روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود به بررسی اقدامات اخیر عربستان سعودی ضد لبنان به‌بهانه انتشار اظهارات «جورج قرداحی » وزیر رسانه این کشور درباره جنگ یمن پرداخته نوشت، بعد از انتشار اظهارات وزیر لبنانی که در آن تأکید کرده بود «انصارالله در برابر تجاوزات ائتلاف سعودی که کشور یمن را هدف قرار داده است، از خود دفاع می‌کند و جنگ یمن جنگی بیهوده است که باید هرچه سریعتر پایان یابد»، فشارها بر دولت لبنان از سوی عربستان و سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تشدید شد و به‌دنبال آن چهار کشور حوزه خلیج فارس سفیران خود را از لبنان فراخواندند.
مسئولان این کشورها همچنین سفرای لبنانی را در پایتخت‌های خود به‌شکلی تحقیرآمیز اخراج کردند و مرزهای خود را به‌روی واردات از لبنان بسته مشکلات زیادی برای لبنانی‌های مقیم کشورهای مذکور به وجود آوردند.
از طرف دیگر گروه موسوم به «هسته بحران» در لبنان شامل وزرای سابق این کشور که وفادار به عربستان سعودی هستند، یک جلسه اضطراری با حضور «ریچارد مایکلز» کاردار سفارت آمریکا در لبنان برگزار کرده در پایان خواستار استعفای جورج قرداحی شدند. همزمان با آن بیانیه دیگری در نشست سه‌جانبه نخست‌وزیران سابق لبنان یعنی «فؤاد سنیوره» و «سعد حریری» و «تمام سلام» صادر شد مبنی بر اینکه اظهارات جورج قرداحی ضربه بزرگی به روابط برادرانه و منافع مشترک عربی است. کشورهای حوزه خلیج فارس نیز در پیروی از سیاست‌های عربستان خواستار استعفای قرداحی شدند.
اما نکته قابل توجه مشارکت کاردار آمریکا در نشست اضطراری گروه موسوم به بحران است که نشان می‌دهد واشنگتن شریک و محرک اصلی بحران کنونی لبنان و سایر بحرانهای این کشور است و ریشه اصلی آشوبهای لبنان با هدف ایجاد جنگ داخلی در این کشور محسوب می‌شود. طبق بندهای معاهده بین‌المللی ژنو در زمینه امور دیپلماتیک، سفرا و کارمندان سفارتخانه‌ها حق مداخله در امور کشوری را که در آن مستقر هستند ندارند؛ اما می‌بینیم که این قانون توسط دیپلماتهای آمریکا در همه جا نقض می‌شود.
از نظر سعودیها مشکل اصلی عربستان در لبنان اظهارات جورج قرداحی نیست؛ بلکه حزب‌الله و سلاح آن و حضور قدرتمند این جنبش در عرصه سیاسی لبنان و حمایت آن از جنبش انصارالله یمن در برابر تجاوزات ائتلاف سعودی ـ آمریکایی در زمینه سیاسی، نظامی و رسانه‌ای است، به‌ویژه بعد از اینکه جنبش انصارالله یمن به‌همراه متحدان خود در آستانه سیطره کامل بر شهر تاریخی و استراتژیک مأرب و میادین نفتی و گازی آن قرار گرفته است.
در این میان آمریکا با نمایندگی «دوروتی شیا» سفیر خود در بیروت موفق نشد با ایجاد بحران‌هایی همچون بحران ارز، بحران سوخت، خلأ سیاسی و بحران اقتصادی و همچنین ایجاد فتنه‌هایی همچون کشتار منطقه الطیونه، مردم لبنان را علیه حزب‌الله تحریک کند، بر این اساس اکنون آمریکا کنار هم‌پیمانان خود در کشورهای حوزه خلیج فارس با ممنوعیت صادرات لبنان به این کشورها وارد مرحله جدیدی از تحریم و محاصره ضد لبنان شده است.
در واقع اهدافی که محور آمریکایی ـ سعودی در لبنان دنبال می‌کند بسیار فراتر از واکنش به اظهارات منطقی وزیر رسانه این کشور است. جورج قرداحی نیز تأکید کرده است که هرگز زیر بار باج‌خواهی نمی‌رود و از اظهارات خود عقب‌نشینی نخواهد کرد. او همچنین گفته هیچ اشتباهی مرتکب نشده است و استعفا نخواهد کرد.
با توجه به مواضعی که مسئولان دولت لبنان از جمله «نجیب میقاتی» نخست‌وزیر این کشور در پیش گرفته‌اند بسیاری معتقدند که احتمال استعفای نجیب میقاتی در این شرایط بسیار بیشتر از جورج قرداحی است، به‌ویژه اینکه «سلیمان فرنجیه» رئیس جریان المرده تأکید کرد که "اجازه استعفای قرداحی را نخواهیم داد و درصورت برکناری و یا استعفای وی هیچ جایگزینی برای او انتخاب نمی‌کنیم".
در واقع این اظهارات فرنجیه در هماهنگی با حزب‌الله به‌عنوان متحد اصلی جریان المرده است و در راستای بیانیه حزب‌الله که از وزیر رسانه لبنان حمایت و او را یک مرد شجاع و وطن‌پرست توصیف کرد، می‌باشد. این امر نشان می‌دهد که اگر نجیب میقاتی قصد تحت فشار قرار دادن جورج قرداحی برای استعفا را داشته باشد، به‌دنبال آن وزرای ائتلاف حزب‌الله و تیم رئیس جمهور و جنبش امل و همچنین جریان المرده نیز استعفا خواهند کرد، این درحالی است که ائتلاف مذکور اکثریت پارلمان لبنان را تشکیل می‌دهد و استعفای وزرای آن به‌معنای سقوط دولت خواهد بود.
بحران کنونی لبنان که توسط عربستان ایجاد شده است همچنین باعث ایجاد شکاف جزئی در شورای همکاری خلیج فارس شد و قطر و پادشاهی عمان از اقدام عربستان برای فراخواندن سفرای خود از بیروت و اخراج سفرای لبنان پیروی نکردند؛ اما با این حال دوحه اظهارات قرداحی را محکوم کرده از دولت لبنان خواست اقدامات مناسبی در این زمینه اتخاذ کند، در این میان شاید موضع دولت کویت که از عربستان حمایت کرد کمی تعجب‌برانگیز و غافلگیرکننده باشد چرا که کویت همواره تلاش می‌کند نقش واسطه‌ای خود در بحرانهای خلیج فارس را تقویت کند.
به‌طور کلی عربستان اشتباه محاسباتی بزرگی در بحران‌آفرینی جدید خود ضد لبنان مرتکب شد که نتایج آن به‌ناچار آسیب زیادی به منافع ریاض خواهد زد، در نهایت مشخص می‌شود که برنده اصلی مقاومت و گروه‌های وابسته به آن خواهند بود.
