1-یک معیار مهم در ارزیابی مدیران ، میزان رضایت و امیدی است که در میان ملت یا دشمنان برمیانگیزند. مدیران به همان میزان که در خدمت به مردم موفق باشند، موجب کینه دشمن خواهند شد. در این صورت، طبیعی است زبان دشمنانی که روی نقاط ضعف و گرفتاری مانور میدادند، کُند شود و به ناچار، خبرهای خوب را سانسور کنند. این واقعیتی است که پس از راهاندازی طرح ملی غدیر و تامین آب ۴.۷ میلیون نفر در 26 شهر و 1608 روستای خوزستان به چشم آمد. رسانههای بیگانه و دنبالههای آنها ترجیح دادند حاصل همت و تلاش چندهزار مهندس و کارگر ایرانی را سانسور کنند. آنها در حالی ناراحتی خود را از شادمانی مردم بروز دادند که ظرف چند سال گذشته، با بهانه کردن مشکل آب، به التهاب و ناامنی در خوزستان دامن زده بودند.
2- پروژه آبرسانی غدیر، متاسفانه ۱۲ سال به طول انجامیده بود. بهانه، فقدان منابع مالی بود. پروژه تا سال گذشته، فقط ۴۵درصد پیشرفت داشت و قرار بود سه سال دیگر هم طول بکشد! اما با همت دولت و قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص)، ظرف ده ماه به سرانجام رسید تا مردم شریف خوزستان، بیش از این در رنج نباشند. این، یکی از دهها مصداق احیای اعتماد و امید و نشاط در میان مردم است. دولت، درست در زمانی که به مهار قتلعام روزانه 709 نفر در اثر کرونا همت میگماشت، در زمینه گسترش دیپلماسی و افزایش درآمدهای نفتی و غیرنفتی جدیت به خرج داد و ضمنا، ظرفیتهای ملی را تدریجا به میدان آورد. اینگونه بود که دهان رسانههای آمریکایی و انگلیسی و صهیونیستی چه در موضوع کرونا و چه معضل آب خوزستان دوخته شد.
3- اکنون دیگر خبری از یاوهگویی نتانیاهو نیست. او 20 خرداد 1397 گفته بود «مردم ایران قربانی یک رژیم استبدادی بیرحم هستند که حتی آب مورد نیاز را هم از آنها دریغ میکند. عیسی کلانتری وزیر پیشین کشاورزی [رئیس وقت سازمان محیطزیست] اشاره کرد که بهدلیل آسیبهای محیطزیستی، ۵۰ میلیون نفر از جمعیت ایران ناچار به ترک خانه خود خواهند بود.» نتانیاهو در ادامه میگوید: «اسرائیل از مردم ایران حمایت میکند و میخواهد به نجات تعداد بیشماری از آنها کمک کند. ما از فناوری خوبی برخورداریم و میتوانیم حدود 90 درصد از آب فاضلاب خود را بازیافت کنیم. اسرائیل توانایی لازم برای جلوگیری از این فاجعه زیستمحیطی را دارد. اسرائیل وبسایتی به فارسی برای آموزش مقابله با بحران آب راهاندازی کرده. ما به کشاورزان ایرانی نشان میدهیم چگونه خانواده خود را سیر کنند. مردم ایران نباید به تنهایی در برابر چنین رژیم بیرحمی بایستند»!
4- این لاف گزاف، در حالی بود که رژیم صهیونیستی در کنار مدیترانه، با بحران آب و خشکسالی دست به گریبان بود. روزنامه هاآرتص همان زمان هشدار داده بود «حتی اگر امسال پربارش باشد، اسرائیل همچنان در وضعیت بحران آب باقی خواهد ماند. مقامات ذیربط میگویند، دریاچه طبریه بهعنوان بزرگترین منبع آب، تا چند سال دیگر بهطور کامل از بین میرود و به مرداب تبدیل میشود». روزنامه تایمز اسرائیل هم به نقل از سازمان آب رژیم صهیونیستی هشدار داده بود در صورت تداوم وضعیت بحرانی، ممکن است در برخی مناطق، هیچ آبی در لولهها وجود نداشته باشد. رژیم صهیونیستی از بزرگترین واردکنندگان آب در منطقه بوده است.
5- سخنان فریبکارانه نتانیاهو، دقیقا همان زمانی بود که صهیونیستها از آمریکا میخواستند برای به زانو درآوردن ملت ایران، فشار تحریمها را «حداکثری» کنند. در عین حال، گروهکهای تروریستی مزدور سیا و موساد و MI6، سرگرم تحریک به اغتشاش و اقدامات خرابکارانه در مناطقی مثل خوزستان بودند. نخستوزیر مستاصل اسرائیل در ویدئوی مذکور، روی سخنان کسی (معاون بعدی رئیسجمهور و رئیس سازمان محیطزیست در دولت روحانی) مانور میداد که دو سال بعد، رئیس سازمان محیطزیست شد؛ اما نهتنها اتفاق سازندهای در این سازمان رخ نداد، بلکه کسی به معاونت سازمان انتخاب شد که همکار رسانههای ضدایرانی و جاسوس بیگانگان بود. جاسوسان محیطزیستی مرتبط با موساد، در همین دوره بازداشت شدند.
6- ناتواننمایی کشور، بدون کمترین همت و تدبیر برای حل مشکلات، و موکول کردن مسئولیتها به بستن با کدخدا، ویژگی بارز مدیریت اشرافی غربگراست. در رأس این مدیریت، کسی بود که 17 خرداد 94 گفت «تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسئله محیطزیست، اشتغال جوانان، و صنعت حل شود، تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود». طبیعتا، تا وقتی مشکلات سر جای خود بود و دولت، اهتمام جدی به حل مشکلات نمیکرد، دلیلی نداشت دشمن، تحریمها را بردارد. ما با یک چرخه دائما کاهنده و تحلیلبرنده توانمندیهای ملی مواجه بودیم. باورکردنی نیست؛ اما اوایل مرداد 1394 (دو ماه بعد از سخنان آقای روحانی) آقای «ع- ف» از نمایندگان حامی دولت در مجلس نهم گفت: «احساس میشود در ۱۲ سال گذشته، اروپا از ورود ابرهای بارشی به آسمان ایران جلوگیری کرده، و از زمان توافق، آب و هوا به کلی متحول شده(!) بارانهایی که بهصورت سیل درآمده حتما همین بارانهای بلوکهشده ایران بوده که پس از لغو تحریمها آزاد شده. مشاهده میکنید شرایط جوی بعد از مذاکرات تغییر کرده و بارشها افزایش پیدا کرده و گرما کاهش یافته. به نظر میرسد علت خشکسالیهای اخیر، جنگ و جدال هستهای بوده است»! این در حالی بود که برجام، صرفا امضا شده بود و تازه، از اواخر دیماه 94 به اجرا درمیآمد!
7- چالش مشابه مسئله آب، مشکل تامین برق و گاز بود. قطع برق همزمان با گرمای بیسابقه، کلافهکننده و آزاردهنده شده بود. سطح چالش به این حد نازل رسیده بود که مردم و فعالان اقتصادی از دولت میخواستند جدول خاموشیها را اعلام کند تا بتوانند برنامهریزی کنند؛ اما همان هم دریغ میشد. کشور در حالی دچار چالش شده بود که میتوانست و باید، طبق سند چشمانداز، سیاستهای اقتصاد مقاومتی و برنامه توسعه، صادرکننده برق و گاز در منطقه باشد؛ بدون نفت، ارزآوری داشته باشد و سازوکار مبادلات با همسایگان را چنان در هم بتند، که تحریم از خاصیت بیفتد. اما متاسفانه، مدیریتی که در حوزه نفت میگفت «پالایشگاهسازی، کثافتکاری است»، در حوزه نیرو ادعا میکرد «ساخت نیروگاه برای ۲۰۰ ساعت، توجیه اقتصادی ندارد و زیر بار فشار مافیای نیروگاهسازی نمیروم»؛ در حوزه ساختوساز مسکن هم که میتوانست پیشران رونق اقتصاد کشور باشد، افتخار میکرد حتی یک واحد مسکونی نساخته؛ و مدیر چهارم مدعی بود «تاکید بر خودکفایی در تولید گندم اشتباه است»!
8- یک معیار مهم در ارزیابی عملکرد مدیران، میزان امیدی است که در میان ملت برمیانگیزند، و بُغضی که در دل دشمنان پدید میآورند. اگر تسریع در بهرهبرداری از پروژه آبرسانی، مردم را امیدوار و شادمان میکند، طبیعی است که دشمنان مترصد برای ایجاد نارضایتی را سر خشم بیاورد و مثلا قرارگاه خاتمالانبیای سپاه پاسداران را بارها تحریم کنند. در ماجرای تحریم بنزین هم مهندسان سپاه بودند که به ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس همت گذاشتند و با تولید و صادرات بنزین، تحریمکنندگان را تحقیر کردند. نقطه مقابل این رویکرد، مدیریتی بود که با حذف کارت سوخت (شفافیت)، موجبات قاچاق روزانه 100 میلیارد تومان (144 هزار میلیارد تومان ظرف 4 سال) را فراهم کرد و با سوءتدبیر عجیب خود، مجال آشوبافکنی را در آبان 1398 به دشمن داد.
9- اکنون میتوان به حکمت بیانات رهبر انقلاب در دو دیدار به فاصله یک سال پی برد. ایشان ششم مرداد 1400 در آخرین دیدار با دولت دوازدهم فرمودند: «دیگران باید از تجربههای شما استفاده کنند. یک تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هرجا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ این تجربه بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد، چون قطعاً شکست میخورَد. شماها هم هرجایی که کارهایتان را منوط کردید به غرب، ناموّفق ماندید؛ هرجایی که قد عَلَم کردید و حرکت کردید، موفّق شدید. نگاه کنید کار را؛ کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم اینجوری است. هرجا شما موضوعات را به توافق و مذاکره با غرب و آمریکا و مانند اینها موکول کردید، آنجا ماندید و نتوانستید پیش بروید؛ چون آنها کمک نمیکنند، دشمنند دیگر... یکبار توافقها را نقض کردند و کاملاً بیهزینه نقض کردند. و الان هم که گفته میشود بایستی تضمین بدهید که نقض نمیکنید، میگویند تضمین نمیدهیم».
10- رهبر انقلاب، همچنین چند روز قبل در دیدار با اعضای دولت سیزدهم گفتند: «در بخش توفیقات، به نظر من مهمترین توفیق این دولت، زنده کردن امید و اعتماد در مردم است. مجموع عملکرد دولت، به مردم این احساس را داد که دولت وسط میدان است، مشغول کار است، دارد تلاش میکند و برای آنها خدمت میکند. این، امید مردم را و اعتماد مردم را تا حدود زیادی احیا کرد... یک توفیق دیگری که شما پیدا کردید، این سفرهای استانی است... توفیق دیگری که شما داشتید، سرعت عمل شماست در قبال حوادث پیشبینی نشده مثل سیل و زلزله... یک توفیق دیگرِ دولت، این بود که جامعه را از حالت چشمانتظاری و نگاه به بیرون خارج کرد... اینکه حالا باید حتماً با فلان کشور ارتباط برقرار کنیم تا مشکلاتمان حل بشود، یا فلان گره باید از فلان جا باز بشود تا مشکلات ما حل بشود، این خیلی برای کشور مضر است... یک توفیق دیگر شما این است که این دولت، از فرافکنی و بهانهتراشی احتراز کرده و مسئولیّت پذیر بوده. ما در این مدّت، از مسئولین محترم دولتی نشنفتیم که بگویند «نمیگذارند کار کنیم، اختیار نداریم، اختیارات دست ما نیست»... میگوید «ما هستیم، باید کار کنیم و کار هم میکنیم. این نقطه مثبت بسیار مهمّی است».
محمد ایمانی