عملکرد چشمگیر تیم ملی مغرب در جامجهانی اخیر با اسم رمز فلسطین ، ظاهرا خیلی زودتر از آنچه تصور میشد تاثیر خود را بر اوضاع داخلی یکی از نزدیکترین کشورهای عربی متحد رژیم صهیونیستی گذاشته است.
زمانی که شیرهای اطلس پس از هر صعود تاریخی در مراحل حذفی قطر 2022، بیرق فلسطین و نه کشور خودشان مراکش را در جشنهای پیروزی به اهتزاز درآوردند، میشد فحوای پیام ملت مغرب را به حکومت سازشکارشان حس کرد.
حقیقت این است که در روزهای برگزاری جامجهانی، موج حمایت از فلسطین در کوی و برزن دوحه به یک پدیده جدید تبدیل شد که حتی از جمع هواداران تیمهای ملی مسلمان یا عربی فراتر رفته و بسیاری از هواداران تیمهای اروپایی و لاتین و همچنین جمعیت ۲ میلیون نفری شاغلان هندی، بنگالی، پاکی، نپالی و سیلانی قطر را هم با خود همراه کرد. با این حال هیچکدام از ملتهای حاضر در این ابررویداد ورزشی به اندازه مغربیها پای آرمان فلسطین نایستادند و هیچیک نیز به اندازه شیرهای اطلس عزم و توان خود را برای دستیابی به موفقیتی تاریخی در مستطیل سبز به عنوان محملی برای ارسال پیامشان به دنیا به کار نگرفتند؛ درست است که حتی روی کاغذ مراکش موفقترین و قدرتمندترین تیم ملی قاره آفریقا بوده است. طی 7 سال اخیر- به گواه رنکینگ فیفا و عملکرد این تیم در جام ملتهای آفریقا و جامجهانی- آنها بیشترین پیشرفت را در مقایسه با همتایان خود در قاره سیاه، جهان عرب و حتی قاره آسیا داشتهاند. در مقیاس حرفهای نیز با بهرهگیری از منظومهای از ستارهها از بزرگترین باشگاههای اروپایی چون اشرف حکیمی از پاریسنژرمن، حکیم زیاش از چلسی، یاسین بونو و یوسف النصیری از سویا، نورالدین امرابط از آ.اک آتن یونان، رومن سایس از بشیکتاش ترکیه، نصیر مزراوی از بایرن مونیخ، امین حارث از شالکه، عبدالصمد الزلزولی از بارسلونا، سفیان بوفال و عزالدین اوناحی از آنژه فرانسه، ولید شدیره از پارما، جواد الیامیق از وایادولید و... از بزرگترین زرادخانه بعد از تیمهای ملی مدعی اروپا و آمریکای لاتین سود میبردند. با همه اینها تبدیل کردن این پتانسیل به یک موفقیت بزرگ، نیاز به اراده و تمرکزی عظیم داشت. چه بسیاری از همان مدعیان اروپایی و لاتین نظیر آلمان، بلژیک، اروگوئه، دانمارک، ولز و مکزیک با همه سابقه و ستارههایشان حتی نتوانستند برخلاف مغرب از گروه خود صعود کنند. در عین حال تیمهای ملی نسبتا پرستارهتر عربی یا اسلامی مثل تونس، ایران و عربستان نیز فاقد یک رسالت یا چشمانداز بزرگ بودند، نظیر آنچه ستارگان مغربی در آرمان فلسطین یافتند و در نتیجه با همه پتانسیلی که داشتند، در گام سرنوشتساز مرحله گروهی کم آوردند.
گفتوگوی اخیر ولید الرکراکی، سرمربی بومی حماسهساز تیم ملی مغرب با تلویزیون ملی این کشور پس از کسب عنوان چهارم جامجهانی، که بزرگترین رکورد یک ملت مسلمان یا عرب در فوتبال بینالمللی محسوب میشود، گویای روحیه و انگیزه خاصی است که او به تیمش القا کرده است.
رکراکی که با وجود زندگی در فرانسه خود را یک مسلمان معتقد مراکشی معرفی میکند، در کلیدیترین جمله این مصاحبه میگوید: «در هر مسابقه که توپ ۵ بار به تیر دروازه یاسین بونو اصابت میکرد و برگشت میخورد، یقین بازیکنان بیشتر میشد که سلاح نیت خیر، به عنوان نیرویی پنهانی از ما حمایت میکند و حریفان را تحت تاثیر قرار میدهد... من شرط میبندم با نیت خیر، اخلاص و نیکی به پدر و مادر، خدا ما را به عزت میرساند».
این همان روحیهای است که طی یک ماه اخیر با الهام از ستارههای مراکشی از ورزشگاهها و فنفستهای قطر به بسیاری از شهرهای مهم عربی و اروپایی سرایت کرده است. قطعا آرمان فلسطین نیز در چارچوب این جهانبینی اسلامی ولید رکراکی جایگاه ویژهای دارد که صد البته به خاطر ملاحظات سیاسی خاص این کشور که حکومت سلطنتیاش تبدیل به دستنشانده فرانسه، آمریکا و اسرائیل شده، او و فوتبالیستهای تحت فرمانش نمیتوانند در قالب نظریه سیاسی مطرح کنند اما از میدان ورزش برای ارائه این پیامها بهترین بهره را بردند. طبیعتاً جامعه مراکش نیز باید بیشترین تاثیر پنهان اما آشکار را از ملیپوشانش گرفته باشد.
درست از ۲ سال پیش (دسامبر 2020) که دولت مراکش توافقنامه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را امضا کرد، افزایش غیرعادی مناسبات میان ۲ طرف در زمینههای مختلف اقتصادی، بازرگانی، حملونقل، نظامی، امنیتی، گردشگری، ورزشی و فرهنگی چنان اوج گرفت که حتی در یک کشور غیرعربی و غیرمسلمان نیز میتوانست حساسیت اجتماعی به بار آورد، چه رسد به جامعه سنتی مغرب که در توفان تحولات مدرن در تمام دهههای گذشته هویت ملی خود را ذیل اسلام تعریف کرده و نه تنها پادشاهش محمد ششم خود را علنا به تقلید از حاکمان تاریخی مور و آندلس«امیرالمومنین» میخواند، بلکه طی یک دهه گذشته توسط دولتهایی عمدتاً اسلامگرا نزدیک به اخوانیها اداره شده است. افراط دولت لیبرال فعلی نزدیک به پاریس در عادیسازی روابط با اسرائیل اما به طور چشمگیری واکنش منفی مردم و احزاب سیاسی این کشور را همراه داشته است به طوری که در همین سال اخیر، بارها تظاهرات و جنبشهایی در مخالفت با عادیسازی روابط با صهیونیستها در این کشور مشاهده شده است.
حال به نظر میرسد جنبشی که شیرهای اطلس در جامجهانی با پرچم فلسطین برپا کردهاند به داخل کشور رسیده باشد. تظاهراتهای پراکنده که اغلب با حمایت حزب اسلامگرای مخالف «عدالت و ترقی» بویژه از اواسط سال میلادی رو به پایان (2022) علیه دولت لیبرال آخانوش آغاز شده بود، حالا با انرژی اجتماعی تازهای که از موفقیتهای فوتبال ملی در جامجهانی به دست آمده، در حال تبدیل شدن به یک جنبش جدید ضدصهیونیستی و ضدغربی با ریشههای عمیق اجتماعی است که میتواند در ماههای آتی نه فقط دامن دولت لیبرال حاکم، بلکه حتی پادشاهی وابسته مراکش را هم بگیرد.
نشانهها در حال ظاهر شدن است. اگر تا چند ماه پیش، بزرگترین دغدغه حکومت رباط در رابطه با مواجهه با قدرت روزافزون همسایه بزرگش الجزایر به عنوان یک دولت نزدیک به مقاومت و مخالف نفوذ غرب بود یا اینکه نگرانیهایی درباره نفوذ مقاومت به جنبش صحرای عربی در جنوب مراکش وجود داشت، امروز این بیرق فلسطین است که به نشانه اعتراض جامعه مغرب به عادیسازی غیرعادی روابط این جمهور عربی با اسرائیل در خود پایتخت برافراشته شده است.
درست همزمان با جدیدترین فراخوان «جبهه مغربی برای حمایت از فلسطین» برای برپایی تجمعات اعتراضی علیه عادیسازی روابط رباط و تلآویو، اتفاقات معناداری در این کشور در حال رخ دادن است.
به گزارش تارنمای عربی 21 این جبهه روز پنجشنبه طی بیانیهای با شرمآور توصیف کردن مصوبات اخیر پارلمان در راستای روند رو به رشد عادیسازی با رژیم صهیونیستی در همه زمینهها تحت عنوان «توافقات آبراهام»، آن را خطرناک توصیف کرده و آورده این موضوع نشاندهنده درگیریهای مذهبی در منطقه است که غرب و صهیونیستها اصرار دارند باید ادیان توحیدی ابراهیمی حتی با زور با هم به توافق برسند. هر چند این مساله با شعارهای توخالی تسامح و همزیستی همراه است، واقعیت این است که پروژه صهیونیسم، یک پروژه استعماری، نژادپرستانه، اشغالگرانه و توسعهطلبانه است و تنها نظیر آن، جنایات غیر انسانی علیه سرخپوستان آمریکا بوده است.
«جبهه مغربی برای حمایت از فلسطین» بدین ترتیب با فراخوان اعتراضی اخیر، حرکت ملیپوشان قهرمان این کشور در قطر 2022 را مال خود کرده و پرچم فلسطین را از آنها تحویل گرفته است.
درست همزمان با صدور بیانیه اخیر، منابع محلی از وقوع یک آتشسوزی و انفجار مهیب در یک مخزن ذخیره گاز متعلق به شرکت «آفریقا گاز» در شهر محمدیه در شمال مراکش خبر میدهند. گفته میشود در پی آتشسوزی در یک انبار گاز، ۵ تانکر حامل سوخت دچار حریق شده و از بین رفته است. این شرکت 94 درصد گاز مغرب را تامین میکند و این اتفاق به هیچوجه در شرایط حاضر عادی نیست. به گزارش خبرگزاری رسمی مغرب، این مخزن در شهرک شلالات در شهر محمدیه در فاصله 25 کیلومتری الدارالبیضاء قرار دارد. بندر ویژه محمدیه مهمترین گذرگاه مواد سوختی در مغرب محسوب میشود که بر سر راه شریان راهبردی انرژی از شمال آفریقا به جنوب اروپا قرار دارد. این در حالی است که تنها ۲ هفته از توافقات جدید رباط و تلآویو در حوزه نفت و گاز میگذرد. شرکت اسرائیلی «نیومد انرژی» بر اساس این قرارداد حق «اکتشاف و بهرهبرداری از نفت و گاز» را با وزارت انرژی و معادن مغرب امضا کرده است؛ توافقی که با حساسیت الجزایر به عنوان مهمترین تامینکننده گاز اروپا در آفریقا مواجه شده بود. انفجارهای اخیر موجی از وحشت را میان ساکنان مناطق نزدیک به انبار ذخیره گاز و بندر محمدیه ایجاد کرده و باعث قطع برق و اختلال در فعالیتهای بندر شده است. به نظر میرسد همانگونه که رابطهای تنگاتنگ میان رژیم صهیونیستی و بحران انرژی اروپا به وجود آمده، میان انفجار گازی اخیر و موج حمایت از فلسطین توسط ملت مغرب نیز رابطهای تنگاتنگ وجود داشته باشد.
شروین طاهری