۱-پس از هجرت مسلمانان به مدینه و تشکیل جامعه جدید، کفار ستمگر و اشرافیت مستکبر قریش بازهم دست از دشمنی با پیامبر(ص) و پیروان ایشان برنداشت و از طرق مختلف از جمله کاروانهای تجاری که از مدینه به سوی شام عبور میکردند (و علیرغم همه دشمنیها و شرارتهای قریش علیه مسلمانان در سیزده سال آغاز بعثت و قبل از هجرت، پیامبر اجازه عبور و مرور به آنها داده بود) گستاخانه پیامبر و مسلمانان را تهدید میکردند. حرف آنها این بود که رسول خدا(ص) بدون هیچ شرط و شروط و بدون هیچ حرف و مذاکره ای بساط اسلام و حکومت و جامعه سازی و... را در مدینه جمع کند و با پای خود و به همراه یاران مهاجرش به مکه آمده خود را تسلیم کنند تا دربارهشان تصمیم گرفته شود... سرانجام با نزول آیات جهاد «اُذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا...»، که به مسلمانان اجازه دفاع در برابر تهاجم قریبالوقوع کفار و خنثیسازی توطئهها وشرارتهای آنها داده شد، پیامبر به مردم شهر وپیروانش فرمان آمادهباش داد و... وقتی قریش به تهدیدات خود عمل کرد و به عنوان قدرت اول نظامی جزیرهًْالعرب به مدینه حمله برد، مسلمانان با آمادگی روحی و فیزیکی که داشتند حملات آنها را (در بدر و احد و خندق و...) درهم کوبیده و خنثی کردند و... به گونهای که در سال ششم هجرت کفار مستکبری که موجودیت مسلمانان را به رسمیت نمیشناختند و جز نابودی آنها به چیزی رضایت نمیدادند و از روی ضعف و استیصال خواستار مذاکره با دولت مدینه شدند و در «حدیبیه» روبهروی پیامبر نشستند و قرارداد دهساله صلح امضاء کردند... صلحی که بهدلیل بدعهدی دشمنان مقدمه سقوط قدرت قریش در منطقه را فراهم آورد و...
۲- مستکبران عالم، روزگاری نه چندان دور برای خودشان در این مملکت بروبیایی داشتند و در شمال و جنوب آن تاختوتاز میکردند ملت و بزرگ و کوچک و تاریخ و فرهنگ آن را تحقیر میکردند و... حتی بنابرصلاحدید خود خاک ایران را میان خود تقسیم کرده (قرارداد۱۹۰۷) و...! برای آن شاه و وزیر و وکیل تعیین میکردند و... اما حالا به برکت انقلاب اسلامی دستشان از چنگاندازی به این آب و خاک کوتاه شده است و... با تمام وجود، اثرات خردکننده انقلاب اسلامی را در فناشدن آرزوهای دور و دراز خود در این کشور و بلکه منطقه احساس میکنند. ریشه و رمز دشمنیهای بیامان آنها با این انقلاب و مردمی که آن را برپا کرده و بیش از چهل سال است به پای آن ایستادهاند، همین جاست. بنابراین تردید نباید کرد تا زمانی که انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی است و نظام جمهوری اسلامی در خط اصیل انقلاب که در سیره و روش امام راحل و رهبری انقلاب متجلی است، حرکت میکند و قاطعانه در پی تحقق آرمانها و اهداف منبعث از انقلاب است این دشمنیها و خصومتها به شکل وحشیانهتر و گستاخانهتر ادامه خواهد داشت. پس«به دشمن اعتماد نکنیم» آنها هرگز در پی ایجاد رابطه انسانی و محترمانه با ما نیستند و یکسره و هر روز در حال تدارک توطئهای جدید برای بستن دست و پای ایران انقلابی هستند. بنابراین کسی(خاصه از مسئولان و مدیران ارشد مملکت) خودش را و بدتر از آن مملکت را بیش از این معطل کوتاه آمدن و لطف و محبت ناداشته دشمن زورگو نکند و منتظر چراغ سبز آمریکاییها به امضای بایدن نباشد که این امری ناشدنی و انتظاری عبث و از سر خودفریبی است و نتیجهای جز بازی با عمر و وقت این ملک و ملت و هدر دادن آن ندارد.
۳- دشمن و در راس همه (به تعبیر دانشمند شهید فخری زاده ) « دیو پلید»، آمریکا اهل عبرت نیست. خداوند برگوش و ذهن او قفل زده است. چهل و دو سال است که جز دشمنی و خباثت و توطئه وکارشکنی و... درباره این مملکت کاری نکرده است و بدون تردید از این به بعد هم جز این انجام نمیدهد با این همه، هرچه علیه این ملک و ملت شهید داده میکند و میکوبد، پیامدهای منفی آن دامن خودش را میگیرد و چهره کریه و ضد انسانی آن از پشت پردههای دروغ و نیرنگ بیرون افتاده و در نزد جهانیان رسواتر از همیشه است، چنانکه امروز در دنیا کسی به آلوده بودن دست دولت تروریست آمریکا و همپالکیهای جنایتکار و غاصبش مثل اسرائیل به خون شهدای مقاومت و هستهای ایران تردیدی ندارد. و باز به گواه واقعیات و اعترافات مکرر شخصیتهای غربی از سیاستمدار تا کارشناس، تحریمهای آمریکا و غرب برای تسلیم ایران بیاثر بوده و حتی بالاتر از آن تحریم اقتصادی و حمله به معیشت و سفره مردم و اقتصاد کشور عملا و با وجود مقاومتهای خائنانهای که از داخل صورت میگیرد، دارد به فرصتی تبدیل میشود برای مبارزه با مفسدان و مفاسد و اصلاح ساختاری و تقویت پایههای اقتصادی کشور!... باری با همه اینها دشمن اگر اهل عبرت و منطق بود باید از همان جنگ هشت ساله و دفاع جانانه ملتی دست خالی اما متوکل، خیلی چیزها دستگیرش میشد. او سخت به مکر «خیرالماکرین» گرفتار آمده است. این انقلاب تا در مسیر حق و در امتداد خون شهدا در حرکت است هیچ قدرت پوشالی حریفش نمیشود. هیچ حربه و سلاحی هرچند پیشرفته و مجهز در مصاف با آن کارآمد نیست. پای خون شهدا در میان است. صحبت مجاهدت ملتی است که با خدا معامله کرده است. خداوند اجر محسنین و کسانی را که در راه او جهاد میکنند ضایع نمیکند... دشمن این ملک و ملت؛ قاتلان صیاد و سلیمانی و فخریزاده و... مطهری و بهشتی و دستغیب، به خدا اعلام جنگ دادهاندو... نتیجه جنگ با خدا هم معلوم است که چیست؟!
۴-سه راه میتوان فرض کرد. نخست آنکه دست از انقلاب و آرمانها و عزت و شرف و استقلال خود برداریم و پرچم تسلیم بالا ببریم و عذر تقصیر نزد سلطهگران زیادهخواه و جنایتکاران تاراجگر که حداقل طی دویست سال اخیر مانع از پیشرفت بهموقع و بایسته این سرزمین شدند؛ ببریم و از انقلاب اعتقادی خود نزدآنها عذر خواهی کنیم وبیخیال خون شهدا و مجاهدتهای ملت شویم و... که این امری محال است.آنهم در زمانی که پس از چهل و دوسال مقاومت و ایستادگی یک ملت بزرگ آنهایی که دنبال تجزیه ایران بودند حالا درباره تشکیل امپراطوری قدرتمند به رهبری ایران هشدار میدهند. نخستوزیر تروریست رژیم غاصب صهیونیستی دوبار در چند روز اخیر در اینباره صریحاً اعلام خطر کرده است.
دو دیگر آنکه دشمنان و بدخواهانی که با این انقلاب سر ستیز و کینهای ذاتی و تمام ناشدنی دارند بر سر عقل بیایند و دچار تحولات اخلاقی و ایدئولوژیک شوند ودر عین حفظ سیرت و اصالت انقلاب تغییر روش دهند و دست از دشمنی و شیطنت و تهدید و تحریم و... بردارند و... که این هم امری ناممکن است.
وبالاخره راه سوم؛ تنها و تنهاترین راه مقابله با این دشمن بیمنطق، متکبر و زبان نفهم، خنثی کردن دشمنیهای اوست که در قالب توطئهها و تهدیدها و تحریمها و... عینیت مییابد. وقتی تسلیم و ذلتپذیری ایران اسلامی و مردم غیور و شجاع آن محال است. وقتی کوتاه آمدن و منطقی شدن دشمن مستکبری که خدا به مصداق (نسؤالله فانساهم انفسهم) او را از یاد خودش برده است غیرممکن است آیا اصولاً جز راه سوم یعنی «خنثی سازی» راه دیگری باقی میماند؟ راهی که الگوی راستین بشریت رسول ختمی مرتبت (ص) به دوستداران وپیروانش که به عشق او و احیای بیکموکاست مکتب او در اوج هیاهوی مکاتب مادی و عربدهکشی سرمایهداری انقلاب اسلامی به پا کردهاند، نشان داده است راهی که طی آن بیش از هر چیز به توکل و تدبیر خودمان و بسیج و همت ارادهها از داخل بستگی دارد. (رهبر انقلاب اخیرا در اینباره تاکید فرمودند: «من قبلاً گفتهام حالا هم تکرار میکنم رفع تحریم دست دشمن است و خنثیکردن تحریم دست ماست، غیر از این است؟ ما که نمیتوانیم رفع تحریم کنیم، دشمن باید رفع تحریم کند اما خودمان میتوانیم این تحریم دشمن را خنثی کنیم. پس از این مقدم است، پس این درست است، بیشتر دنبال این باشیم.»
۵- صادق آل محمد(ع) میفرماید«از نظر من تفاوتی ندارد که کار مردم به دست خائن باشد یا ناشی؛ چون نتیجه آن یکی است.» متاسفانه جامعه ما از بابت رعایت نکردن همین اصل بدیهی متحمل ضربات و ضررهای بسیار شده است. راه خنثی کردن توطئهها و تحریمهای دشمن فقط و فقط «قوی شدن» است. رهبر انقلاب در اینباره تاکید میکند «باید در همه عرصهها از جمله اقتصاد علم و فناوری و دفاعی قوی شویم چون تا قوی نشویم دشمنان از طمع، تعرض و تجاوز دست برنخواهند داشت.»
قوی شدن هم در گروی رعایت اصول است. وحدت و همدلی و تقویت و تکیه بر تواناییهای غنی و داراییهای خدادادی انسانی و مادی این «ملک پرگهر» است. مبارزه بیامان با هرچیز و هر فرد و جریانی است که با عملکرد خود موجب رنجش مردم و مانع از سلامت و پیشرفت جامعه در حوزههای مختلف میشود. مثلا امروز برخورد و پیگیری قاطع و بیتعارف با دلالیسم مخرب و بیمهار که ردپای منحوس و شومش در خیلی جاها بهویژه آنجا که با اقتصاد معیشت زندگی مردم سر وکار دارد بهخوبی دیده میشود، یکی از ضروریات مسلم و از لوازم قوی بهحساب میآید بهعلاوه اصول کارسازی چون اصل شایستهسالاری به معنای واقعی کلمه باید در همه جا دقیقاً رعایت شود تا نفوذیهای اجیرشده ومنافقان نتوانند در لباس دوست و ظاهر خودی در این و آن سازمان و تشکیلات رخنه و به پادویی دشمن وخیانت به مردم مشغول باشند. کسانی که ردپاهای آنها شاید بیش از هرجا در رسانهها دیده میشود و برای خوشرقصی بیگانگان و مانع شدن از حرکت اصیل انقلاب و خوشرقصی برای اربابان خود از هیچ کاری حتی تحریف وقیحانه سخنان و رهنمودهای رهبری و اگر لازم باشد مقدسات و محتویات کتاب آسمانی ابایی ندارند. همچنین عناصر سستعنصر و هویتباخته که بنابر ملاحظات خانوادگی و باندی و... صاحب پست و منصب شده و میشوند با عملکرد فرصتطلبانه خود دشمن شاد کن نشوند، مجال ورود به چنین جایگاههایی را پیدا نکنند... باری، تنها راه مقابله با دشمنیهای روزافزون، خنثی کردن آنهاست و خنثیکردن هم در گروی قوی شدن همهجانبه و تقویت درون است... این کاری است شدنی. به شرط آنکه اراده و ایمان «میانداری» کنند و...مهمتر از همه باور به وعدههای خدا است که خود به مومنان و مجاهدان چنین «پیام امید» داده است که «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا...».
محمدسعید مدنی