زمانی که پوتین و اوباما در حاشیه اجلاس سران عضو کشورهای گروه 20 در چین با یکدیگر دیدار کردند، حرفهای مگوی فراوانی برای گفتوگو با یکدیگر داشتند. چندی پیش «جان برنان» از آن، رییس وقت سیا به صورت خصوصی از تلاش هکرهای وابسته به سازمان اطلاعات نظامی روسیه ((GRU برای نفوذ به رایانههای کمیته مرکزی حزب دموکرات خبر داده بود. اوباما در دیدار با پوتین به گله از این کار روسها پرداخت اما در مقابل پوتین این اتهامات را رد و خواستار ارائه مدارکی در این خصوص شد.
بعدها روشن شد که اوباما دستور یک عملیات گسترده سایبری را در تلافی این اقدامات ادعایی روسیه صادر کرده است. این عملیات که زیر نظر «سلستا والاندر» رییس بخش روسیه در شورای امنیت ملی آمریکا طرحریزی میشد، دوقلوی همزاد طرح مشابهی با نام «نیترو-زئوس» بود؛ طرحی که ادعا شده بود قرار است در صورت شکست خوردن مذاکرات هستهای اجرا شود و شبکههای زیرساختی ایران را هدف آسیب قرار دهد. در مورد روسیه هم بمبهای سایبری کوچک در نیروگاهها و خطوط انتقال برق روسیه کار گذاشته میشد. البته آمریکاییها تجربه انجام چنین حملاتی را علیه زیر ساختهای روسیه داشتند، کمااینکه در سال 1983 تجربه مشابهی منجر به یک انفجار عظیم در خطوط انتقال گاز شوروی به اروپا شد.
در کنار این قرار بود اقدامات دیگری نیز انجام شود از جمله عملیاتهای افشاگرانه در مورد مقامات روسی و همچنین شرکتهایی که زیر مجموعه مردان نزدیک به پوتین اداره میشد. علیرغم این که همه چیز برای واکنش به روسها آماده بود، اوباما صلاح دید تا تصمیمگیری را به رییسجمهور بعدی آمریکا واگذار کند. طبیعی بود که « دونالد ترامپ » به هیچ عنوان حاضر به انجام چنین کاری علیه روسها نبود. یکی از دلایل انتقادات مقامات امنیتی در دوران اوباما به ترامپ لغو کامل این طرح بود علیرغم این که همه چیز برای اجرای آن آماده بود.
* زیرساختهای آمریکا، آماج حملات سایبری
حالا هم به نظر میرسد که چالش مشابهی این بار در آخرین روزهای دولت ترامپ به وقوع پیوسته است. کشف نفوذ امنیتی از طریق یکی از شرکتهای خدماتدهنده رایانهای در مهمترین نهادهای حاکمیتی آمریکا آنچنان شوکهکننده بود که شورای امنیت ملی آمریکا به طور اضطراری تشکیل جلسه دهد و اوبراین مشاور امنیت ملی ترامپ تعطیلات خود را نیمهکاره رها کند و برای بررسی موضوع به واشنگتن سفر کند.
اول از همه روشن شد که وزارت خزانهداری آمریکا مورد حمله قرار گرفته است و بعد سازمان دیگری همچون وزارت امنیت داخلی و همچنین اداره امنیت هستهای وزارت انرژی آمریکا که وظیفه مدیریت تسلیحات اتمی این کشور را دارند به فهرست اضافه شدند. (جزئیات بیشتر)
هنوز روشن نیست که دامنه این حملات تا کجا گسترده شده و اساسا این حملات خاتمه یافته است یا نه؟ ممکن است هکرها همچنان به بخشهایی از شبکههای داخلی نهادهای ملی آمریکا دسترسی داشته باشند و در حال خارج کردن اطلاعات محرمانه باشند. نهادهای آمریکایی مدعی هستند که هیچ اطلاعات حساسی از این نهادها به بیرون درز نکرده و لایههای حفاظتی داخلی اجازه نفوذ بیشتر را گرفتهاند. البته این ادعا هنوز از طرف منابع مستقل تأیید نشده است.
هر چه هست تعیین میزان خسارت دقیق به زیر ساختهای اطلاعاتی آمریکا نیاز به بررسیهای بیشتری دارد و ممکن است در آینده رازهای بیشتری برای افشا شدن وجود داشته باشد. البته هکرها هم توانایی استفاده از تمام دسترسیهای خود را نداشتهاند و به طور حتم به سراغ مواردی رفتهاند که بتواند کمک بیشتری به آنها کند. نهادهای ملی امنیت سایبری در آمریکا استفاده بیش از اندازه از نرمافزارهای توسعه یافته توسط شرکتهای خصوصی را دلیل چنین نفوذی معرفی کردهاند و میخواهند تا با دقت بیشتری این نرمافزارها مورد بررسی قرار بگیرد.
* روسیه یا چین، مساله این است!
اما با تمام توضیحات شاید سوال اصلی این باشد که مسئول اصلی تهاجم کیست؟ از همان ابتدا هم روشن بود که بلافاصله انگشت اتهام به سمت هکرهایی با حمایت خارجی خواهد رفت. کمااینکه در گذشته هم این گونه بوده است. دو کشوری که بیش از تمام کشورهای دنیا در انجام حملات سایبری این چنینی سرمایهگذاری کردهاند و توانمندیهای گستردهای را کسب کردهاند، چین و روسیه هستند.
صرفنظر از روسها که بارها به چنین حملاتی متهم شدهاند، چینیها مسئول بسیاری از حملات سایبری به شرکتهای فناوری پیشرفته و تسلیحاتسازی آمریکایی خوانده شدهاند.
به نظر میرسد در میان مقامات آمریکایی نوعی دو دستگی درباره تعیین عامل حملات ایجاد شده در حالی که وزارت خارجه آمریکا روسیه را مسئول این حملات میداند، ترامپ میگوید چنین ادعاهایی کار فیکنیوزها است و چین متهم اصلی برای انجام چنین حملاتی است. ترامپ این گونه ادعا میکند که منافع مالی دموکراتها مانع از این میشود که به نقش چین در این حملات اذعان کنند. به نظر میرسد این اختلافات حتی تا مرحله تعیین میزان خسارت و دامنه حمله نیز پیش رفته است.
به عنوان مثال دونالد ترامپ مدعی است که این حملات کنترل شده و دیگر دلیلی برای نگرانی وجود ندارد و طرف مقابل نظر دیگری در این باره دارد. «جو بایدن»، رییسجمهور منتخب آمریکا طی سخنانی که از دفتر شخصی وی در ایالت دلاور منتشر میشد به این نکته اشاره کرد که دلیلی نمیبیند دامنه این حملات کنترل شده باشد و باید مراقب بیشتری در این بار به عمل بیاید.
نحوه واکنش به این ماجرا نیز یکی از مهمترین موزاییکهای این اتفاق است. به نظر میرسد ترامپ عجلهای برای مشخص شدن مقصر نهایی ندارد و حتی ترجیح میدهد چنین اتفاقی بر دوش دولت آینده بیفتد. از همین روست که بایدن در انتقاد از سخنان ترامپ در همین خصوص میگوید: سران کشورمان باید در عالیترین سطح با حملات سایبری به عنوان یک تهدید جدی برخورد کنند. تمامی اینها در برابر دیدگاه ترامپ زمانی که آنها را نمیدید اتفاق افتاد. حملات سایبری که آمریکا با آن مواجه شد بدون واکنش نخواهد ماند و هیچ دلیلی نمیبینم که این حملات سایبری تحت کنترل باشد.
به نظر میرسد که این سخنان بایدن در حقیقت طعنهای به ترامپ درباره انفعال او پیرامون اتهامات به روسیه باشد. با این تفاصیل بعید است تا روز تحلیف در اول بهمن ماه اتفاقی روی دهد اما به نظر میرسد بحران اصلی با به قدرت رسیدن بایدن آغاز شود به خصوص آن که بایدن شاید قصد داشته باشد، حساب و کتاب اتفاقات سال 2016 را با روسیه صاف کند.
در واقع، مواضع دموکراتها در سالهای اخیر در رابطه با روسیه بسیار سرسختانه بوده است، چون این کشور را عامل روی کار آمدن دولت ترامپ میدانستهاند. ادعای دموکراتها در خصوص حمایت روسها از ترامپ در انتخابات 2016 هرگز ثابت نشده اما بههرحال چنین انگارهای به آسانی از ذهن دموکراتها رخت برنخواهد بست.
از این رو به احتمال زیاد اولین بحران در روابط دو طرف در دولت بایدن بر سر پرونده همین حملات سایبری خواهد بود.
* واشنگتن آماده تلافی سایبری میشود؟
اولین واکنش آمریکاییها احتمالا تحریم برخی از مقامات و سازمان دست اندرکار در نبردهای سایبری روسیه است. البته با توجه به ویژگی پنهان بودن هویت هکرها دست وزارت خزانهداری آمریکا برای اعمال چنین تحریمهایی بسته خواهد بود. پیش از این نیز برخی از نهادها و سازمانهای دستاندرکار حوزه امنیت سایبری از سوی آمریکاییها مورد تحریم قرار گرفتهاند. به احتمال زیاد بایدن از اختیارات مندرج در قانون کاتسا برای اعمال تحریم علیه روسها استفاده خواهد کرد.
واکنش بعدی که میتواند از سوی آمریکاییها مورد استفاده قرار بگیرد، بستن نمایندگیهای دیپلماتیک روسها است. در سال 2016 نیز دولت اوباما یکی از کنسولگریهای روسیه در آمریکا را در واکنش به حملات ادعایی تعطیل کرد.
اما واکنش سوم که شاید از همه مهمتر باشد انجام حملات سایبری مشابه به تاسیسات و زیر ساختهای روسیه است. انجام چنین اقدامی شاید در توان آمریکاییها باشد اما پیچیدگیهای فنی خود را خواهد داشت. روسها در حفاظت از زیرساختهای سایبری خود توانمندیهای ویژهای دارند که در طول سالهای گذشته آن را با استفاده از چهارچوبهای قانونی مستحکم کردهاند.
علاوه بر این انجام چنین حملاتی به طراحیهای پیچیدهای نیاز دارد که خود زمانبر است؛ مگر این که بایدن از همان سلاحهای سایبری استفاده کند که دولت اوباما آن را تدارک دیده بود. البته روشن نیست که این ابزارها همچنان فعال هستند یا نه؟
سؤال دیگر اینجاست که حتی در صورت تلافی این اقدام توسط آمریکاییها آیا محتمل نیست که پاسخ دیگری توسط روسها داده شود و نهادهای سایبری آمریکا مورد هدف قرار بگیرند.
* نوک قله کوه یخ اختلافات آمریکا و روسیه در دولت بایدن
واقعیت این است که قواعد حاکم بر نبردهای سایبری تا حدود زیادی نامشخص و مبهم است. طبیعی است که در چنین فضای مبهمی یک سوءتفاهم و یا اقدام نابجا میتواند دامنه تنش را بسیار گستردهتر کند. به عنوان مثال فرض کنید که آمریکاییها تاسیساتی را در روسیه با تسلیحات سایبری هدف قرار دهند. پاسخ روسیه در این باره چه خواهد بود؟ آیا سکوت خواهند کرد یا پاسخ متقابل خواهند داد؟ ممکن است این پاسخها تبدیل به یک آتش سایبری شده و تنش از کنترل خارج شود.
البته طبیعی است که وجود ارتباط دیپلماتیک وقوع چنین سناریویی را نامحتمل میکند اما هنوز سئوال اصلی به جای خود باقی است. این مساله حلنشده تنها یکی از گسلهای تنش احتمالی بین آمریکا و روسیه است که در صورت روی کار آمدن بایدن فعال خواهد شد. بحث کریمه هنوز خاتمه نیافته است. از سوی دیگر آمریکاییها فعالانه به دنبال این هستند تا توسعه ظرفیتهای جدید در بخش نفت و گاز روسیه را با هدف از بین بردن سهم نفت روسیه از بین ببرند. بحث توسعه انرژیهای نو و همچنین سهم روسیه در تولید ذغال سنگ یکی از موارد اختلافی خواهد بود.
بایدن برای حل این تنشها چشم به همکاری جدیتر بین اروپا و آمریکا دارد. از سوی دیگر تجربه ترامپ و وضعیت فعلی آمریکا نیز به اروپایی نشان داده که شرایط به سرعت میتواند در آمریکا دگرگون شده و ورق به سمت جمهوریخواهان برگردد. این بار اروپاییها نمیخواهند تنها به خاطر متحد خود در آتلانتیک مهمترین همسایه خود را در شرق و مهمترین منبع تولید انرژی اروپا را برنجانند.
تمام اینها کافی است که باور کنیم بحران سایبری تنها میتواند نوک قله کوه یخ اختلاف بین آمریکا و روسیه در زمان دولت بایدن باشد؛ آن هم در شرایطی که دموکراتها خشم خود را از روسها پنهان نمیکنند و در اتهامزنی به روسیه با هم رقابت میکنند و از سوی دیگر «سرگئی ریابکوف»، معاون وزیر خارجه روسیه میگوید: «ما قطعا انتظار اتفاق خوبی نداریم. نمیتوان از کسانی که به روسیههراسی و دروغپراکنی درباره کشور من پرداختند، چیز خوبی انتظار داشت.»
مهدی پورصفا