در این عالم، بهغیر از محاسبات سیاسی و بهعبارتی بهغیر از دو دوتا چهارتای دنیوی، محاسبات دیگری هم وجود دارد که همان سنتهای الهی است. رهبر حکیم انقلاب- 7 تیر 1401- در بخشی از فرمایشات خود با اشاره به این مسئله فرمودند: «ملت ایران در سال ۱۳۶۰ با قرار گرفتن در مدار یکی از سنتهای الهی یعنی جهاد و ایستادگی توانست دشمن را ناامید کند. امروز نیز همان قاعده و قانون جاری است و خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است و باید تلاش کنیم خود را مصداق سنتهای الهی قرار دهیم تا نتیجه آن پیشرفت و پیروزی باشد.»
به جرأت میتوان گفت که حضور دهها میلیونی مردم عزیز ایران در راهپیمایی 22 بهمن امسال، یکی از مصادیق سنتهای الهی بود. آن هم دقیقا در مقطعی که ملت ایران چندین ماه متوالی، یک جنگ ترکیبی تمامعیار را پشت سر گذاشت. در این جنگ ترکیبی، دشمن بهصورت همزمان بر چند گسل تمرکز کرد؛ گسل جنسیتی، گسل قومیتی، گسل شیعه- سنی، گسل طبقاتی و گسل نسلی. اما در نهایت، سرانجام این جنگ ترکیبی، مصداق ضربالمثل معروف «کوه، موش زایید» شد. بر همین اساس آنچه دشمن با دروغپراکنی از آن تحت عنوان «خیزش سراسری ملت ایران»! نام میبرد، به آتش زدن چند سطل آشغال و تعطیلی زورکی برخی کلاسهای دانشگاه و مسدود کردن برخی خیابانهای شهر توسط اقلیت آشوبگر ختم شد.
در ماههای گذشته، اوباش مسلح با وحشیگری و سبعیت، جوانان عزیزی از جمله «سید روحالله عجمیان» و «آرمان علیوردی» را به شهادت رسانده و دشمن تصور میکرد که با این قبیل اقدامات، مسیر براندازی جمهوری اسلامی ایران هموار خواهد شد. اما امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) 41 سال پیش و در 9 تیرماه 1360 پاسخ این خاماندیشی را داده بودند. ایشان در بخشی از پیامی که در پی فاجعه هفتم تیر و ترورهای وحشیانه مردم کوچه و بازار و مقامات ارشد نظام توسط اوباش و تروریستها منتشر شده بود، خطاب به دشمن و پادوهای آن در داخل فرمودند: «عیب بزرگ شما و هوادارانتان آن است که نه از اسلام و قدرت معنوی آن و نه از ملت مسلمان و انگیزه فداکاری او اطلاعی دارید... و نمیدانید که در قاموس شهادت، واژه وحشت وجود ندارد.» در ماههای گذشته جوانان عزیزی به خون غلتیدند و به برکت این خون شهدا، به فاصله کوتاهی بساط آشوبگران و اوباش جمع شده و دشمن در پروژه سنگین «جنگ ترکیبی» سنگ روی یخ شد.
راهپیمایی حماسی و باشکوه 22 بهمن 1401 از مصادیق سنت الهی بود و در این 44 سال فهرست بلندبالایی از مصادیق سنتهای الهی قابل ذکر است. «جیمی کارتر» رئیسجمهور پیشین آمریکا- 10 دی 1356- در شب کریسمس و در ضیافت شام در کاخ نیاوران تهران، در توصیف ایران از عبارت «جزیره ثبات» استفاده کرد و با تبختر گفت: «ایران (تحت حاکمیت رژیم پهلوی) در یکی از پرمخاطرهترین نقاط دنیا، به یک جزیره ثبات (برای منافع آمریکا) تبدیل شده است.» در آن مقطع محمدرضا پهلوی بهواسطه اردشیر زاهدی (سفیر ایران در آمریکا) از اشخاصی نظیر برادران راکفلر و هنری کیسینجر کمک میگرفت و در کنار آن با نمایندگان کنگره آمریکا نیز رایزنی میکرد. اما با وجود پشتیبانی آمریکا از شاه و با اینکه کارتر در دی ماه 57 «رابرت هایزر» ژنرال 4ستاره آمریکایی را با اختیارات ویژه برای خاموش کردن نهضت به تهران فرستاد، در نهایت شاه 26 دی 57 با خفت و خواری از کشور فرار کرد و آمریکا نتوانست از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران جلوگیری کند.
جسدهای سوخته کماندوهای متجاوز آمریکایی در اردیبهشت 1359 در صحرای طبس، شکست مفتضحانه رژیم تا بنِ دندان مسلح صدام در جنگ تحمیلی- که همه دنیا از ناتو و آمریکا تا کشورهای بلوک شرق و حکام مرتجع منطقه را در کنار خود داشت-، شکست کودتای مخملی(انقلاب رنگی) در سال 88؛ همان پروژهای که پیش از آن در چهار کشور یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین و قرقیزستان به اجرا درآمد و مجریان توانستند در تمامی این کشورها حکومت مرکزی را ساقط و دولتهایی دربست در اختیار غرب را روی کار بیاورند، ترور حاج قاسم و نتایج آن که دشمن را مبهوت کرد و کار به جایی رسید که مقامات آمریکایی اذعان کردند که «شهید سلیمانی برای آنها خطرناکتر از سردار سلیمانی است».
پایگاه آمریکایی نشنالاینترست- 4 دی 1400- در تحلیلی نوشت: «باید پذیرفت که ترور ژنرال سلیمانی و ابومهدی المهندس، بیش از آنکه به تقویت منافع آمریکا در منطقه و جهان ختم شود، عملا آمریکا را در موقعیتِ به مراتب خطرناکتری در مقایسه با زمانِ حیات این دو فرمانده وارد کرده است. ترور ژنرال سلیمانی نه تنها به منافع آمریکا کمکی نکرد، بلکه عملا به تهدیدی مستقیم علیه منافع ملی این کشور تبدیل شد و تبعات ناگواری را برای آن ایجاد کرد.»
سرانجام آشوبهای اخیر نیز از مصادیق سنتهای الهی است. در این آشوبها، «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا آنقدر دچار توهم شده بود که گفت: «ایران را آزاد میکنیم»!
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَ لَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیًّا وَ لا نَصیرًا * سُنَّهًَْ اللهِ الَّتی قَد خَلَت مِن قَبلُ وَ لَن تَجِـدَ لِسُنَّهًِْ اللهِ تَبدیلًا»(و اگر کافران با شما پیکار میکردند بهزودی فرار میکردند، سپس ولیّ و یاوری نمییافتند!* این سنّت الهی است که در گذشته نیز بوده است؛ و هرگز برای سنّت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت!)
(سوره مبارکه فتح؛ آیات 22 و 23)
نکته اینجاست که دقیقا در همان روزی که ملت عزیز ایران در راهپیمایی باشکوه 22 بهمن 1401 حماسه آفرید، در آنسوی دنیا در قلب پاریس، مردم فرانسه هم به خیابانها آمدند. اما با یک تفاوت بزرگ و قابل تأمل؛ براساس اعلام رسانههای غربی، روز شنبه(11 فوریه 2023) حدود 2 میلیون و پانصد هزار نفر در فرانسه در اعتراض به دولت به خیابانها آمدند. این دور از تظاهرات نیز مانند تظاهرات قبلی در فرانسه به خشونت کشیده شده و هزاران نیروی پلیس که برای مقابله با این تظاهرات در سراسر فرانسه مستقر شدهاند، با معترضان درگیر شدند. این در حالی است که فرانسه در کنار آمریکا، انگلیس، اسرائیل و آلمان در ماههای گذشته در پروژه ضدایرانی «اغتشاشات» نقش ویژهای ایفا کرده و پای ثابت «جنگ ترکیبی» علیه ملت ایران بود.
اینجاست که رمز و راز بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب در 24 اردیبهشت 98 عیان میشود. ایشان در آن مقطع فرمودند: «دولت آمریکا احتیاج دارد به اینکه هارت و هورت کند؛ میبینید گاهی اوقات میگوید و چند بار تا حالا تکرار کرده که «این سیاستهای ما ایران را تغییر داد؛ ایران امروز، غیر از ایران [گذشته] است»؛ یعنی این سیاستهای ما روی ایران اثر گذاشته. بله، این را راست میگوید، تغییر کرده؛ تغییرش این است که نفرت مردم از آمریکا دَه برابر شده. نفرت مردم از اینها بیشتر شده؛ نزدیک شدن آنها به تصرّف منافع جمهوری اسلامی دستنیافتنیتر شده؛ همّت جوانان ما برای اینکه کشور را آماده نگه دارند، بیشتر شده؛ نیروهای نظامی ما حواسشان جمع است، نیروهای امنیتی ما حواسشان جمعتر شده؛ بله، تغییراتی که او میگوید، این جور تغییراتی اتفاق افتاده. ببینید حالا واقعاً چقدر دستگاه محاسباتی این دشمن [دچار خطا است] که یک رئیسجمهور این را میگوید «هر جمعه در تهران علیه نظام راهپیمایی است»؛ اولا؛ً جمعه نیست و شنبه است، ثانیا؛ تهران نیست و پاریس است. اَلحَمدُلله الَّذی جَعَل اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء. سپاس خدایی که دشمنان ما را از افراد احمق قرار داد.»
و باز هم دقیقا همزمان با راهپیمایی دهها میلیونی ملت ایران در یومالله 22 بهمن 1401، سرزمینهای اشغالی صحنه اعتراضات گسترده علیه سران رژیم صهیونیستی بود. بر همین اساس صدها هزار نفر از صهیونیستهای حاضر در فلسطین اشغالی علیه نخستوزیر این رژیم و کابینه وی به خیابانها آمدند. این تظاهرات برای پنجمین هفته متوالی است که برگزار میشود.
شهید «مرتضی متینفر»(مزرجی)- که نوزده سال داشت- به شهید شوشتری گفت: «امشب از اروند نمیتوانیم بگذریم. آنجایی که آموزش دیدیم عرض و شدت آب اینطور نبود. امشب اگر بعثیها ما را نزنند، کوسهها میزنند. اگر هیچکدام نزنند، لای سیم خاردار و تلههای انفجاری گیر میکنیم. با محاسبات مادی، امشب نمیتوانیم از آب رد بشویم. ولی من امشب وارد آب میشوم تا به امام در جماران خبر بدهند که «آقا بچهها به عشق شما زدند به خط». دیگر مهم نیست آن طرف خط برسیم یا نرسیم. وظیفه ما وارد آب شدن است، بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آن با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف قلبش آرام است و آن طرف میترسد، توحیدش مشکل دارد.» (خاطرهای شنیدنی از شب عملیات والفجر8 به نقل از استاد «حسن رحیمپور ازغدی»)
اکنون در چهلوپنجمین بهار انقلاب اسلامی، ملت عزیز ایران، استوارتر و راسختر از گذشته در برابر تندباد تبلیغات دشمن و دنبالههای داخلی آن خواهد ایستاد. «باش تا صبح دولتت بدمد؛ کاین هنوز از نتایج سحر است.»
مسعود اکبری