پنج شرط بازگشت آمریکا به برجام

  این روزها بحث بر سر بازگشت دولت جدید آمریکا به توافق هسته‌ای با ایران و نحوه این بازگشت ، بسیار داغ است! برخی مشاوران بایدن معتقدند که وی باید «بازگشت مشروط» به برجام را در دستور کار قرار دهد، به این معنا که در ازای بازگشت به توافق هسته‌ای امتیازات خاصی را از تهران مطالبه کند! در مقابل، عده‌ای دیگر از مشاوران بایدن به وی پیشنهاد کرده‌اند که «بازگشت فوری» به توافق هسته‌ای را در دستور کار قرار داده و متعاقبا با جلوگیری از رفع عملی تحریم‌ها زمینه را برای برگزاری مذاکرات بعدی با تهران و اخذ امتیازات جدید فراهم سازد.

بدون شک قرار نیست جمهوری اسلامی ایران بر سر دوراهی«بازگشت مشروط » یا «بازگشت بدون ثمر»آمریکا به برجام قرار گیرد! با توجه به آنچه طی ۵ سال اخیر( از زمان انعقاد برجام تاکنون ) و خصوصا از  ۱۳۹۷( زمان خروج ایالات‌متحده از برجام ) به بعد رخ داده است، جمهوری اسلامی ایران کاملا محق خواهد بود که پنج شرط ضروری را برای بازگشت آمریکا به توافق هسته‌ای  در نظر گرفته و آن را به کمیته مشترک برجام ارائه کند.این شروط عبارتند از :

۱- قطعا باید خسارات ناشی از خروج یک‌جانبه دولت ترامپ از توافق هسته‌ای از سوی کمیته مشترک برجام محاسبه و در خصوص وصول این خسارات اقدام شود. فراموش نکنیم که در آمریکا «تغییر دولت»رخ‌داده ، نه «تغییر حکومت»! بنابراین عاقلانه نیست که چشمان خود را بر روی خسارات ناشی از خروج دولت قبلی آمریکا از برجام ببندیم، خصوصا آنکه دولت جدید آمریکا مسئولیت حقوقی جبران خسارات وارده از سوی دولت قبلی را نیز برعهده دارد. 

۲- بند ۲۹ برجام نیاز است مورد تفسیر دقیق ( به‌صورت مصداقی) و در صورت نیاز بازبینی کمیته مشترک برجام قرار گیرد. در این بند تصریح شده است :

« اتحادیه اروپایی و دولت‌های عضو و همچنین ایالات‌متحده، منطبق با قوانین خود، از هرگونه سیاست باهدف خاص تأثیرگذاری منفی و مستقیم بر عادی‌سازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران، در تعارض با تعهداتشان مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیت‌آمیز این برجام خودداری خواهند کرد».

بااین‌حال از ابتدای سال ۲۰۱۶ میلادی( زمان اجرایی شدن برجام ) تاکنون، آمریکا و تروئیکای اروپایی بارها به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، مانع از عادی‌سازی روابط تجاری، بانکی و اعتباری کشورها با ایران شده و درنهایت نیز مدعی «پایبندی به توافق هسته‌ای » شده‌اند! این مسئله نشان می‌دهد بند مذکور، «اطلاق » ندارد و بازیگران غربی آن را مطابق رفتار و خواسته‌های خود تفسیر می‌کنند. 

۳- با توجه به این‌که ترامپ با استناد به قانون «تأیید تعلیق تحریم‌های ایران در فواصل زمانی ۱۲۰ روزه» از توافق هسته‌ای خارج شد و قطعا امکان دارد در دولت جدید و دولت‌های بعدی آمریکا نیز چنین رفتار مشابهی رخ دهد، لازم است  رسما رؤسای جمهور آمریکا از داشتن چنین اختیاری منع شوند. این اختیار ، در تعارض  با«عاملیت شورای امنیت» و حتی « عاملیت کمیته مشترک برجام»  می‌باشد. بنابراین، باید تدبیری اندیشیده شود که اگر آمریکا واقعا قصد بازگشت به برجام را دارد، حفظ این توافق به متغیری وابسته به امیال کوتاه‌مدت یا میان‌مدت رؤسای جمهور این کشور تبدیل نشود. 

۴- در دوران ریاست جمهوری ترامپ، مشاهده کردیم که کاخ سفید به بهانه «مشارکت در امضای اولیه برجام»، مکانیسم ماشه علیه ایران را اعمال کرد و بازگرداندن تحریم‌های چندجانبه سازمان ملل را در دستور کار قرار داد. هرچند دولت ترامپ توفیقی در این مسیر کسب نکرد، اما دولت جدید آمریکا می‌تواند به بهانه«عضویت ظاهری  در برجام» یا همان «بازگشت بدون ثمر به توافق هسته‌ای»

 این بار بدون هیچ بهانه‌ای ( حتی در صورت پایبندی صددرصدی ایران به تعهدات برجامی خود)، تحریم‌های چندجانبه را با استفاده از حق وتوی خود علیه کشورمان اعمال کند. لازم است ایران در قالب یک «اصلاحیه» یا در صورت لزوم«الحاقیه»، «بازگشت تحریم‌های چندجانبه» با استفاده از حق وتوی یک از اعضای دائمی شورای امنیت را به«استمرار تعلیق تحریم‌های چندجانبه در صورت وتوی یکی از اعضای دائمی شورای امنیت» تبدیل کند. 

۵- برجام  رسما از سوی اعضای مشارکت‌کننده در آن، به‌مثابه یک «توافق حقوقی مستقل» مورد شناسایی مجدد قرار گیرد  و گره زدن سرنوشت آن به هرگونه مذاکرات جدید، خصوصا مذاکرات موشکی و منطقه‌ای نفی و راهکارهای عملیاتی برای «حفظ توافق برجام »در صورت عدم انعقاد توافقات دیگر، تضمین  شود. 

اگر واقعا دولت بایدن و تروئیکای اروپایی به دنبال برجام و حفظ توافق هسته‌ای ( به‌مثابه یک توافق حقوقی مستقل) هستند، قاعدتا نباید از تن دادن به اینپنج شرط ابایی داشته باشند!

 حنیف غفاری