محمد جمشیدی کارشناس مسائل آمریکا در خصوص رفتارهای نقض آمریکا در تعامل با ایران گفت: ما برجام را در اوج دوره تعاملی با آمریکا امضاء کردیم، همزمان در بهار سال 2015 توافق کمپ دیوید 2015 با اعراب خلیج فارس امضا شد و سران این کشورها توافق منطقهای کردند برای مقابله با تهدید ایران، آمریکا در آن زمان در اوج تعامل با ایران بود، چرا همزمان با آن توافق منطقهای با اعراب را انجام داد؟ همچنین همزمان وزیر دفاع آمریکا مطرح کرد که ما از جنگ عربستان در یمن حمایت میکنیم، میخواهم بگویم آنها سیاست منطقهایشان تعامل نبود.
وی ادامه داد: یک دوره قبلترش را هم بگویم که یک سند نقض از رفتار آمریکاست که آمریکا در عین توافق با ایران از ایران دشمنسازی کرد، در سال 2010 توافق تهران بسته شد برای مبادله سوخت هستهای که ترکیه و برزیل از طرف آمریکا آن را امضاء کردند که مواد هستهای ایران گرفته شود و در عوض سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران که برای بیماران سرطانی استفاده میشود به ایران ارسال شود، خوب این توافق انجام شد، بعد از آن خانم کلینتون وزیر خارجه اوباما سخنرانی کرد و گفت ایران برای فرار از تحریم میخواهد این کار را انجام دهد و ما نمیگذاریم این اتفاق بیفتد و قطعنامه 1929 را ارائه داد که تقریبا یک ماه بعد از آن هم تصویب شد، یعنی اگر ما آن توافق را نمیکردیم شاید این قطعنامه 1929 هم که اصل تحریمها در آن است با تأخیر انجام شده یا نمیشد، یعنی ما تعامل کردیم و او ما را تحریم کرد.
این استاد دانشگاه همچنین تصریح کرد: بعدها وزیر خارجه سوئد در آن زمان یک سخنرانی کرد با این مضمون که من همه موارد تحریمی را در زمان معاصر مطالعه کردم، تحریم دو زمان جواب میدهد یکی وقتی که میخواهی تهدید کنی که میخواهم تحریمت کنم و دوم وقتی که میخواهی تحریک کنی که ممکن است تحریم را بردارم، آن موقع کشورها امتیاز میدهند و میگیرند و تعامل میکنند اما اگر در بین این دو بازه زمانی باشد هیچ کشوری معامله نکرده و این کاری که آمریکا کرد به این معنی است که آمریکاییها به دنبال تعامل با ایران نیستند بلکه هدفشان تحریم ایران است. پس وقتی رفتار آمریکا را تحلیل میکنید نگوئید که مشکلات ما نتیجه مقابله با آمریکاست چون آمریکا سیاست خودش را دارد، فارغ از اینکه چه کسی در ایران باشد یا نباشد.
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه ما یک سری واقعیات را میبینیم اما در داخل کشور تحریف میشود، اظهار کرد: سیاست آمریکا بعد از انقلاب در قبال ایران بر اساس نظارت مهار به اضافه تعامل گزینشی بوده، حالا این تعامل گزینشی در دو حالت اتفاق افتاده یکی زمانی بوده که آمریکا به ایران نیاز ژئوپلیتیک دارد یعنی تحولات منطقه طوری بوده که نیاز داشته از قدرت ایران استفاده کند و یک منفعت مشترکی ایجاد شده مثل امنیت عراق و دوم وقتی است که احساس میکند وقت آن است در سیستم داخلی ایران نفوذ کرده و سیاست داخلی ایران را تغییر دهد، یعنی با هدف اثرگذاری در معادلات داخلی وارد شده، به صورت خاص به دوره ابتدای انقلاب میتوانیم اشاره کنیم.
جمشیدی همچنین عنوان کرد: ارزیابی آمریکا این بود که امام خمینی(ره) در دوره کوتاهی از دنیا میرود و ما در دورهای که انتقال قدرت میخواهد انجام شود باید در ایران حضور داشته باشیم و بتوانیم آنها را به سمت خودمان بچرخانیم و اثرگذار باشیم، یعنی احساسشان این بود که امام خمینی(ع) و روحانیت زمان کوتاهی هستند و ما میتوانیم با تیم سیاسی ایران کار کنیم. این را هم بدانید یکی از اهداف اصلی برجام طبق آن چیزی که من از مقامات آمریکایی شنیدم این است که قرار بود در ایران معادله قدرت عوض شود، قرار بود در ایران جریانی تقویت شود که سیاست منطقهایاش عوض شده و تعدیل شود اما این اتفاق نیفتاد، چون ایران گفت من یک تعامل هستهای با تو کردم قرار نیست روی باقی چیزها هم تعامل کنیم. متأسفانه برجام در داخل کشور بزرگنمایی شد به این شکل که قرار است تمام مشکلات ما را حل کند، در حالیکه اساسا برجام به گونهای طراحی نشده بود که حتی اگر آمریکا به آن عمل کند مشکلات اقتصادی ایران حل شود.
وی در پاسخ به این سؤال که «با روی کار آمدن بایدن مشخصا در کدام بخش از سیاست خارجی آمریکا تغییرات انجام میشود» تصریح کرد: آقای بایدن مقالهای در سیانان منتشر کرد با این عنوان که «برای سختگیری بر ایران راه هوشمندانهتری وجود دارد»، این ته سیاست بایدن است یعنی سختگیری هست اما هوشمندانهتر و یا اینکه «به شرط اینکه ایران وارد مذاکراتی گستردهتر از برجام شود ممکن است که به برجام برگردم»، بایدن سال2011 در جمع خاخامهای یهودی سخنرانی داشت که گفت «آماده باشید که آشوبهای ایران را ببینید» آن هم قبل از شلوغیها در ایران، یعنی رویکرد اوباما و ترامپ با هم فرقی نداشت چون جفتشان دنبال آشوب اجتماعی بودند آن هم با فشار و تنگ گرفتن وضعیت اقتصادی به جامعه با هدف اینکه کشور به هم بریزد، همچنین بایدن میگوید «تا حالا هر کاری توانستیم برای از پا درآوردن ایران کردیم و اگر نشده بیشتر از آن نتوانستیم» و قبل از آن در سخنرانی میگوید «قرار نیست که صهیونیستها همه یهودی باشند من یهودی نیستم اما صهیونیست هستم» و بعد هم میگوید «آرزویم این است که صهیونیست باشم».
این تحلیلگر سیاسی در ادامه با اشاره به اینکه عملا برجام برای گشایش اقتصادی کشور انجام نشده بود، یادآور شد: در داخل کشور برجام به عنوان راهحل گشایش اقتصادی مطرح شده بود در حالیکه در سیاست آن طرف برجام مکانیسمی برای کنترل قدرت تسلیحاتی ایران بود، اگر شما مکانیسمی برای کنترل قدرت یک کشور طراحی کنید تحریم را برمیدارید یا تحریم را برای ضمانت اجرای آن نگه میدارید؟ و دقیقا این همان چیزی است که در برجام اتفاق افتاد، برجام بزرگنمایی شد و دشمنی آمریکا کوچکنمایی. لذت برای تحلیل مسائل باید یک نگاه کلان داشته باشیم که سیاست آن کشور و تعاملات گزینشیاش بر چه اساس است، در هر صورت گفتند پس از روی کار آمدن بایدن اول یک دوره حسننیت نشان میدهیم و تحریمهای سمبلیک را برمیداریم مثل اینکه ورود ایرانیان به آمریکا را حل کنند و یا تحریم مقامات را بردارند خوب این خوب است اما مشکلات ما را حل میکند؟ در هر صورت اول حسن نیت است و دوم شرط گذاری برای مذاکره که اگر بخواهند به توافق برگردند ما باید تعهد دهیم به مذاکرات جدید که مذاکرات جدید هم آن موقع داستان خودش را دارد.
جمشیدی در پایان با تأکید بر اینکه بایدن اوبامای دوم و از او هم بدتر است، یادآور شد: چون رفتاری که ترامپ داشته بر دموکراتها هم اثر گذاشته و البته بر ما هم اثر گذاشته چون فکر میکنند هر وقت فشار آوردیم بالاخره یک عدهای در دولت هستند که صحبت از مذاکره کنند، بحث من سیگنالدهی سیاست خارجی است که اگر میخواهید حرفی هم بزنید باید در اتاق فکر باشد نه اینکه در رسانه مطرح کنید، چون طرف مقابل میبیند، آیا آمریکاییها در خصوص شکافهای داخلی خودشان در برابر ایران میگویند که چه برنامهای داریم، وقتی یک مقام سیاسی علنی حرف مذاکره را مطرح میکند خیلی فرق دارد، آنها برداشتشان این است که این حرفها دلالت بر شکاف دارد، شما نباید سیگنال شکاف داخلی دهید، اقتضای رفتار درست در سیاست خارجی این است.