خانه محل آسایش و آرامش و خانواده آبراهی است که آدمی را به اقیانوس جامعه پیوند میدهد. زن و مرد از دیرباز تاکنون مکمل یکدیگر بودهاند و ارکان اصلی خانه و خانواده محسوب میشوند و هر یک وظایف و مسئولیتهای ریز و درشتی را عهدهدار هستند. رابطه مثبت و محترمانه و توأم با محبت و صمیمیت در میان زن و شوهر، از اصلیترین و مهمترین مسائل قابل تأمل در یک زندگی زناشویی و ازدواج موفق محسوب میشود. بارها روابط و زندگیهایی را دیدهایم که پس از مدت کوتاهی به سردی گراییده و به سمت فروپاشی کانون زندگی و متارکه رفتهاند.
دیدهایم آدمهایی را که زمانی از فرط عشق و علاقهمندی به یکدیگر برای هم میمردند و تمام تلاش خود را میکردند تا به هم برسند و دنبال باهم ساختن یک زندگی آرمانی، رؤیایی و ایدهآل بودند، اما امروز، روزشان در راهروهای دادگاه های خانواده شب میشود و روزگارشان در جلسات متارکه و مشاوره میگذرد. موهای سرشان در فراق یکدیگر سپید میشود و همچنان اسیر بالا و پایین کردن پلههای دادگاهها به منظور رسیدن به تصمیم و هدف نهاییشان که همان طلاق و جدایی است، هستند. بدون تردید مؤلفههای بیشماری در به بنبست رسیدن یک زندگی مشترک تأثیرگذار است. در ادامه نگاهی به عواملی که موجبات ازهمگسستگی کانون خانواده و بسته شدن پرونده زندگی دو نفره را فراهم میکند، خواهیم داشت.
قدردان هم نبودن
قدردانی نکردن زوجین از یکدیگر، در عین حال که یکی از مهمترین فاکتورهاست، به ظاهر از بیاهمیتترین موارد است. اگر پروندههای طلاق در دادگاههای خانوادهها را بررسی کنیم، خواهیم دید که امروزه بخش اعظمی از مشاجرهها و اختلافها میان زنان و مردان در رابطه با همین موضوع به ظاهر بیاهمیت است.
بیتوجهی به نیازهای زناشویی
برطرف نشدن نیاز عاطفی و روابط زناشویی نیز یکی از شایعترین عوامل در برخی اختلافات زوجین و طلاق است. بیتوجهی به این نیازها، افراد را دچار مشکلات جدی میکند. بهترین بستر برای رفع این نیاز اساسی، خانه و خانواده خود آدمی است. خانواده و محیط آن میتواند به بهترین صورت و منطقیترین روش، این نوع از نیاز همسران را تأمین کند و آنها را از آسیبهایی که در ورای این راه وجود دارد، مصون سازد.
دخالتهای دیگران
دخالتهای خانوادگی نیز از مهمترین آفات و معضلات عصر حاضر است. چه بسیارند زنان و مردانی که از این موضوع به شدت رنج میبرند و کاری نمیتوانند کنند جز حرص خوردن و بحث و جدل کردن باهم. بحث دخالتهای خانوادگی و اظهار نظر کردنهای بیجای اقوام و دیگران در زندگی زناشویی تازه عروس و دامادها، بیشتر شبیه حکایت ملانصرالدین و الاغش است! گویند روزی ملانصرالدین با الاغ خود برای به مقصد رساندن باری در حال بالا رفتن از زمینی شیبدار و ناهموار بود. او سوار بر الاغ خود شد و بار را نیز بر خورجینش نهاد و به راه افتاد. مردمی که از کنار او رد میشدند، زیر لب میگفتند که این شخص چقدر بیوجدان و بیایمان است! هم خود بر الاغ نشسته و هم بار را بر دوش آن نهاده! بیچاره الاغ که با این همه مصیبت در حال بالا رفتن از چنین مسیر سختی است! ملا که این جمله را شنید، دلش به حال حیوان سوخت و تصمیم گرفت از روی الاغ پایین بیاید و بار را نیز خود حمل کند.
مردم با دیدن این صحنه به او گفتند: «تو مگر دیوانهای؟ هم خود پیاده میآیی و هم بار را بر دوشت میکشی؟ پس الاغت را برای چه با خود آوردهای؟» ملانصرالدین با شنیدن این جملات به فکر فرو رفت و تصمیم گرفت بار را روی الاغ بگذارد و خود پیاده بیاید. مردم از دیدن این کار او به خنده آمدند و گفتند: «تنها یک گونی را بر الاغ گذاشتهای و خودت پیاده میآیی»؟ ملا نهایتاً تصمیم گرفت برای رهایی از حرف و نظر و دخالتهای بیجای مردم از رساندن بار به مقصد منصرف شود و همان میانه راه رهایش کند. در آخر خود روی الاغ نشست و مسیر را برگشت. هر چند که باز این کار او هم از نظر فضولها، هنوز جای بحث داشت!
بیاحترامی به یکدیگر
اصل بسیار مهم و تأثیرگذار دیگر، نبود احترام متقابل و شروع ناسزاگویی و گسترش بیادبی و بیاحترامی در یک رابطه دونفره زناشویی است. در روابط برخی از زوجین گاهی ناهنجاریهای رفتاری خاصی را مشاهده میکنیم که به شدت آسیبزاست. بداخلاقی، خشم، خشونت و پرخاشگری نمونه بارز این ناهنجاری هاست. موضوع تندزبانی و سرزنش، عاملی است که باید در روابط زوجین بیش از پیش مدنظر قرار گیرد.
فقدان مهارت همدلی
یکی از بنیادیترین مسائل دیگری که بیشتر زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره و دفاتر مربوط به روانشناسی بیان میکنند، درکنکردن همدلانه بین آنها و فقدان مهارت همدلی است. توانایی مهارت همدلی بیشک موجب افزایش و بالا بردن رضایت زناشویی میشود؛ رضایتی که از جمله ارزشمندترین ملاکها و مؤلفههای اساسی و رکن لازم به منظور ارتقا و افزایش سلامت روانی افراد خانواده و زوجین به شمار میرود و در صورت فراهم شدن و تحقق آن، زوجین در روابط خود احساس شادمانی از این رضایت زناشویی میکنند، پس باید بدانیم که میزان رضایتمندیای که زوجین از زندگی خود دارند، بر ثبات و پایداری خانواده تأثیر بسیاری میگذارد و باعث سلامت خانواده میشود. تاکنون مطالعات و تحقیقات بیشماری نیز در زمینه بررسی مهارتهای همدلی در روابط زوجین انجام شده و نتایج تمام این پژوهشها به خوبی گویای این مطلب است که همزبانی و همدلی موجب برقراری تعادل شده و به اعتقاد روان درمانگران، موجبات وضعیت مورد انتظار در یک زندگی زناشویی را فراهم میآورد.
بیصداقتی و دروغگویی
بیصداقتی و دروغگویی یکی دیگر از نکات مهمی است که اگر در دل یک رابطه زناشویی ظهور و بروز کند، مسبب ایجاد دلخوری، اختلاف، کینه و کدورت میشود و آن زندگی را به سمت اضمحلال و نابودی میبرد.
فرزنددار نشدن
از شایعترین مواردی که بعضاً در برخی پروندههای طلاق نیز مشهود است، بحث ناباروری و فرزنددار نشدن برخی زوجین تازه ازدواج کرده است. چه بسیارند آدمهایی که بنا به هر دلیلی فرزنددار نمیشوند، اما به جای صبر یا درمان، یکی از طرفین، از زندگی زناشویی ناامید میشود و تصمیم میگیرد پای خود را از زندگی همسرش بیرون بکشد و با طلاق، شرایط را برای ازدواج مجدد همسر و فرزنددار شدن او فراهم کند.
بیتوجهی به آراستگی
یکی دیگر از نکاتی که در روابط زوجین باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد، توجه به آراستگی ظاهری و رعایت نظافت شخصی است. اعتیاد همسر نیز از موارد حائز اهمیت است که به فروپاشی زندگی زناشویی ختم میشود.
دریغ عشق و محبت
تحقیر کردن از جمله مهمترین مواردی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم قطعاً موجبات ظهور و بروز اختلاف و دعواهای زناشویی را فراهم میکند و جان کلام اینکه ندیدن همسر و محبت نکردن به او، از گزینههای مهم تأثیرگذار در بسته شدن پرونده زندگی زناشویی عاشقانه و صمیمی است. دریغ کردن محبت از شریک زندگی همانا و اتمام یک رابطه همانا.