نمیشود حقوقدان بود و به قانون دهنکجی کرد. ماده ۱ قانون مدنی مقرر میدارد: « مصوبات مجلس شورای اسلامی و نتیجه همهپرسی پس از طی مراحل قانونی به رئیسجمهور ابلاغ میشود. رئیسجمهور باید ظرف مدت پنج روز آن را امضاء و به مجریان ابلاغ نماید و دستور انتشار آن را صادر کند و روزنامه رسمی موظف است ظرف مدت ۷۲ ساعت پس از ابلاغ منتشر نماید.
تبصره- در صورت استنکاف رئیسجمهور از امضاء یا ابلاغ در مدت مذکور در این ماده به دستور رئیس مجلس شورای اسلامی روزنامه رسمی موظف است ظرف مدت ۷۲ ساعت مصوبه را چاپ و منتشر نماید.»
چند روز بیشتر فرق معامله نیست اما یک مثنوی کتاب حرف دارد. حسن روحانی رئیسجمهور کشور، باید قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران را ابلاغ میکرد؛ اما مشابه رویهای که با قانون تأمین کالاهای اساسی انجام شد را شاهد بودیم. روحانی بازهم قانون مصوب مجلس و مورد تأیید شورای نگهبان را ابلاغ نکرد تا اینکه طبق قانون، خود رئیس مجلس این کار را انجام دهد و دیگر، دولت چه بخواهد و چه نخواهد موظف به اجرای آن است. درست است که این امر در قانون پیشبینیشده و اجازه به بنبست رسیدن یا رساندن را به احدی نمیدهد، اما عمل دولت، فارغ از وقتکشی و قانونگریزی نشان میدهد، دولت به بلوغ نرسیده وگرنه لجاجتهای اینچنینی علیالقاعده مخصوص گروه سنی الف تا د تعریفشده است.
استنکاف از ابلاغ قوانینی که دولت، موافق آنها نیست یا عدم حضور رئیسجمهور در مجلس یا بودجهای که بهزعم بسیاری از کارشناسان، هیچ ارتباطی به اقتصاد مقاومتی، دوران تحریمهای همهجانبه و فشارهای حداکثری ندارد و پوست خربزهای زیر پای دولت بعدی است، نشان از حکمرانی نابالغانه دارد.
تعابیر رئیسجمهور و بخشی از کابینه ایشان در تریبونهای رسمی جای تعجب و تأسف دارد و آنها که رئیسجمهور سابق را سرزنش میکردند به صفاتی بهمراتب بدتر ازآنچه راجع به او و دولتش میگفتند، متصف شدند و جایگاه و حرمت دولتمردی را فراموش کردند.
گویی هنوز دوران تلخ نیش و کنایههای مناظرات انتخاباتی به سر نیامده و انگار این دولت عادت کرده فقط با وکیل الدولهها به اهداف خود برسد.حرف از موفقیت و افراد کاردان و کارکشته، صحبت از زباندانی و مقابله با کاسبان تحریم، ادعای دوستی با دنیا و سبقت شرکتها و سرمایهگذاران بینالمللی برای حضور در ایران، سخنراندن از اقتصاد مقاومتر از آلمان در دوره کرونا و امثالهم، طنز تلخ این روزهای مردم شده است؛ حالا نکته جالب اینجاست این دولتِ نابالغ اصرار دارد تمام کارها فقط در ید قدرت خودش باشد و نمایندگان مردم خدایی نکرده با ریلگذاری خود، عیش آنان را ناقص نکنند!
چند ماهی بیشتر به پایان این دولت باقی نمانده است اما، پایان خوب، غیر از یک سناریونویس حکیم، بازیگران قابلی میخواهد که سالها خاک صحنه خوردهاند، به بلوغ رسیدهاند و نقش را زندگی میکنند؛ نا بازیگران مدعی که خود را محتاج هیچ وعظ و بزرگتری نمیدانند، دستآخر با سالنی خالی از جمعیت مواجه میشوند؛ کافی است دولتمردان سری به نظرسنجیهای علمی و معتبر و نه از پشت شیشههای دودی خودرو بزنند تا متوجه سرمایه اجتماعی و میزان هنرمندی خود در این ۷ سال شوند.
مسعود پیرهادی