بسیاری از تصمیمهای تخصصی که از نهادهای گوناگون صادر میشود، در عصر فراگیری مجال نظردهی و تعامل با مخاطبان دستمایه بحثهای غیر تخصصی یا نظرات تخصصی گمراهکننده میشود و این فضای مبهم، زمینه را برای رسانههای تروریست مهیا میسازد. عدم مماشات با اغتشاش و آتشافروزی بیمهابا و افسارگسیخته، یک خواسته مردمی است که با طولانی شدن این اغتشاشات هدایتشده و جنایتآلود و پیشامدهای ناگواری همچون حادثه حرم حضرت شاهچراغ شدت یافت.
با این همه فضای مجازی عرصه شبههآفرینی، کنکاش، حرف و حدیثهای گوناگون و تشکیک است که از سوی کاربران و رسانههای گوناگون به دلایل و انگیزههای مختلف بیان میشود. هنرمند و سلبریتی به یک دلیل، فلان استاد دانشگاه به یک دلیل و کاربران عادی به دلایل دیگر در حکمی که توسط دادگاه و با تجربهترین قضات اتخاذ شده تشکیک میکنند. اینجا یک بازوی رسانهای تخصصی نیاز است که با کلامی دقیق و متنفذ روشنگری کند. این درست است که برخورد قاطع با امنیتشکنان خواست مردم و شرط عقل و عدل است، اما همین مردم اگر به درستی در جریان قرار نگیرند، ممکن است دستگاه قضا را به تندروی و اعدام بیجا متهم سازند. در کنار برخورد قاطع و سخت، تبیین متین و نرم هم ضروری است.
اگر وجدان عامه مردم حکمی صادر کند، دیگر شبهههایی که با ادبیات تخصصی بیان میشوند یا اعتراضهای احساسی، باعث انحراف اذهان نمیگردند. اگر آن آشوبگری که در خیابان قمهکشی کرده و با این آلت قتاله، معبر مردم عادی را سد کرده و به حافظان امنیت حمله برده و موفق به مجروح کردن آنان شده به خوبی تصویر شود، وجدان و عقل سلیم بدون نیاز به دانستن ظرایف حقوقی حکم اشد مجازات و محارب بودن را صادر میسازد. در این میان تلاش میشود تا با انباشته کردن فضای مجازی از شعار نه به اعدام، مطالبه واقعی مردم که برخورد قاطع با آشوبطلبان است به محاق میرود؛ چراکه دشمن هم میزان تأثیر برخورد قاطع در شکست پروژه آشوبگری را میداند.
بازوهای رسانهای عملیات اخیر دشمن اخبار راست یا دروغ آزادی اغتشاشگران را بازنشر میدهند و علیه اعدام آنها جوسازی میکنند؛ این نشان تأثیر برخورد قضائی است. با اینهمه با کسانی که از این حکمها میرنجند باید گفت اعدام نشدن در ایران کار سختی نیست؛ کافیست قمهات را از خانه بیرون نیاوری و به وسیله آن، سد معبر نکنی و به حافظان امنیت، مثل قصابها حمله نکنی!
جواد شاملو