اغتشاشات اخیر لایه های مختلفی در سطح طراحی و اجرا داشت. موارد مهم آن را ملاحظه کنید:
لایه اول: طراحان و پشتیبانان اصلی: رهبر انقلاب 11 مهرماه فرمودند: «بنده بصراحت میگویم این برنامهریزی کار آمریکا، کار رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و دنبالهروهای آنها است.» علاوه بر آمریکا و رژیم صهیونیستی برخی دیگر کشورها نیز فعال بودند. سفارتخانه آلمان در ایران و همچنین سرویس جاسوسی آلمان که متولی اصلی تجمع برلین بود و در میان کشورهای منطقه عربستان سعودی با پشتیبانی و خط دهی به شبکه اینترنشنال فعالیت جدی را در دستور کار قرار دادند.
لایه دوم: بازیگران رسانهای: تقریبا تمام ارگانهای مرتبط با اغتشاشات معتقد هستند اغتشاشات در رسانه اتفاق افتاد نه در خیابان. ضدانقلاب کار را در رسانه به جایی رساند که مخاطبانشان چنین تصور کردند که اغتشاشات به نتیجه رسیده و کار نظام اسلامی تمام شده است. به اعتقاد اغلب کارشناسان محوریت اصلی اغتشاشات با عملیات رسانه ای بود.
لایه سوم: لیدرهای میدانی: پرونده اراذل و اوباش شهری مدتها است از یک پرونده اجتماعی به یک پرونده امنیتی تبدیل شده است. شناسایی، جذب و آموزش اراذل و اوباش شهری توسط سرویس جاسوسی موساد و تحت پوشش جذب و به کارگیری بادیگارد بین المللی انجام می شود. برخی کشورهای منطقه هم مدرسه آموزشی عناصر جذب شده توسط موساد شدهاند. شبکه اراذل و اوباش متصل به سرویس های جاسوسی هم در این اغتشاشات به کار رفت و به نوعی با لو رفتن عناصر اصلی این شبکه هم متلاشی شد.
لایه چهارم: پیاده نظام اغتشاشات: افرادی که با هدایت لیدرهای میدانی و رسانه ای، در برخی تجمعات حاضر شدند و گاهی در شبکه های اجتماعی موج سازی کردند از این لایه بودند.
لایه پنجم: گروهکهای تجزیه طلب و تکفیری: داعش، کومله، دموکرات، الاهوازیه و ... هر کدام به تناسب امکان ایجاد هزینه برای مردم ایران، آلت دست جریان برانداز قرار گرفتند.
لایه ششم: سلبریتیهای داخلی و خارجی: یکی از اتفاقات کم نظیر این اغتشاشات با طراحی های پیشین ضدانقلاب برای براندازی جمهوری اسلامی ایران به خط کردن هماهنگ سلبریتیهای داخلی و بین المللی برای تحریک مردم جهت اقدامات براندازانه بود. از خواننده های عربی و لس آنجلسی و هنرپیشه های هالیوودی و ... تا مسوولان جشنواره های بین المللی همگی در این ماجرا سهم خود را ایفا کردند.
لایه هفتم: سازمان های بین المللی: حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل نشان دهنده اهتمام نهادهای بین المللی برای افزایش فشارها به جمهوری اسلامی ایران است.
چرا ضدانقلاب به اهدافش نمیرسد؟
وضعیت میدانی نشان می دهد دشمن با تمام قدرت به میدان آمده است. هرچه در توان طراحی و امکان میدانی برای ضدانقلاب وجود داشت به صحنه آمد. کشورهای قدرتمندی که هرکدام به تنهایی می توانند چندین کشور را در یک بازه زمانی کوتاه دچار تغییرات عظیم سیاسی کنند پشت ماجرا ایستادند و از ریز و درشت متحدان خود برای رسیدن به هدف خود بهره بردند. اما واقعیت میدانی جور دیگری رقم خورد. هرچه ماجرا جلوتر رفت شعله اغتشاشات و موج براندازی فروکش کرد. علت این مسئله چیست؟ چرا با تمام این تدارکات اهداف اصلی جریان برانداز محقق نمیشود؟
ساده انگاری از براندازی تا دیکتاتوری
سطحی نگری از مفهوم براندازی در سراسر جبهه ضدانقلاب مشهود است. امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی را یک انقلاب فرهنگی معرفی کرد و هویت ذاتی انقلاب اسلامی را تغییر و تبدل قلب ها دانست. این تبدل یک رشد اجتماعی بود. قلب ها متوجه یک امر بالاتر شد و این رشد انسانی در یک امر اجتماعی ظهور و بروز کرد و همین امر اجتماعی به طور هم افزا اثر بالابرنده ای در مرتبت انسانی گذاشت.
در مقابل ضدانقلاب از یک عمامه پرانی یا یک پیاده روی چند ده نفری نتیجه می گرفت نظام اسلامی در حال فروپاشی است. یا آنجا که ضدانقلاب تصور کرد می تواند با خشونت یا دروغ، مردم را به یک انقلاب دیگر سوق دهد.
مهمتر اینکه جریان برانداز در جامعه ای کاملا مذهبی و دینی به دنبال یک انقلاب ضددینی بود. حتی ضدانقلاب از گذشته خود هم در این مسئله عبرت نگرفت. یکی از علت های اصلی انزوای گروهک هایی مانند کومله و دموکرات در کردستان این بود که این منطقه به شدت مذهبی بود این گروهک ها به دنبال عبور از دین و مذهب بودند.
ضدانقلاب زمانی که متوجه شد نمی تواند با ابزارهای خود مردم را به خیابان بکشاند به تهدید و ارعاب روی آورد. ترورها را شروع کرد و مردم را در کوچه و بازار ترساند تا امنیت را خدشه دار نشان دهد و امیدها برای حفظ نظام اسلامی را از بین ببرد. از اینجا به بعد ضدانقلاب وارد اعتصابات اجباری می شود. مغازه داران تهدید می شوند که اگر مغاره تان باز باشد فردایش مغازه تان آتش میگیرد.
چرا ضدانقلاب موفق نمیشود؟
حجت الاسلام تویسرکانی در تحلیلی قرآنی از اغتشاشات اخیر می گوید: قرآن در سوره فاطر آیه 8 میفرماید: أَفَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا یعنی اعمال زشتی افرادی برایشان زیبا جلوه می کند. این اوج انحطاط یک انسان است. این جماعت انسان می کشند و به آن افتخار می کنند. فحاشی میکنند و به آن افتخار میکنند. دروغ میگویند و به دروغ گفتنشان افتخار میکنند. این رفتارها مختص کسانی است که به اوج انحطاط انسانیت برسند.
تویسرکانی در ادامه میگوید: شبیه آیه 8 سوره فاطر، آیات 103 و 104 سوره کهف را هم داریم. در این آیات خداوند می فرماید آیا می خواهید شما را به زیانکارترین انسان ها راهنمایی کنم؟ آنهایی که اعمالشان تباه شده است، آنهایی که گمان می کنند آدم های خوبی هستند. این مسخ انسانیت است.
نماینده سابق ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین علت عدم موفقیت های ضدانقلاب مقابل انقلاب اسلامی را اینگونه عنوان میکند: قرآن کریم در همان سوره فاطر می فرماید که این جریان ممکن است مدتی دردسر ایجاد کند یا مشکلاتی درست کند اما ثمربخش نیست و به جایی نخواهد رسید. این سنت الهی است. اینکه جریان ضد دین همه الزامات موفقیت را دارد اما موفق نمی شوند از همین ناحیه است. شما ملاحظه کنید دشمن رسانه دارد، چهره دارد، سرمایه و پول دارد و حتی در طرف دیگر ضعف ها و اشتباهات خود ما وجود دارد؛ علت این که به نتیجه ای نمی رسد ناشی از همین است. این داستان عدم توفیق دشمنان در برابر انقلاب اسلامی مردم ایران واقعا دشمنان را گیج کرده است. کار به جایی می رسد که این ها به توهم گرفتار می شوند و می گویند متولیان نظام از علوم غریبه استفاده می کنند و ایران را طلسم کرده اند و از این حرف ها.