1- تابستان شروع شده و حتی دمای هوا به گفته رئیس ملی مرکز اقلیم تا یک و نیم درجه نسبت به پارسال گرمتر شده و مصرف برق هم حداقل 5درصد بیشتر از سال قبل شده است اما با این همه تاکنون در هیچ نقطهای از کشور خاموشی برنامهریزی شدهای نداشتهایم. این خبر وقتی جذابتر میشود که بدانیم سال گذشته در همین تیرماه با وجود مصرف کمتر و دمای هوای پایینتر خاموشیهای گستردهای در بسیاری از نقاط کشور از جمله تهران داشتیم که بعضا این خاموشیها روزانه تا هشت ساعت هم به طول میانجامید و مردم را به شدت کلافه میکرد. قطعی برق که ممکن بود حتی در یک روز چندبار در یک منطقه تکرار شود فقط به خانهها محدود نشده و دایره آن به صنعت نیز آسیب جدی وارد کرده بود تا جایی که با خاموشی صنعت سیمان قیمت این محصول در بازه کوتاهی از کیسهای 30هزار تومان به بیش از 150هزار تومان رسید.نکته عجیب در این میان این بود که رسانهها از قول وزارت نیرو تیتر زده بودند «مردم فعلا منتظر پایان خاموشیها نباشند!» همزمان قلم به مزدهای جریان شیفته غرب نیزضمن ناامیدسازی افکار عمومی از بهبود وضعیت برق فقط یک راه را به جامعه نشان میدادند «تسلیم محض آمریکا شوید تا مشکلاتتان حل شود!» اما با تغییر ریل مدیریت کشور که کلید آغازش را ملت انقلابی در انتخابات حماسهساز 28خرداد 1400 فشرد روند مدیریت صنعت برق دچار تحول شد. وزیر جدید نیرو برخلاف وزیر دولت قبل که مدعی بود « ساخت نیروگاه برای جوابگویی به 200ساعت مصرف برق توجیه اقتصادی ندارد!» نیروگاهسازی را جزو نخستین برنامههایش اعلام کرد و به ارتقای 35هزارمگاواتی ظرفیت نیروگاهی از طریق نیروگاههای حرارتی، تجدیدپذیر و صنعتی اقدام کرد. علاوه بر این با ارائه راهکارهای تشویقی برای مشترکان خوشمصرف و تغییر ساعت کار ادارات نه تنها در مصرف برق بیش از هزارمگاوات صرفهجویی شد بلکه خاموشیها هم تکرار نشد. نکته جالب اینکه این توفیقات بدون کمک غرب یا همان برجام کذایی حاصل شد.
2- شبیه این دستاورد در ماجرای مهار کرونا و صفر شدن قربانیان این بیماری تکرار شد. بیش از یکسال پیش که آمار فوتیهای همهگیری کرونا در کشور سیر صعودی به خود گرفته بود و روزانه به طور میانگین 400نفر از دنیا میرفتند -که البته این آمار در اوجش به 709نفر نیز رسید- تقاضای واکسن در کشور بالا گرفت تا حدی که عدهای حاضر شدند برای رفتن به خارج جهت تزریق یک نوبت واکسن کرونا میلیونها تومان هزینه کنند. در همین شرایط سلبریتیهای شیفته گرینکارت همراستا با همان قلم به مزدهای غربزده بلافاصله به سیاهنمایی وضع کشور پرداختند و در فضای مجازی جیغ زدند که «واکسن بخرید!» در این اوضاع، مسئولان دولت وقت هم به جای تلاش شبانهروزی برای حل مشکل به صید مقاصد سیاسی خود پرداختند؛ حسن روحانی ادعا میکرد «واکسن کرونا سوهان قم نیست که فراوان باشد»ربیعی سخنگوی دولت او هم مدعی بود خرید واکسن کرونا معطل افایتیاف است. علی مطهری نماینده حامی آن دولت نیز شبیه همین ادعا را تکرار میکرد. خلاصه به افکار عمومی اینگونه القا میشد که «حل مشکل کرونا هم مثل سایر مشکلات کشور منوط به تسلیم شدن در برابر خواستههای غرب است» اما این ادعا هم با روی کار آمدن دولت انقلابی توخالی از آب درآمد؛ فقط در یک بازه زمانی کوتاه بیش از 50میلیون دز واکسن وارد کشور شد آن هم بدون پذیرش افای تی اف! البته واردات به همین مقدار هم محدود نشد بلکه بعدها تا بیش از 150میلیون دز واکسن وارد شد و در کنار آن تولید داخلی واکسن نیز به قدری شتاب گرفت که حالا ایران به یکی از صادرکنندگان این کالای بهداشتی در جهان تبدیل شده و در همین روزهای اخیر بیش از 200هزار واکسن ایرانی برکت به یک کشور آمریکای لاتین صادر شد. نکته مهمتر اینکه در حالی این روزها تعداد قربانیان کرونا در ایران بدون افای تی اف و با مدیریت دولت مردمی سیزدهم به صفر یا نزدیک آن رسیده که غربیها همچنان درگیر تعداد بالای فوتیهای کرونا هستند.
3- نمونه دیگری از همین مدیریت انقلابی در قصه مردمیسازی یارانهها یا همان حذف ارز ترجیحی رخ داد. دولت قبل با وجودی که طبق تکالیف قانونی باید این ارز را کنار میگذاشت اما به دلیل ترس از حواشی آن هربار از انجام این مصوبه قانونی طفره میرفت. هرچند شاید نباید بر آنها خرده گرفت چرا که یکبار در حرکتی ناشیانه اقدام به گرانی 300درصدی نرخ بنزین در آبان98 کردند که هزینه گزاف این سوءمدیریت، به هدر رفتن حداقل ۱۴۰ هزار میلیارد تومان از بیتالمال و دو هفته ناامنی، بیثباتی و موجسواری دشمن در کشور بود. تلختر اینکه سردبیر نشریه صدا وابسته به حزب اتحاد ملت، چند ماه بعد از این افتضاح مدیریتی گفت «تحمیل فشار بنزینی به مردم و تولید نارضایتی، برای هموار کردن مسیر مذاکره بود!»
بهرحال تکلیف قانونی دولت قبل در اصلاح ارز ترجیحی که از جانب اغلب کارشناسان امری بسیار مهم برای مقابله با قاچاق و رانتخواری به شمار میرفت به دولت سیزدهم محول شد. این اقدام ضروری در عین حال میتوانست در صورت عدم اجرای صحیح به پاشنه آشیل دولت تبدیل شود و به قول یکی از افراطیون مدعی اصلاحات حذف یا ادامه دلار 4200 تومانی دو پوست موز زیر پای دولت بود. حتی وزیر اقتصاد چندی پیش گفته بود: «یکی از افرادی که در گذشته از مناسبات اقتصادی بهره برده بود به ما میگفت، شما نمیتوانید ارز ترجیحی را بردارید مگر «الکی» است که شما بیایید و آن را بردارید؟» اما رئیسدولت انقلابی که با خدا معامله کرده است بدون توجه به این سیاسیکاریها و جوسازیها در فروردین امسال اعلام کرد «برای اصلاحات اساسی در اقتصاد حاضریم از آبروی خود هزینه کنیم». این سخن نشان میداد عزم مدیریت انقلابی در اصلاح بسترهای فسادزا جدی است. این جدیت وقتی در کنار تدبیر و برنامهریزی - همچون واریز یارانه 300هزار تومانی در حساب 72میلیون ایرانی قبل از اجرای طرح- قرار گرفت موفق شد با کمترین هزینه اجتماعی و برخلاف تدارک سنگین دشمنان برای ایجاد بلوا در کشور اقدام به جراحی بزرگ اقتصادی نماید. جراحی که فقط در یک مورد باعث شد تا منافع ارز ترجیحی از جیب ۴۱۲۰ نفر واردکننده به جیب حداقل ۷۲ میلیون ایرانی منتقل شود.
4- بازگشت آرامش به بازار ارز بدون ارزپاشی از ذخایر بانک مرکزی یکی دیگر از برکات مدیریت انقلابی در دوره اخیر است. در گذشته معمول بود که هرگاه قیمت ارز بالا میرفت بلافاصله بانک مرکزی دست بکار میشد و با تزریق دلارهای خود به بازار مانع از گرانی آن میشد، این اقدام چون با هدف تسکین بازار صورت میگرفت اثر کوتاهمدتی در کنترل نرخ ارز داشت و در میانمدت دوباره نرخ دلار صعودی میشد. علاوهبراین، ذخایر ارزی کشور توسط سودجویان و دلالان غارت میشد مثل اتفاقی که در سالهای 95 و96 رخ داد. اما در هفتههای اخیر با وجودی که بهانههای سیاسی و اقتصادی برای افزایش قیمت ارز کم نبود مدیریت انقلابی توانست با اتخاذ تدابیر صحیح و با استفاده از منابع ارزی موجود در بازار التهابات هفتههای گذشته را با آرامش جایگزین کند. رئیسکانون صرافان این موفقیت را اینگونه توصیف کرد «ارز در بازار متشکل ارزی و رسمی بدون هیچ ارزپاشی بانک مرکزی و فقط با نرخ توافقی بین صرافان و صادرکنندگان عرضه میشود. این مدیریت بازار ارز بدون استفاده از یک دلار از ذخایر بانک مرکزی در حال انجام است».
نمونههای فوق فقط چند مورد از نتایج مدیریت صحیح دولت انقلابی است که طی چندماه اخیر بروز کرده است و میتوان به این نمونهها موارد زیر را هم اضافه کرد؛ اداره کشور طی هشت ماه بدون یک ریال استقراض با وجود خزانه منفی، افزایش فروش نفت و وصول بخش اعظمی از درآمدهایش بدون برجام و افای تی اف، رشد اقتصادی 4درصدی سال 1400با وجود رشد نزدیک به صفر درصدی در هشت سال دولت قبل، راهاندازی کریدور شمال جنوب از روسیه تا هند و شرق به غرب از چین تا اروپا به مرکزیت ایران، انعقاد دهها سند همکاری با همسایگان و...
این فهرست قطعا با عنایت الهی و همراهی مردم و مسئولان روزبهروز افزایش خواهد یافت هر چند به مذاق شیفتگان غرب خوش نیاید که چه خوش گفت شهید مظلوم آیتالله بهشتی خطاب به آمریکا؛ «آمریکا از ملت ایران عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر».
کمال احمدی