آقای روحانی دیروز در نشست خبری با اهالی رسانه باز هم با اهانت به منتقدان دولت، خیلی صریح گفت مخالفان دولت با مخالفان نظام «همکاری» میکنند و «همسو» هستند. خب! این اتهام گزافی است و البته بیاساس. مهمترین دلیل انتقاد منتقدان دولت آقای روحانی از راهبردها و سیاستهای او تقویت انگارههای ضدانقلاب و تضعیف منافع ملی و مبانی انقلاب اسلامی است که این 2 از راهبردهای ضد انقلاب از سال 57 تاکنون است. از طرف دیگر ظاهرا آقای روحانی هنوز تصور میکند در ابتدای دوره ریاستجمهوری است و هر وقت عصبانی شد میتواند منتقدان خود را با هر ادبیاتی مورد اتهامات ناصواب قرار دهد، در حالی که وی در روزهای پایانی ریاست بر یک دولت شکست خورده است و به واسطه آثار زیانباری که سیاستهای این دولت بر اقتصاد کشور و معیشت مردم بر جای گذاشته، جایگاه و اعتباری در افکار عمومی ندارد. او رئیس یک دولت لب بام است که فرود آرامش هم به خاطر نگرش تعاملگونه مجلس شورای اسلامی است؛ همان مجلسی که آقای روحانی بنای ناسازگاری با آن را گذاشته و در تلاشی پرهزینه، بنا دارد مصوباتش را اجرا نکند. یعنی در واقع آقای روحانی در مقابل مجلسی ایستاده و به بخش زیادی از نمایندگان این مجلس تهمت همسویی و همکاری با دشمن زده که نجیبانه و هوشیارانه با تک ماده، ادامه حضور او را در مسند ریاستجمهوری تا مرداد 1400 پذیرفت. بنابراین رئیس یک دولت تک مادهای که بحران اعتبار او هم در جامعه پیداست، اساسا در جایگاهی نیست که به منتقدانش که از قضا با رای مردم موظف شدهاند دولت او را به مسیر درست و سیاستهای تامینکننده منافع ملی بازگردانند، نیش زبان بزند.
نکته دیگر درباره واقعیت مربوط به این اتهام است. آقای روحانی دیروز در حالی به جریان انقلابی، یعنی جریان حافظ نظام و جریان برآمده از تفکر نهضت اسلامی ظلم کرده و به آنها تهمت همسویی و همکاری با دشمن زده که برخی اظهارات روز گذشته او «دقیقا» همان چیزی است که کثیفترین دشمن نظام اسلامی یعنی سران پلید رژیم صهیونیستی ولع شنیدن آن را داشتند. روحانی درباره ترور شهید فخریزاده و موضوع انتقام ایران از عاملان و آمران این ترور گفت که عدهای دنبال این هستند تا قبل از به پایان رسیدن دولت ترامپ منطقه را وارد جنگ کنند ولی آنها زمان انتقام ما را مشخص نخواهند کرد. این اظهارات روحانی یعنی او معتقد است ایران نباید تا یکی، دو ماه آینده (قبل از شروع به کار دولت بعدی آمریکا) انتقام ترور شهید فخریزاده را بگیرد. این اظهارات روحانی همان چیزی است که نتانیاهو و ترامپ فکر میکرده و میخواستهاند. احتمالا سران رژیم صهیونیستی برای ترور شهید فخریزاده به این برآورد رسیده بودند که در ایران انسجام و هماهنگی لازم برای نحوه و زمان انتقام از صهیونیستها وجود ندارد. آنها احتمالا میدانستند یک جریانی بر سر انتقام ترور شهید فخریزاده سنگاندازی خواهد کرد و همین موضوع مانع بروز و ظهور توان بازدارندگی و قدرت انتقام ایران خواهد شد. این برآورد و این فرمول محاسبه، در ترور شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی هم وجود داشت و ترامپ با همین تحلیل و برآورد نتانیاهو، اقدام به ترور ناجوانمردانه و غریبانه حاجقاسم سلیمانی کرد. تحلیلگران مسائل امنیتی معتقدند عدم واکنش قاطع ایران به ترور شهید فخریزاده میتواند منجر به تداوم و تشدید فعالیتهای ماشین ترور رژیم صهیونیستی در روزها، هفتهها و ماههای آینده شده و امنیت کشور و بزرگان را به مخاطره بیندازد. اکنون آیا این نگرانی موجه نیست که این اظهارات روحانی درباره نحوه انتقام ایران از عاملان و آمران ترور شهید فخریزاده، مقامات امنیتی صهیونیستها را نسبت به ادامه ترورها به طمع و ولع بیندازد؟ در این صورت مسؤولیت این ترورها بر عهده کیست؟ چه کسی دشمن را به این برآورد رسانده که ترور مقامات و شخصیتهای موثر ایران، برایش کمهزینه یا خدای نکرده بیهزینه خواهد بود؟ ترور دیگر سران مقاومت و یاران شهید سلیمانی، به سود ضد انقلاب داخلی و خارجی نیست؟ و کدام پروژههای پسابرجامی را تسهیل میکند؟ اکنون همکار ضدانقلاب کیست؟ چه کسی همسو با دشمن حرف میزند و رفتار میکند؟
از طرف دیگر آقای روحانی در حالی در موضوع انتقام ترور شهید فخریزاده در باب پرهیز از تنش صحبت کرد که اظهارات دیروز او مملو از مواضع تنشزا و اختلافافکن داخلی بود. سوالات سفارشی خبرگزاریها و رسانههای دولتی برای تشدید این تنشآفرینی رئیس دولت با سایر قوا بویژه مجلس شورای اسلامی و اظهارات تند و دور از انصاف آقای رئیسجمهور بویژه درباره مصوبه هستهای مجلس برای لغو تحریمها، در مجموع این انگاره را مطرح کرده است که گویا محفلی در ایران تلاش میکند به غربیها این پیام را برساند که در ایران اختلافنظر جدی وجود دارد. این رفتار تنشآفرین و مواضع آقای روحانی علیه مصوبه مفید و اثربخش مجلس برای لغو تحریمها، اقدام دیگری است که شاید بتوان امتزاج آن با منافع آمریکا و صهیونیستها را نیز از آن استنباط کرد.
علی هدایتی