایزنیهای خود با مقامات کشورمان،تأکید کردهاند که مقامات کاخ سفید پیامهای صریحی را به آنها در خصوص احیای توافق هستهای و چگونگی رفع موانع باقیمانده در مذاکرات مخابره کردهاند. فراتر از آن، مقامات کاخ سفید از برخی مقامات مانند وزیر خارجه قطر خواستهاند تا این پیامها را از طرف واشنگتن به تهران ( در جریان سفر به ایران ) تبیین نمایند! بنابراین، مواضع ظاهری مقامات آمریکایی در خصوص روند احیای برجام، قطعا با آنچه در پشت پرده معادلات سیاست خارجی این کشور میگذرد تفاوتی اساسی دارد.
نکته دوم، مربوط به سطح تحمل جمهوری اسلامی ایران در برابر این بازی نخ نمای تاکتیکی از سوی مقامات آمریکایی است. بدیهی است که کشورمان تا ابد پای میز مذاکره در انتظار مواضع نهایی غرب در قبال برجام نخواهد ماند! حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان چندی پیش در گفتوگو با شبکه الجزیره گفته بود که قرار است طرحی در مجلس شورای اسلامی ایران مطرح شود و برای مذاکرات هستهای سقف تعیین شود و درهای مذاکرات برای همیشه بازنخواهد ماند. به عبارت بهتر، ایران قصد دارد تاکتیک «خرید زمان» از سوی غرب را درروند احیای برجام هدف قرار دهد. این تاکتیک، در جریان برگزاری سلسله مذاکرات دوسال اخیر نیز بارها از سوی واشنگتن و تروئیکای اروپایی در دستور کار قرار گرفت.
بهعنوانمثال، در تیرماه سال ۱۴۰۱ و درحالیکه بسیاری از اختلافات در مسیر احیای توافق هستهای حلوفصل شده بود، مقامات آمریکایی و اروپایی پس از لابیگریهای سنگین بنی گانتز، وزیر جنگ وقت رژیم اشغالگر قدس و یائیر لاپید، نخستوزیر این رژیم، درمسیر حلوفصل نهایی نقاط اختلافی خلل ایجاد کردند. یکی از این موارد، مربوط به لابیگری در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و وادارسازی این نهاد نسبت به عدم مختومه سازی پرونده موسوم به«مکان های ادعایی»بود. اکنون، بازیگران غربی به نحو دیگری در حال خرید زمان هستند.
نکته آخر، مربوط به ادعای همیشگی مقامات آمریکایی در خصوص «اصالت دیپلماسی»در مواجهه با کشورمان است! باید گفت که اساسا ماهیت و ذات آمریکا با دیپلماسی واقعی بیگانه است. کشوری که رئیسجمهور آن صراحتا از یک توافق رسمی عقبنشینی میکند و رئیسجمهور بعدی آن نیز همان مسیر را باکمال وقاحت در پیش میگیرد، اساسا سنخیتی با سیاست خارجی مبتنی بر دیپلماسی ندارد. ضمن آنکه زیادهخواهیهای آمریکا در مسیر مذاکرات احیای برجام و طرح مطالبات فرابرجامی از ایران ( که کشورمان نیز بهدرستی آنها را نپذیرفت ) ، نمادی از عدم قرابت کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا با الگوواره های متعارف در حوزه دیپلماسی رسمی و پنهان میباشد.در چنین موقعیتی، قطعا باید گارد خود را در برابر دولت آمریکا بسته نگاه داریم.مقامات دولت بایدن همواره تأکیددارند که همه گزینهها برای مقابله با ایران روی میز است! آنها ( مقامات کاخ سفید ) بهتر است نسبت به این گزاره واقعی آگاه باشند که هرگونه حماقت آنها، بدترین و غیرقابلپیشبینیترین هزینه ممکن را برای حاکمیت آمریکا در داخل و فراسوی مرزهای آنها به دنبال خواهد داشت. ایران مدتهاست همه گزینهها را علیه آمریکا روی میز نگاه داشته است…
حنیف غفاری