آنگلا مرکل ، صدراعظم آلمان در حاشیه نشست سران ۷ کشور صنعتی ( جی 7 ) در کورنوال بریتانیا با جو بایدن ، رئیسجمهوری آمریکا ملاقات و از جمله درباره پروژه مناقشهبرانگیز خط لوله گازی «نورد استریم ۲» گفتوگو کرد. این خط لوله قرار است گاز روسیه را به آلمان برساند اما شرکتهای اروپایی دخیل در این پروژه، از سوی آمریکا مورد تحریم قرار گرفتند. بایدن پس از حضور در کاخ سفید، تحریمهای واشنگتن علیه شرکتهای درگیر در پروژه ساخت خط لوله «نورد استریم۲» را موقتا لغو کرد تا رابطه کشورش با آلمان را بهبود ببخشد. با این حال ژرمنها موظف شدهاند رضایت آمریکا را در نهایت جهت تکمیل این پروژه جلب کنند!
صدراعظم آلمان که بزودی با دعوت بایدن به واشنگتن خواهد رفت، تاکید کرده است فعلا مذاکرهکنندگان آمریکایی و آلمانی درباره خط لوله گازی «نورد استریم۲» به نتیجه نرسیدهاند و طرف آمریکایی بر تحریم یکجانبه شرکتهای اروپایی اصرار دارد!
صورتمساله کاملا مشخص است: دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا یکی از متحدان خود یعنی آلمان را به علت احداث خط لوله گازی «نورد استریم 2» تحریم کرده و تحت فشار گذاشتهاند! به عبارت بهتر، مقامات کاخ سفید صراحتا به برلین و مسکو اعلام کردهاند حق همکاری با یکدیگر در حوزه انرژی را ندارند و باید برای هر گونه همکاری با یکدیگر در این باره، رضایت مطلق سران آمریکایی را جلب کنند(!) ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بارها اعلام کرده است کشورش در مقابل فشارهای آمریکا در این باره تسلیم نخواهد شد و احداث خط لوله مذکور را به پایان خواهد رساند اما ژرمنها سعی دارند رضایت واشنگتن را به هر نحو ممکن در این مسیر جلب کنند. مواضع منفعلانه و ذلیلانه آنگلا مرکل و دیگر مقامات آلمانی در مقابل دولت قبلی و فعلی آمریکا در قبال «پروژه نورد استریم 2» مصداق عینی دیپلماسی التماسی محسوب میشود.
ژرمنها رسما پذیرفتهاند ایالاتمتحده از آن سوی مرزهایشان، برای برلین و همکاری آن با دیگر بازیگران بینالمللی در حوزه اقتصاد و انرژی تعیینتکلیف کند! اما فاجعه به این نقطه ختم نمیشود؛ حدود ۲ هفته قبل، شاهد افشای شنود غیرقانونی مکالمات تلفنی آنگلا مرکل و دیگر مقامات ارشد آلمانی و بسیاری از شهروندان این کشور توسط نهادهای امنیتی آمریکا از جمله سازمان سیا بودیم. پس از آن، شهروندان آلمانی انتظار داشتند سران ۲ حزب دموکرات- مسیحی و سوسیال- دموکرات (۲ حزب اصلی آلمان که دولت ائتلافی این کشور را تشکیل دادهاند) آژانس امنیت ملی آمریکا و دولت بایدن را بابت این موضوع به چالش کشیده و از آنها بابت این اقدام غیرقانونی و وقیح بازخواست کنند اما مرکل ترجیح داد «حقوق شهروندی ژرمنها» را قربانی «لبخند دولت بایدن» کند! بدیهی است نتیجه «دیپلماسی التماسی» و بازی در زمینی که واشنگتن برای متحدانش طراحی کرده است، چیزی جز این نیست. در این زمین، کشورها به جای آنکه به فکر عزت، اصالت و استقلال خود باشند، باید در انتظار بمانند تا یک رئیسجمهور دموکرات یا جمهوریخواه در کاخ سفید قواعد بازی را برای آنها تعیین کند.
اکنون شهروندان آلمانی به جای آنکه شاهد مطالبهگری حقوقی و قدرتمندانه مرکل و همراهانش در قبال «جاسوسی غیرقانونی آمریکا» در خاک آلمان باشند، شاهد التماس صدراعظم سرزمین ژرمنها به بایدن و دموکراتهای کاخ سفید بر سر تکمیل پروژه «نورد استریم 2» هستند! پروژهای که در خاک اروپا (و نه در خاک آمریکا!) در حال تکمیل است اما بازیگران اروپایی برای استمرار حضور در آن موظفند رضایت واشنگتن را جلب کنند!
بدون شک آنچه امروز در حوزه سیاست خارجی کشورهای اروپایی رخ میدهد، یک فاجعه تمامعیار است، اگر چه طی سالهای اخیر برخی سیاستمداران اروپایی مانند «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان یا «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه از «اروپای قدرتمند» یا «نقشآفرینی یکجانبه اروپا در نظام بینالملل» سخن به میان آوردهاند اما آنچه امروز در مناسبات این کشورها و آمریکا مشاهده میشود، سنخیتی با این شعارها ندارد! اروپا طی سالها و دهههای گذشته و اخیر، به متغیری وابسته به واشنگتن تبدیل شده است. حتی پس از تاسیس اتحادیه اروپایی نیز این مجموعه، به جای آنکه از همافزایی بازیگران متعدد خود به سوی «گذار از وابستگی به آمریکا» گام بردارد، همه ظرفیت خود را در اختیار دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکایی قرار داد. همگان به خاطر دارند در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، اتحادیه اروپایی به اصلیترین شریک و مهره بازی آمریکا در پیشبرد استراتژی فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. اکنون در دوران ریاستجمهوری جو بایدن نیز سران اروپایی به کارگزاران نیابتی دموکراتها در مذاکرات وین تبدیل شدهاند! در چنین شرایطی جای کمترین تعجبی ندارد که ژرمنها، فرانسویها و انگلیسیها براحتی منافع کشور و شهروندان خود را قربانی مطامع و امیال مستاجران کاخ سفید کنند و خود را موظف به لاپوشانی خیانت و زورگویی آمریکاییها علیه خود بدانند. آری! این نتیجه همان دیپلماسی التماسی است...
سیده فاطمه حسینی