اندوه مهسا امینی و اشک تمساح آمریکا و انگلیس

فوت تراژیک خانم مهسا امینی ، قلب‌های بسیاری را به درد آورد. دختری اهل سقز که در یکی از مراکز پلیس امنیت اخلاقی تهران دچار سکته شده و پس از دو روز جان باخت. جان باختن دردناک او، واکنش‌های بسیاری را برانگیخت.

واکنش برخی مقامات آمریکایی و رسانه‌های انگلیسی در این میان قابل تأمل است. واکنش‌هایی که با نقاب دفاع از حقوق بشر پوشانده شده و البته برای اهل سیاست موضوع جدیدی نیست و باید آن را بخشی از کارزار همه جانبه آنان علیه جمهوری اسلامی ایران دید و به پرونده قطور این مورد اضافه کرد.

در همین زمینه جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در اطلاعیه‌ای با تکرار ادعای دروغین فوت خانم امینی بر اثر ضرب و شتم، ضمن ابراز نگرانی، خواستار پاسخگویی مسئولان ایران در این زمینه شد. رابرت مالی مأمور ویژه دولت بایدن در امور ایران نیز این ماجرا را هولناک خوانده و خواستار بازخواست مسببان آن شد.

در میان رسانه‌های خارجی و معاندی که سعی در ماهی گیری از این آب گل آلود و سوار شدن بر موج این حادثه تلخ دارند، بی بی سی فارسی مانند اغلب موارد، جلودار غبارآلود کردن فضا و تهییج افکار عمومی و ارائه روایت‌های مغشوش است.

اینکه برای مرحوم امینی چه اتفاقی رخ داده و مقصر آن کیست، برای جلوگیری از تکرار آنچه باید کرد، با موضوع حجاب در اماکن عمومی و ادامه یا تجدید نظر در فعالیت گشت ارشاد چه باید کرد و سوالاتی از این قبیل که این روزها ذهن بخشی از جامعه ایران درگیر آن است، موضوعاتی کاملاً داخلی است و دخالت بیگانگان در این قضایا به هیچ عنوان از روی دلسوزی برای ایرانیان و زن ایرانی نیست و به قول معروف آنان اگر بیل‌زن هستند بهتر است باغچه خود را بیل بزنند. نگاهی به وضعیت و آمارهای آمریکا و انگلیس در این زمینه به روشنی گویای واقعیت هاست.

سال گذشته گزارشی منتشر شد که نشان می‌داد ۲۰۰۰ پلیس انگلیس فقط طی چهار سال (از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱) به آزار جنسی متهم شده‌اند. در میان قربانیان تجاوز پلیس انگلیس، حتی کودکان نیز به چشم می‌خورند. این اتهامات، همه نیروهای پلیس انگلیس، از درجه داران جز، افسران تا فرماندهان واحدها را در ۳۹ یگان پلیس در سراسر این کشور در بر می‌گیرد. اسناد نشان می‌دهد این اتهامات و سایر مفاسد پلیس انگلیس اغلب به طور عمدی پنهان مانده و لاپوشانی می‌شود.

اندوه مهسا امینی و اشک تمساح آمریکا و انگلیس

جنجالی‌ترین پرونده مربوط به یک افسر پلیس به نام کوین کوزنز (Wayne Couzens)، بود که دختری به نام سارا اورارد (Sarah Everard)، را به قتل رساند. وین کوزنز، ۴۸ ساله و افسر پیشین پلیس انگلیس که در زمان قتل، از مأموران پلیس حفاظت از سفارت آمریکا در لندن بود، سارا اورارد ۳۳ ساله را که از منزل دوستش باز می‌گشت، به بهانه نقض مقررات کرونایی، سوار خودرویی که از قبل کرایه کرده بود کرد، پس از بردن به یک منطقه خلوت و تجاوز به این دختر جوان، او را خفه کرد و جنازه وی را به آتش کشید.

بقایای جسد سارا یک هفته بعد از ناپدید شدن، در جنگلی در صد کیلومتری جنوب شرقی لندن پیدا شد. در جلسات محاکمه پلیس قاتل، مشخص شد او این جنایت را کاملاً از قبل برنامه ریزی کرده بوده و به گفته قاضی که برای این قاتل متجاوز حکم حبس ابد صادر کرد، کوین هرگز به طور جدی از این جنایت ابراز پشیمانی نکرد.

نکته جالب توجه آنکه یک مسئول انگلیسی تأیید می‌کند برخی از کسانی که در انگلیس پلیس می‌شوند به این دلیل است که این شغل به آنها قدرت داده و فرصت در اختیارشان قرار می‌دهد!

در آمریکا هم وضعیت اگر بدتر نباشد، بهتر نیست. از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ حدود ۲۵۰ زن به وسیله شلیک مستقیم پلیس آمریکا کشته شده‌اند. (آمار کل کشته شدگان توسط پلیس در این بازه زمانی ۵۶۰۰ نفر است) ۸۹ نفر از زنان مقتول در خانه خود یا سکونتگاهی که در آن اقامت داشتند، کشته شده‌اند.

تحقیقات دانشگاه ایالتی بولینگ گرین نشان می‌دهد طی سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ پلیس آمریکا دست به ۴۰۵ مورد تجاوز جنسی، ۶۳۶ مورد آزار جنسی از نوع دیگر در ارتباط با زنان و ۲۱۶ خشونت جنسی در حق مردان زده‌اند.

 

اما این آمار همه واقعیت نیست. چرا که بسیاری از قربانیان به دلایل مختلف ماجرا را گزارش نمی‌کنند. یکی از محققانی که این موضوع را دنبال می‌کند، می‌گوید؛ وقتی از سوی پلیس مورد تجاوز قرار بگیرید، با چه کسی باید تماس بگیرید؟!

تحقیقات نشان می‌دهد آمار واقعی ۵ برابر موارد گزارش شده بوده و بخش قابل توجهی از قربانیان کودکان هستند. حکومت آمریکا به طور سیستماتیک پرونده‌ها را لاپوشانی کرده و به اصطلاح از نیروهای پلیس در برابر اتهام‌های اینچنینی محافظت می‌کند.

این تنها گوشه کوچکی از وضعیت برخورد پلیس آمریکا و انگلیس با زنان کشور خود است. در چنین شرایطی چگونه می‌توان باور کرد نگرانی آنها برای پرونده مرحوم مهسا امینی و امنیت زن ایرانی واقعی است. بهتر است آنان به جای ریختن اشک تمساح و دخالت‌های بیجا در امور دیگران، فکری به حال جنایات خود کنند و اجازه دهند جامعه ایران بدون فشار و مداخله خارجی، به مسائل و مشکلات خود بپردازد.