نذر کردهام اگر روزی در مسابقات بینالمللی نام و نشانی از من بود، بگویم به نام « شهید همدانی » بزنند. اگر سکوی پرتابی بود، آن سکو متعلق به سردارم باشد. در سبقتگاه زندگی، خویش را فراموش نکنم و بگویم من با شهدا خود را و خدا را شناختم».
این جمله کوتاه روایت «زینب اسدی» بانوی تکواندو کار همدانی است که آذرماه امسال توانست مدال طلای مسابقات قهرمانی ارتشهای جهان را کسب کند و بوسه بر پرچم سهرنگ جمهوری اسلامی ایران بزند.
همین چند روز اخیر حسینیه امام(ره) میزبان برگزاری مراسم نکوداشت ۳۶۰ بانوی شهیده بود، مراسمی که حال و هوای عجیبی داشت با حضور چند شهید گمنام.
بانوی قهرمان داستان ما هم آمده بود تا خوشرنگترین مدالش را در محضر شهدای گمنام به خانواده شهید همدانی تقدیم کند تا نذری که قبل از مسابقات داشت، ادا کرده باشد.
با این بانوی همدانی گپوگفتی داشتیم که در ادامه با هم میخوانیم.
خانم اسدی کمی از خودتان برایمان بگویید و بفرمایید تاکنون چه مقامهایی کسب کردید؟
خواهش میکنم، زینب اسدی هستم و ۲۱ سال دارم، تازه برای کسب مقام قهرمانی اول راهم، تقریبا ۱۷ سال است که تکواندو کار میکنم و از همان دوران بچگی، تا امروز مدال طلای جهانی و نائب قهرمانی کسب کردم، مدلهای مختلفی هم دارم اما دنبال مدال المپیک هستم.
از آخرین مدال و قهرمان شدنتان بگویید
مسابقات قهرمانی ارتشهای جهان در این دوره از رقابتها، با حضور ۳۰۰ ورزشکار از ۱۲ کشور در سالن دوازده هزار نفری ورزشگاه آزادی به مدت سه روز برگزار شد، تیم ملی بانوان ایران بعد از آقایان با کسب هشت مدال به عنوان قهرمانی دست یافت.
بانوان تکواندوکار با کسب چهار طلا، سه نقره و یک برنز به عنوان قهرمانی دست یافتند و تیم برزیل با دو طلا و دو نقره نایب قهرمان شد. تیم روسیه هم با کسب یک طلا، یک نقره و یک برنز به عنوان سومی رسید.
در این مسابقات کشورهایی مثل برزیل، کامرون و روسیه دارای رنکینگ جهانی حضور داشتند و من هم توفیق داشتم در وزن هشتم مدل طلا را کسب کنم، در واقع در وزن من چهار کشور نماینده بود، مسابقه فینال با کشور کامرون برگزار شد و من موفق شدم حریفم را شکست دهم و مدل طلا را برای کشورم به ارمغان بیاورم. با کشورهایی مثل برزیل، روسیه و کامرون مسابقه دادم و توانستم به مقام قهرمانی برسم.
سطح مسابقات چطور ارزیابی بود؟
بسیار خوب بود و کشورهای دارای رنکینگ در بخش آقایان و خانمها حضور داشتند و تیم ایران هم قهرمان این دوره از مسابقات شد. ایران، تیمی جوان و با روحیه راهی مسابقات کرده بود و خوشبختانه به این شکل قهرمانی ورزشهای جهان را به دست آورد.
شما مدال خود را تقدیم تقدیم شهید همدانی کردید، میشود بفرمایید دلیل این کار چه بود؟
{با لبخند} من سردار همدانی را خیلی دوست دارم به همین دلیل دلم میخواست اولین مدال بینالمللی خودم را تقدیم ایشان کنم، یعنی با خودم قبلا عهد بسته بودم هر مدال بینالمللی میگیرم، تقدیم سردار کنم، در روز همایش نکوداشت بانوان شهیده، در مراسم حضور یافتم تا هم تا ادای دینی کرده باشم و هم مدال را تقدیم خانواده سردارم کنم.
تقدیم این مدال برای این بود که بگویم اگر شهدا جان خود را در دفاع از حریم ولایت، دفاع از حرم و دفاع از مرزهای کشور اهدا کردند و امنیت و آسایش ما امروز به خاطر آنهاست، ما هم به یاد آنها و قدردان هستیم.
به نظر میرسد شما ارتباط خاصی با شهدا دارید؟ درست حدس زدم؟
بله، شهدا را خیلی دوست دارم، بسیار برایم قابل احترام هستند، خصوصا سردار همدانی. این یک اتفاق دلی است، هر مدالی دارم و یا کسب کنم، تقدیم شهید همدانی میکنم. پدرم هم جانباز دفاع مقدس است، جانباز ۳۷ درصد، شیمیایی و اعصاب و روان؛ به خاطر همین ارزش دادن جان و یا عضوی از بدن برای امنیت کشور را خوب درک میکنم.
در مراسم، مجری اعلام کرد «پدرتان گفتند اگر شده فرش زیر پای خود را بفروشند، میفروشند تا فرزندش ورزش را ادامه دهد و برای کشور و جمهوری اسلامی افتخارآفرینی کند»، در خصوص این جمله برایم بگویید.
پدرم همه جوره مرا حمایت میکند، خرج و مخارج یک ورزشکار بالاست، ایشان تا امروز خیلی خوب من را حمایت کرده و من هم بجز قهرمانی جهان و المپیک به چیز دیگری فکر نمیکنم. متاسفانه حمایتهای مسئولین کم است و حمایت خاصی نمیشویم، البته پدرم منتظر حمایتهای مسئولان نیست و خود فرزندش را به خوبی تامین مالی میکند تا راهی مسابقات کند چراکه دوست دارد همیشه پرچم ایران و جمهوری اسلامی بالا باشد.
این را هم بگویم شکر خدا شرایط مالیمان خوب است و بد نیست اما چون ایشان تنها حامی من است، منظورشان از این صحبت این بود که هرآنچه داشته باشد، میگذارد و تمام تلاشش را میکند تا دخترش در مسابقات جهانی و المپیک برای کشور و جمهوری اسلامی ایران افتخارآفرینی کند.
چه کسی مشوق شما شد تا ورزشکار شوید؟
پدر و مادرم. من فرزند پنجم هستم و آخرین فرزند خانواده، از بین خواهرانم تنها من اهل ورزش بودم و به همین خاطر پدر و مادرم حمایت کردند تکواندو را ادامه دهم.
چطور با شهدا ارتباط گرفتید؟
کتابهای زیادی از شهدا و زندگینامههای آنها خواندهام، همیشه دنبال زندگینامه انسانهای بزرگی مثل سردار همدانی بودم، سعی میکنم کتابهایی از چنین شخصیتهایی بیشتر بخوانم. آخرین کتابی هم که خواندم مربوط به زندگینامه یک شهید تکواندوکار بود.
بفرمایید چه هدفی را دنبال میکنید؟
قصدم تکرار چندین طلای المپیک است، اینطور با خودم بستم که چند بار طلای المپیک را تکرار کنم، البته این را هم به خود گفتهام که به هرجایی بخواهم برسم، هیچگاه بزرگی شهدا و خونی که از شهدا برای این آب و خاک ریخته شده است، را فراموش نمیکنم و همیشه قدردان آنها هستم و خواهم ماند.
ممنون از وقتی را در اختیار ما قرار دادید، اگر صحبت پایانی دارید، بفرمایید.
من هم از شما قدردانی میکنم، از مسئولان همدان میخواهم ورزشکاران را حمایت کنند چراکه تاکنون حمایت زیادی نشدهاند. با وجود اینکه همدان ظرفیت بالایی در ورزش بانوان دارد و بچههای نوجوان و نونهال تلاش خوبی دارند، اما حمایتها کم است. مسئولان اگر از آنها حمایت کنند تا امکانات بازیکنان تهران و دیگر شهرهای بزرگ را داشته باشند، صد درصد هر کدام پدیدهای خواهند شد.
باید ورزش بانوان خصوصا تکواندو که از پدیدههای پنهانی در این رشته مخصوصا در همدان است، بیشتر حمایت شوند تا شاهد شکوفایی استعدادها باشیم. میتوان گفت که دختران در این سالهای اخیر خیلی بهتر از پسران در رشته تکواندو عمل کردند و مقامهای بیشتری کسب کردند که میطلبد توجه لازم بشود.