انبیاء و اولیاء، بزرگترین بیداران و بیدارگران عالماند؛ حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، به تعبیر زیارت اربعین ، بابت بهای بیداری و یقظه بندگان خدا از جهالت و حیرت ضلالت، خونش ریخته شد و حریمش مباح شمرده شد. بنای کفری که به اسم اسلام با حضور یزید در رأس حکومت آن نهاده شده بود، زلزلهای میخواست برای فروپاشی که تنها باخبر شهادت حسین علیهالسلام و اسارت آلالله میسر میشد؛ گاه برای بیداری باید خون خدا روی زمین داغ کربلا ریخته شود و ناموس خدا از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام، با غل و زنجیر بروند تا قفل غفلت جامعه باز و بیداری حاصل شود.
در عصر غیبت که ما شکایت از فقدان نبی و غیبت امام داریم اگر همراه با بیدارگری نباشد به عصر غفلت تبدیل میشود؛ دورهای که تواصی بهحق و صبر، شرط جلوگیری از خسران و در امتداد ایمان و عمل صالح تعریفشده است. برای رشد و صلاح فرد و جامعه، هم باید صالح بود هم مصلح؛ هم باید عامل به معروف بود هم آمر به معروف وگرنه آهستهآهسته خواب غفلت بر جمیع افراد، مستولی میشود.
یکی از الطاف الهی که بهمثابه فریادی چُرتپارهکن در این عصر عمل میکند، اجتماع عظیم مردم در اربعین حسینی است. گویی جزءبهجزء این مراسم، مقابل دنیای دنی است؛ در دنیای سوارهها، پیاده از مرکب؛ آنهم نه صرفا مرکب ظاهری بلکه مرکب انانیت و خودپرستی؛ در دوره لئیمان که درگیر طعاماند، جمعی از کریمان، دغدغه اطعام دارند و آن را از طعام بیشتر میپسندند و سفرهای چند ده کیلومتری چندین روز گسترده میشود تا پسانداز یکسال در یکدهه خرج و البته بهتعبیر صحیحتر پیشفرستاده شود. اینجا دستگاه تفاخر دنیا از حرکت میایستد و هر که خاکیتر محضر پور بوتراب برسد، عرشیتر و ملکوتیتر است. آداب زیارت نیز متفاوت است؛ زائر خاکآلود و خسته را ملائکه حافین حول این حرم، بیشتر در آغوش میکشند و خلاصه اینجا همهچیز یکجور دیگر حساب و کتاب میشود. البته که در آداب نوکری باید مراقب شیاطین و راهزنان این مسیر باشیم وگرنه مثل عمل رئاءالناس، زحمتش میماند و خیرش نائل نمیشود. در این نظام محاسباتی، پیرمردی که با زحمت، زائران را باد میزند مشمول نفحات قدسی میشود و آنکه ذرهای برای غیر خدا قدماً، رقماً یا قلماً اقدامی کند، برای او نافع نیست.
مهمتر از عمل صالحی مثل زیارت اربعین، حفظ و بقای آن در بقیه عمر است. باید زیارت شخصیتی مثل اباعبدالله آنچنان در حال زوار اثر کند که لمس تغییر برای اطرافیان، واضح باشد. رنگ و بوی زائر باید حسینی شود و از همه مهمتر، بیداری و یقظه باید مستمر باشد تا لبیکی حقیقی به فلسفه قیام امام حسین علیهالسلام صورت پذیرد، انشاءالله.