روزنامه یسرائیل هیوم در یادداشتی، نوشت: در چند هفته قبل از آغاز حمله روسیه به اوکراین رسانههای بین المللی حجم بی سابقهای از اطلاعات و افشاگریها را منسوب به سرویسهای اطلاعات غربی در رابطه با نزدیک شدن تهاجم منتشر کردند.
برای چند هفته رسانهها بر این ضرب آهنگ بودند که وقوع جنگ حتمی است و تنها زمان آن مشخص نشده است، حتی برخی از این رسانهها پا از این هم فراتر نهاده و اعلام کردند این تهاجم طی چند روز کوتاه آینده رخ خواهد داد و برخی دیگر هم تاریخ و ساعت وقوع آن را هم اعلام می کردند.
نویسنده این یادداشت در ادامه میپرسد، چرا باید دولتهای غربی به دنبال این حجم غرق کننده از افشاگری و شایعات باشند؟
آیا این بخشی از جنگ چند بعدی برای برهم زدن برنامههای روسیه بود، آیا چیزی شبه به جنگ روانی طراحی شده برای منع وقوع جنگ فعلی بود؟
اما یک احتمال دیگر هم وجود دارد که از منظر نگاهی نقادانه به تحرکات آمریکا و اروپا در قبال روسیه میتوان به آن رسید، رفتاری که اوکراین را هم هدف قرار میداد، همان کشوری که بایدن و تمام رهبران اروپا حمایت خود را از آن اعلام کردهاند.
این نگاه نقادانه نشان میدهد که جنگ چند بعدی غرب علیه روسیه که طی چند ماه اخیر شاهد آن بودیم نه با منطق تمایل برای مهار و خنثی کردن وقوع جنگ بلکه برای واداشتن به انجام آن صورت گرفته است.
سپس نویسنده میافزاید: خوب الان بسیاری که این کلمات را میخوانند فریاد خواهند کشید، چرا باید غرب دست به چنین کاری بزند، غربی که به صلح طلبی افتخار میکند و خود را ژاندارم ثبات جهانی لقب میدهد، چرا باید با آگاهی کامل به دنبال وقوع جنگی باشد که در آن غیر نظامیان زیادی کشته میشوند؟ چرا ایالات متحده و اروپا باید باعث شکل گیری بحران آوارگان دیگری در خاک اروپا شوند؟
از دیدگاه نویسنده علت اصلی این اقدام کشاندن پای پوتین به باتلاق اوکراین است تا از این اقدام بهانهای برای اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه بسازند و برنامه فروپاشی اقتصاد این کشور را کلید بزنند.
غرب با این برنامه معتقد است یا منجر به فروپاشی دولت روسیه شده و آن را تحت سلطه غربی قرار خواهد داد یا آن که امیدوار است، این تحریمها بتواند منجر به قیام و کودتا برای سرنگونی پوتین شود.
نویسنده برای اثبات این ادعای خود، به سخنان بایدن استناد کرد و گفت: طی هفتههای اخیر بایدن بارها تاکید کرده است که اگر روسیه به همسایه خود حمله کند، با تحریمهای ویرانگرو بیسابقهای مواجه خواهد شد.
در بخش دیگری از یادداشت یسرائیل هیوم هم آمده است، در رابطه با پشت کردن و عدم حمایت از اوکراین هم باید گفت که، این کشور اولین کشوری نیست که به چنین سرنوشتی دچار میشود، برای پی بردن به این حقیقت کافی است ببینیم چگونه واشنگتن متحدان خود را در افغانستان رها کرد تا کشته شوند و آنها را بیدفاع در مقابل گروه طالبان تنها گذاشت، این در حالی است که به آنها بابت همکاریهایشان قولهای زیادی داده بود. اوکراین حداقل یک افغانستان دیگر است، سرباز دیگری که باید برای تحقق هدفی بزرگتر جان دهد.