سفر رئیسجمهور سوریه به تهران در ادامه سفرهای مقامات عالیرتبه ۲ کشور به پایتختها انجام شد. اما سفر آقای بشار اسد به تهران از چند جهت حائز اهمیت بود، چون زمانی انجام شد که بازسازی سوریه مدنظر است و دولت بشار اسد در صدد است ظرفیتهای کشورهای دوست را برای مشارکت در بازسازی سوریه ارزیابی کند و به بحث بگذارد تا یک جمعبندی درباره این مساله شکل بگیرد.
دومین موضوع که اهمیت این سفر را نشان میدهد، وضعیت فلسطین است. اخیرا جنبشی وسیع را فلسطینیها بویژه در سرزمینهای 1948 و همینطور کرانه باختری دنبال کردهاند که در ۲ ماه گذشته 20 تا 30 صهیونیست در این نهضت عمومی فلسطینیها به هلاکت رسیدهاند و یک وضعیت امنیتی خاصی علیه رژیم صهیونیستی در این سرزمینها پدید آمده است. لذا یک نوع جمعبندی منطقهای نسبت به روند این تحولات ضرورت دارد و کشورهای پشتیبان فلسطینیها باید رایزنیهای نزدیکی با هم درباره روند تحولات و ارزیابی افق این تحولات داشته باشند.
رهبر معظم انقلاب در این دیدار به چند نکته اساسی اشاره فرمودند. یک نکته تجلیل از آقای بشار اسد بود. با توجه به حکمت و صبوریای که آقای بشار اسد در طول 10 سال اخیر داشتند، مقام معظم رهبری نقش شخص آقای بشار اسد را مورد تأکید قرار دادند، چرا که اگر مقاومت و حکمت آقای بشار اسد نبود، ممکن بود تحولات در سوریه مسیر دیگری را طی کند.
نکته دومی که در فرمایشات معظمله آمد، این بود که سوریه پس از بحران با توجه به غلبه بر دشمنانش یک موقعیت جدیدی در منطقه پیدا کرده و احترام ویژه نزد ملتها دارد و همینطور دولتهای منطقه هم با توجه به روند مثبت تحولات سوریه علاقه خود را به بازگشایی روابط با دمشق اعلام کردند، بنابراین در اینجا رهبر حکیم انقلاب به افق مثبت رو به جلو در تحولات سوریه اشاره کردند و در واقع این امر میتواند یک دوره جدیدی از مدیریت تحولات بر مبنای مصالح سوریه محسوب شود.
نکته سومی که در فرمایشات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای آمده بود، ارزیابی ایشان از جریانی است که در منطقه ذیل عنوان عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی پیش آمده که ایشان به پوچی و بیاثر بودن این اقدامات اشاره فرمودند. ایشان گفتند در همین کشورهایی که عادیسازی دنبال شد، مردم در روز قدس به صحنه آمدند و نشان دادند روند واقعی در این کشورها همکاری با اسرائیل نیست، بلکه کماکان آزادسازی فلسطین در نقطه کانونی توجه مردم این کشورها قرار دارد.
نکته دیگری که در فرمایشات رهبری آمد، روند عمومی منطقه بود که در اینجا مساله همکاریهای دوجانبه در زمینه مسائل مختلف و رایزنیهایی که میان 2 پایتخت برای توجه به تحولات و مدیریت تحولات منطقهای میتواند مورد توجه قرار گیرد، مطرح شد.
در مجموع میتوان گفت این دیدار در زمان حساسی انجام شده که میتواند هم به معنای فصل جدیدی از تحولات در منطقه باشد و هم عزم جمهوری اسلامی در ورود به مساله بازسازی سوریه را به نوعی نشان میدهد.
کشورهایی در طول ماههای گذشته که سابقه خوبی هم در موضوع سوریه نداشتند، وانمود کردند به رغم نقشی که در حمایت از تروریسم تکفیری در سوریه داشتند، مایلند در بازسازی سوریه شرکت کنند و روابط جدیدی را با دولت دمشق پدید آورند. در سفر روز گذشته آقای دکتر بشار اسد، رهبر معظم انقلاب به نکته بسیار ظریفی اشاره فرمودند و آن اینکه کشورها هنگام بحران، صداقت خود را نشان میدهند و آنهایی که در بحران، کنار بحرانآفرینان بودند، شایستگی ندارند در مسائل اقتصادی سوریه نقش ایفا کنند و عملا نمیتوان به وعدههای آنان اعتماد کرد.
روشن است دولت یا دولتهایی که به بهانه بحران روابط خود را با دولت مرکزی سوریه به هم میزنند، در شرایط فعلی که آرامشی در سوریه پیدا شده، داعیه همکاری دارند اما به محض اینکه اتفاقی در سوریه بیفتد که آنان گمان کنند موقعیت دولت رو به ضعف گذاشته، دوباره به وضعیت زمان بحران بازمیگردند، بنابراین نمیتوان به ادعای همکاری آنان در دوره پس از بحران اعتماد کرد. همانطور که در ایران نیز همین مساله را تجربه کردیم؛ پس از امضای برجام کشورهایی مانند فرانسه که قبل از آن حاضر نبودند در ایران سرمایهگذاری کنند و روابط اقتصادی خود را با ایران به هم زده بودند، بعد از امضای برجام ادعا کردند ما حاضریم در حوزههای اقتصادی با ایران همکاری داشته باشیم که به طور خاص به سفر مقامات کمپانیهای سیتروئن و توتال به ایران اشاره میکنم اما همین ۲ کمپانی به محض اینکه آمریکاییها زمزمه خروج از برجام را مطرح کردند، دوباره بساط خود را جمع کردند و از ایران رفتند، بنابراین کشورهایی که نمیتوانند با کشوری یک رابطه منطقی برقرار کنند و فقط منتظرند از مطامع استفاده کنند، شرکای قابل اعتمادی نیستند و سوریه هم در مرحله بازسازی باید به این آموزه مهم توجه داشته باشد.
سعدالله زارعی