اجلاس تغییرات آبوهوایی که به میزبانی سازمان ملل در گلاسکوی اسکاتلند برگزار شد، در رسانهها به عنوان اجلاسی سراسر تناقض نمود پیدا کرد؛ اجلاسی که رهبران دنیا قرار بود در آن از میزان تعهدات خود برای مقابله با تغییرات آب و هوایی بگویند اما به ارائه شعار در این باره بسنده کردند.
کشورهایی که اعتقاد داشتند تغییرات آبوهوایی مسالهای بسیار خطرناک برای سرنوشت و آینده مردم و کره زمین است در این اجلاس دور هم جمع شدند تا چارهای برای حل این بحران بیندیشند. قرار بود در این اجلاس هر کدام از کشورهای توسعهیافته دنیا که اتفاقا آلودهکنندهترین کشورها در سطح زمین هستند، از تعهداتی بگویند که قرار است زمین را برای آیندگان حفظ کند. با این حال چشمانداز ترسیمشده در این اجلاس نشان داد باید بیش از پیش درباره تمایل، خواست و اراده کشورهای دنیا برای کم کردن از تأثیرات بسیار منفی تغییرات آبوهوایی و همچنین استفاده بیش از حد از سوختهای فسیلی تردید داشت.
اگر چه برای بسیاری از مفاهیم مدنظر کشورهای غربی مانند «حقوقبشر» یا «گسترش دموکراسی در دنیا» مدتزمان زیادی طول کشید تا ثابت شود حرف و عمل رهبران این کشورها بسیار با هم تفاوت داشته است، مقابله با تغییرات آب و هوایی و حفاظت از محیطزیست، از آن دست وعدههایی است که براحتی قابل راستیآزمایی است و بدین ترتیب دو رویی رهبران کشورهای غربی در این باره سریعتر و آسانتر به نمایش گذاشته شد. ۶ سال پیش نیز رهبران بسیاری از کشورها در اجلاس تغییرات آبوهوایی در پاریس «توافق آبوهوایی پاریس» را امضا و تعهد کردند برای مقابله با این بحران با یکدیگر همکاری داشته باشند. با این حال تنها گذشت یکسال از این اجلاس نشان داد نمیتوان به هیچ ترتیبی بر روی اجرایی شدن تعهدات آمریکا حساب باز کرد، زیرا ترامپ بهمحض انتخاب به ریاستجمهوری آمریکا از این توافق بیرون آمد. جو بایدن از کشورهای دنیا به دلیل خروج آمریکا از توافق آبوهوایی پاریس عذرخواهی کرد تا نشان دهد مساله حفاظت از محیطزیست و مقابله با تغییرات آبوهوایی همچنان در اولویت اصلی دولت آمریکا قرار دارد اما رئیسجمهوری که اولویت اصلی خود را شرکت در این اجلاس و رهبری دنیا در مقابله با تغییرات اقلیمی عنوان کرده بود، در مراسم افتتاحیه خوابش برد(!) و بعد از بیدار شدن نیز به کشورهایی مانند چین، روسیه و عربستان سعودی حمله و آنها را بزرگترین مصرفکننده سوختهای فسیلی دانست.
سؤال اصلی در اینجا این است: تفاوت این اجلاس با سایر اجلاسهایی که در سالهای گذشته در این باره تشکیلشده بود، چیست؟ به نظر میرسد تنها تفاوت این باشد که کشورها هر کدام قرار است اعلام کنند چه کاری در زمینه کاستن از میزان مصرف سوختهای فسیلی و همچنین حفاظت از محیطزیست انجام میدهند. روسیه و چین که به صورت ویدئوکنفرانس در این اجلاس شرکت کرده بودند، هیچکدام تعهد خاصی در این باره اعلام نکردند. آنها اعتقاد دارند اجلاسهای اینچنینی و فضاسازی رسانهای که دموکراتها بهدنبال آن هستند، تنها «تبلیغاتی» است و دولت آمریکا هیچگاه به تعهدات خود در این باره عمل نخواهد کرد. با این حال کشورهایی نیز مانند هندوستان هستند که وعدههای جالبی را در این باره مطرح کردهاند. نارندرا مودی در این اجلاس اعلام کرد هندوستان تا سال ۲۰۷۰ میلادی به هدف حذف کامل آلایندهها خواهد رسید و همچنین اعلام کرد هندوستان از سال 2015 و بعد از توافق آبوهوایی پاریس همواره چه بر روی کاغذ و چه بهصورت عملی بر تعهدات خود پایبند بوده و با وجود اینکه ۱۷ درصد جمعیت کل دنیا را تشکیل میدهد اما تنها ۵ درصد به آلایندهها اضافه میکند و تلاش دارد همین ۵ درصد را نیز به صفر برساند.
در مقابل، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا تصمیم گرفت به جای صحبت کردن از اینکه آمریکا از سال 2015 تاکنون تا چه حد برای کاستن از میزان آلایندههای سوختی تلاش کرده است، انگشت اتهام و سرزنش خود را به سمت چین، روسیه و عربستان ببرد. وی در این اجلاس گفت: «ما میخواهیم پیشرفتی ویژه در مساله تغییرات آب و هوایی داشته باشیم به همین دلیل باید اقدامات بیشتری انجام شود اما این مساله نیازمند این است که بر روی کشورهایی مانند چین، روسیه و همچنین عربستان سعودی که هیچ اقدامی انجام نمیدهند تمرکز کنیم».
بایدن در واقع برای آمریکا نقش «بازرس ویژه زیستمحیطی» را تعریف کرد که خود قائل به اجرای سیاستهای زیستمحیطی نیست و ضرورتی برای پاسخگویی در این زمینه نیز نمیبیند. دولت آمریکا به دلیل درگیریهای داخلی بین ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات هیچگاه نتوانسته سیاستهای جدیای برای مقابله با تغییرات آبوهوایی داشته باشد. یکی از ابداعات در این زمینه ایجاد و تعیین «مالیات کربن» برای تجار و صنعتگران آمریکایی بود اما این مساله به دلیل مخالفت جمهوریخواهان همچنان به یکی از بحرانهای بزرگ در روابط دموکراتها و جمهوریخواهان تبدیل شده است.
مهمترین اقدامی که کشورهای بزرگ صنعتی جهان میتوانند برای مقابله با تغییرات آبوهوایی انجام دهند، کمک به کشورهایی است که میزان استفاده بالاتری از سوختهای فسیلی دارند اما دورویی و ریاکاری کشورهای غربی در این مساله مانع انجام اقدامی در این زمینه میشود، زیرا سوخت پاک و جایگزین سوختهای فسیلی مطمئنا سوخت هستهای خواهد بود و کشورهای غربی، بویژه آمریکا نمیخواهند اجازه دهند برخی کشورها حتی به دانش هستهای نیز دست پیدا کنند. آنها در همین حال بر میزان تولیدات فسیلی خود و حاملهای انرژی مبتنی بر سوختهای فسیلی اضافه میکنند. آنطور که روزنامه نیویورکتایمز نوشته است بایدن در حالی به اجلاس گلاسکو رفت که آمریکا خود به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت دنیا تبدیل شده است و به نظر نمیرسد با توجه به تلاش دولت بایدن برای حفظ مشاغل ایجاد شده در این کشور، تلاشی برای کم کردن میزان تولیدات یا کاستن از تولیدات کارخانهها، معادن زغال سنگ یا تاسیسات نفتی داشته باشد.
نکته کنایهآمیز بعدی در این باره حضور ۴۰۰ جت شخصی برای میهمانان ویآیپی این اجلاس بود. کسانی که دور هم جمع شدهاند تا درباره آینده محیطزیست دنیا صحبت کنند با ۴۰۰ جت شخصی که اکثر آنها سوختهای فسیلی مصرف میکنند، از سراسر دنیا خود را به گلاسکو رساندند تا مانند سلبریتیها از آنها استقبال شود. دلیل تجمع گروهها و سازمانهای غیرانتفاعی حامی محیطزیست در مقابل ساختمان برگزاری این اجلاس، همین مساله بود. نوجوانان و جوانان عصبانی و خشمگینی مانند «گرتا تونبرگ» اقدامات رهبران دنیا برای مقابله با تغییرات آبوهوایی و حفاظت از محیطزیست را نهتنها کافی نمیدانند، بلکه معتقدند اقدامات آنها ریاکارانه بوده و تنها به فکر منافع شخصی و سیاسی خود هستند و اینگونه اجلاسها نمیتواند تغییری جدی در روند کاهش آلایندههای محیطزیست داشته باشد.
بهنظر میرسد بیشتر شعارها و رفتارهای به ظاهر حمایت و حفاظت از محیطزیست در واقع تلاشی برای بازکردن جبهههای جدید جنگ تجاری و فشارهای دیپلماتیک بر کشورهایی نظیر چین، روسیه یا حتی کشورهای تولیدکننده نفت مانند عربستان و ایران باشد. مهمترین تکنولوژیهای نوین روز در حوزه مقابله با آلایندههای محیطزیست، خودروهای الکتریکی هستند که تنها چند کشور مانند انگلستان، آلمان و آمریکا پرچمدار تحقیق، توسعه و تولید این خودروها هستند. شاید اهداف زیستمحیطی نیز در این مساله به چشم بیاید اما هدف اصلی در این باره، ایجاد بازار جدید و بلامنازع برای خودروهای الکتریکی آمریکا در چند دهه آینده است. بهنظر میرسد حمایت شدید دولت دموکرات از اعمال فشار بر سایر کشورها در زمینه کاستن از میزان تولید آلایندهها، تلاشی برای بازاریابی در جهت فروش محصولات خود در آینده نزدیک باشد؛ اقدامی که کمتر مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. در واقع میتوان چنین برآورد کرد که جدای از اهداف زیستمحیطی که شاید در حاشیه این پروژه قرار داشته باشد، مهمترین مساله استفاده از «تغییرات آبوهوایی» مانند مفهوم «حقوقبشر» برای تحت فشار گذاشتن کشورهای رقیب آمریکا در حوزه سیاسی، نظامی و اقتصادی باشد. قبل از برگزاری این نوع اجلاسها، مهمترین مساله این است که کشورهای غربی و بویژه اعضای شورای امنیت سازمان ملل ثابت کنند خود به تعهداتشان درباره کاستن از میزان آلایندهها پایبند باقی میمانند.
فرزانه دانایی