کیلیان عزیز؛ بسیار دوست داشتم که اکنون بتوانم به تو دلداری بدهم و بگویم «همه چیز آسان خواهد و تو در زمانی بسیار کوتاه بهبود پیدا میکنی و بازگشتت به میادین ساده خواهد بود» اما متاسفانه فوتبال اینگونه نیست؛ هیچگاه نبوده! ضربات پنالتی بهترین راه برای پایان یک بازی در صورت پیروزی است اما زمانی که طرف بازنده باشید، ظالمانهترین لحظه دنیاست. پس از باخت در چنین شرایط، شما زخمی خواهید شد و جای این زخم در کمال ناباوری هرگز به طور کامل خوب نمیشود! تو احساس تنهایی خواهی کرد و مجبوری با آن زندگی کنی، مجبوری به جنگیدن در زمین ادامه دهی و گل بزنی تا این اتفاق تلخ را فراموش کنی اما بعید است از گوشه ذهنت به طور کامل حذف شد. من که فراموش نکردم و هرگز هم از یاد نخواهم برد!
این اتفاق برای من در فینال لیگ قهرمانان سال 2008 در مسکو رخ داد؛ جایی که با چلسی در مقابل منچستریونایتد به میدان رفتم و «ادوین فندرسار» ضربه پنالتی من را مهار نمود تا جام، سهم شیاطین سرخ شود. بار سنگین شکست روی شانههای من خراب شد و کمرم را خم کرد! بازگشت به مسابقات و نگاه کردن در چشم همتیمیهایم بسیار سخت بود و فقط با بازی کردن و گل زدن توانستم بر آن غلبه کنم. در واقع «گلزنی» نوعی داروست اما باید اعتراف کنم که تنها یک درمان کوتاهمدت به حساب میآید.
شاید عادلانه نباشد اما مردم به طور اتوماتیکوار تو را در هر ناکامی مجدد مقصر میدانند و مجبور خواهی بود که این فشار را تحت هر شرایطی تحمل کنی. عموم مردم زمانی که میخواهند در خصوص مقصر اصلی حذف فرانسه در یکهشتم نهایی یورو 2020 صحبت کنند، انگشت اشاره را به سمت تو نشانه میگیرند؛ حتی اگر با تمام وجود بدانند که مشکلاتِ کلیدی در تیم وجود داشت! به عنوان مثال از نظر من، خط دفاعی فرانسه در این دوره از رقابتها بسیار آسیبپذیر ظاهر شد و یکی از دلایل حذف بود.
ما یک بار به همراه پسرم که عاشق توست، همدیگر را ملاقات کردهایم؛ حتی اگر تو را به خوبی نشناسم ولی میدانم که هر دو مسیرهای مشابهی را پیمودهایم؛ دو چهره از حومه پاریس که از زمان نوجوانی مورد توجه همگان بودهایم. ما دوستان مشترکی داریم و آنها به من در خصوص خصوصیات شخصیتی تو گفتهاند. بنابراین به خوبی میدانم که از روحیهای قوی بهره میبری و قصد داری به همه نشان دهی آنقدر مقاوم و سرسخت هستی که میتوانی با یک روحیه عالی به میادین برگردی!
خوب به خاطر دارم که از زمان حضور در موناکو، عملکرد درخشانی از خود به جای گذاشتی و پس از پوشیدن پیراهن باشگاه پاریسنژرمن به سطح جدیدی دست یافتی. تو در تیمی توپ میزنی که در این سالها به یک تیم بزرگ تبدیل شده و حالا توانایی بردن لیگ قهرمانان اروپا را هم دارد. به نظر میرسد یک سال دیگر به حضورت در پاریس ادامه دهی و پس از آن باید برای یک تصمیم بزرگ آماده شوی؛ تصمیمی که قطعاً نسبت به تصمیم من، کمی پیچیدهتر خواهد بود. تو در آن زمان حداقل دو انتخاب خواهی داشت؛ یا اینکه در PSG بمانی یا راهی باشگاه رئال مادرید شوی! هر دو تیم توانایی قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را دارند اما زمان من اینگونه نبود.
با این حال انتخابت به این بستگی دارد که در فوتبال به دنبال چه چیزی باشی؟ اگر بزرگترین تحسینها را میخواهی باید از PSG جدا شوی. تو هر کاری در پاریس انجام دهی، تا مدتی در زمره کارهای تحسینبرانگیز قرار خواهد گرفت. مطمئن باش در خصوص تو خواهند گفت که: «کیلیان برای PSG عالی عمل کرده اما در تیم ملی فرانسه دچار لغزش شده است» سپس نوبت به این خواهد رسید که در موردت تواناییهایت به دیده شک و تردید بنگرند و بگویند: «بهترین لیگهای جهان در انگلیس و اسپانیا هستند و امباپه از رقابت با بهترینها فرار کرده است.»
اگر میخواهی «توپ طلا» را به کلکسیون افتخارات خود اضافه کنی، بادد همانند «لیونل مسی» و «کریستیانو رونالدو»، همواره با بهترینها رقابت کنی. نمیتوانی ادعا کنی که در فرانسه با بهترینها رقابت داری! منظور من را اشتباه متوجه نشو؛ لیگ فرانسه اصلا ساده نیست اما فکر میکنم لیگ انگیس سختترین لیگ جهان باشد. بنابراین اگر میخواهی یکی از بهترینها باشی، باید کاری که در پاریس انجام دادی را با تیمهایی همچون چلسی یا منچستریونایتد، آرسنال، منچسترسیتی یا لیورپول هم تکرار کنی. یا راهی اسپانیا شوی و در لباس باشگاههایی مثل رئال مادرید یا بارسلونا رکوردها را یکی پس از دیگری زیر پاهایت له کنی! حتی ایتالیا هم میتواند مقصد بهتری از فرانسه باشد. پس از آن است که میتوانیم در مورد تاثیر جهانی با یکدیگر سخن بگوییم.
با شنیدن عبارت «تیم ملی فرانسه» چه احساسی به تو دست میدهد؟ به چه اندیشهای فرو میروی؟ شخصاً در مواجه با نام «تیم ملی فرانسه» به این فکر میکنم که یکی از بهترین تیمهای جهان است با استعدادهای فوقالعاده! با تعداد زیادی ستارههای بینظیر که باید در هر مسابقه با موفقیت از زمین خارج شوند. فراموش نکن که فوتبال یک ورزش باشکوه است اما همچنان غیرقابل پیشبینی باقی مانده. بنابراین حتی اگر فرانسه بهترین تیم جهان روی کاغذ باشد، یک یا چند حلقه گمشده در آن دیده میشود. حلقههایی که باعث شد تصویر به تکامل نرسد. خروسها در دفاع ضعف داشتند و کل مجموعه تیم با اینکه در هر لحظه قادر به گل زدن بود، اما در عین حالس خطر را احساس میکرد که تور دروازه خودی به لرزه درآید. همین امر هم جلوی پیشروی قدرتمند آنها را در تورنمنت گرفت. ضمن اینکه باید بگویم بازگشت «کریم بنرما» تصمیمی کاملاً درست بود اما ای کاش شش ماه زودتر رخ میداد تا تیم با او به سازگاری برسد!
جام جهانی قطر 2022 سال بعد برگزار میشود و فرانسه فرصت دارد تا آن موقع با بازیابی مجدد، از عنوان قهرمانیاش دفاع کند. یورو 2020 تمام شد و زندگی ادامه دارد پس باید تنها برایت در قدمهای بعدی زندگی آرزوی موفقیت کنم و امیدوار باشم به حدی گلزنی کنی که تنها خاطرهای تیر و تار از یورو در ذهنت باقی بماند.