در چند سال گذشته به نظر میرسد حضور سیاستمداران محافظهکار در کشورهای انگلیس و آمریکا با شکست روبرو شده است و حرکتهای پوپولیستی آنها نتوانسته تحولات خوبی به نفع مردم رقم بزند. در چند سال گذشته ایالات متحده و انگلیس مسیرهای سیاسی مشابهی را دنبال کردند ولی به نوعی شکستهای مشابهی را هم تجربه کردند.
نشریه اقتصادی بلومبرگ در تحلیلی به شرایط سیاسی دو کشور در زمان حکومت احزاب محافظهکار مثل ترامپ و جانسون نگاهی انداخته و اعتقاد دارد شرایط آنقدر برای این احزاب در این دو کشور سخت شده که بعید است مردم دیگر وعدههای پوپولیستی آنها را باور کنند.
در سال ۲۰۱۶، آمریکاییها دونالد ترامپ را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند و چند ماه بعد برگزیت اتفاق افتاد که ناشی از سیاستهای مشابه آمریکایی در انگلیس بود. درست زمانی که ترامپ با وعده بزرگ کردن دوباره آمریکا به قدرت رسید، بوریس جانسون تا حد زیادی با وعده به سرانجام رساندن برگزیت نخستوزیر شد ولی هیچ کدام از این وعدهها نه تنها عملی نشد بلکه شرایط سیاسی خود این احزاب را به سقوط کشاند.
در سال ۲۰۲۰ یعنی پس از چهار سال بعد از گذشت وعده بزرگکردن آمریکا و فشردن گلوی مردم، ترامپ به راحتی در مقابل بایدن نه چندان قوی شکست میخورد و در انگلیس هم جانسون جایش را به بلای دیگری به نام تراس میدهد و این همان زمانی است که اقتصاد دو کشور در بدترین وضع ممکن قرار دارد.
به نوشته تحلیلگر بلومبرگ، شرایط سیاسی برای احزاب محافظهکار در دو کشور آمریکا و انگلیس آنقدر دشوار شده که حتی احزاب دموکرات آرزوی نامزد شدن ترامپ را در انتخابات ۲۰۲۴ میکشند.
به همین ترتیب، محافظهکاران بریتانیا نیز میدانند که برگزیت شکست خورده است و باید آسیب را کاهش دهند ولی تا کنون جرات بیان این را نداشته و همچنان اصرار دارند که کشورشان به سمت جهانی شدن پیش میرود.
همانقدر که مردم آمریکا با جهل، غرور و ناشایستگی ترامپ آشنایی دارند، در انگلیس هم میدانند که برگزیت نمیتواند آنها را به وضع سیاسی اقتصادی ایدهآل برساند و حتی در صورت درخواست مجدد برای پیوستن به اتحادیه اروپا نیز مشکلات خاص خود را خواهند داشت.
به نوشته بلومبرگ هم در ایالات متحده و هم در انگلیس، محافظه کاران با وجود شرایط بازنده هنوز هم لحنی تند و زننده دارند ولی باید گفت که ترامپیسمهای خشمگین و معتقدان واقعی برگزیت رای بسیاری از مردم را از دست دادهاند. هرچند هنوز هم به تهدید و تندروی ادامه میدهند ولی به نظر میرسد هر دو حزب فاقد رهبرانی باجرات و باشعور باشند.