پژمان بازغی بازیگر خوش چهره ایرانی می باشد. پژمان بازغی به مناسبت زادروز دخترش تصویر زیر را در صفحه رسمی خود منتشر کرد. پژمان بازغی با انتشار این عکس نوشت:
پنجم تیرماه هشتاد و هفت،
جام ملتهای اروپا ،آلمان و ترکیه بازی داشتند، تعدادی از بچه ها اومدن پیش من که با هم بازی رو ببینیم، البته که فردا صبحش من عازم شهر کرمان بودم به همراه کامبیزدیرباز دوست عزیزم. صبح خیلی زود پرواز کردیم به شهر کرمان و وقتی رسیدیم، مستقیم رفتیم به سمت هتل برای استراحت که به برنامه شب برسیم، قرار بود در همایشی شرکت کنیم.
خواهش کردیم که کسی مزاحم نشه تا بتونیم بخوابیم. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که کسی درب اتاق مارو زد. کامبیز که نزدیکتر بود رفت و درب رو باز کرد، و اومد جلوی اتاق من و گفت، مبارکت باشه، نفس دنیا اومد. منم که گیج شده بودم باورم نمیشد که پدر شدم. سراسیمه تماس گرفتم با تهران و فهمیدم خبر درسته و از اون لحظه تا به امروز شدی تمام زندگی من، تمام نفس من. تولدت مبارک دخترک نازنینم و امیدوارم به تمام آرزوهات برسی
پ ن ؛عکس مربوط میشه به حضورم در فیلم اینجا شهر دیگریست که یکروزه از آبادان به تهران آمدم، چقدر دلم برای اون روزهامون تنگ شده.
بیوگرافی پژمان بازغی
نام:پژمان
تاریخ تولد:1353/5/9
محل تولد:تهران
همسر:مستانه مهاجر
فرزندان:نفس
زندگی شخصی پژمان بازغی:
پژمان بازغی، متولد 19/5/1353 در یک خانواده 5 نفره در تهران به دنیا آمده است. اصل و ریشه خانوادگی اش به شمال ایران و به شهر لاهیجان بر می گردد. در دوران کودکی به واسطه شغل پدرش در شهرهای مختلف زندگی کرده و تجربیات زیادی را بدست آورده است.
پژمان بازغی پس از تولد 4 سال در تهران و در منازل سازمانی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران زندگی کرده و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شهر رشت می رود. با شروع جنگ و اعزام پدرش برای محافظت مرزهای آب ایران و خلیج همیشگی فارس به بوشهر رفته. با پایان جنگ به تهران باز می گردد.
ازدواج پژمان بازغی و مستانه مهاجر
پژمان بازغی و همسرش مستانه مهاجر در سال 1386 با یکدیگر ازدواج کردند و در سال 1387 صاحب دختری به نام نفس شدند.
فعالیت بازیگری پژمان بازغی
پس از قبولی در دانشگاه آزاد واحد لاهیجان برای تحصیل رشته مهندسی معدن به آنجا بر می گردد و از همانجا با سینما آشنا می شود. در سال 1373 با ورود به سینمای جوانان مرکز گیلان در اولین فیلمش با نام اعتراف ساخته مجید زیم خواه باز می کند.
پس از آن به استخدام آژانس دوستی در می آید و به مدت 2 سال همراه بازیگران خوب این مجموعه علی تاخصوص مرحوم حسین پناهی به ایفای نقش می پردازد. بعد از آژانس به سراغ جوانی مجید قاریزاده می رود و با مسعود جعفر جوزانی به بلوغ می رسد پس از آن به گروه ویژه مهرداد خوشبخت می پیوندد و گمگشته اش را با رامبد جوان پیدا می کند.
وی همراه سیروس مقدم با دریایی ها سفر می کند و در سال 80 برای نجات دختری در قفس با قدرت الله صلح میرزایی همراه می شود پس از آن به دوئل با استاد بزرگوارش احمدرضا درویش می پردازد.
برادر کوچکترش هم علاقه زیادی به این پرده نقره ای دارد و در 2 فیلم پسران مهتاب و شب برهنه سعید سهیلی بازی کرده است.
ورزش مورد علاقه پژمان بازغی:
پژمان بازغی یک ورزشکار همه فن حریف است، خیلی کم بسکتبال بازی کرده، فوتبال و والیبال را به صورت حرفهای ادامه داد و مدتی هم اتومبیلرانی... «ورزش جایگاه مهمی در زندگی افراد دارد، عشق من به ورزش، بیشتر بر میگردد به تماشای مسابقه فوتبال، همان طور که میدانید عضو تیمهای والیبال و فوتبال هنرمندان هستم. معمولا برای دیدن بازیهای ملی به ورزشگاه آزادی میروم و این عشق تا آنجا بود که در کوران رقابتهای جامجهانی 2006 آلمان، همراه تیم ملی فوتبال دو هفته در فرانکفورت آلمان بودم.
تیم ملی فوتبال ایران عشق منه! با فوتبالیستهای زیادی هم دوستم، مثل عابدزاده، دایی، جمشیدی، کریمی و... اگر به یاد داشته باشید برای افتتاح رستوران عابدزاده هم رفته بودم.» پژمان بازغی میگوید: «ای کاش مسئولین آموزش و پرورش به ورزش مدارس بیشتر رسیدگی کنند.» اما شروع ورزش: «در مدرسه با فوتبال و والیبال ورزش را آغاز کردم و البته کمی هم بسکتبال...»
تیم مورد علاقه پژمان بازغی
من و کامبیز دیرباز، از طرفداران پـرسپولیس هستیــم، داریوش مصطفوی مدیرعامل باشگاه هم لطف کرد و ما را جزو اعضای افتخاری باشگاه پرسپولیس کرده، پیراهن شماره 53 پرسپولیس را به من و شماره 54 را به کامبیز دیرباز اهدا کرد.
دختر پژمان بازغی:
دختر پژمان بازغی نفس در سال ١٣٨٧ متولد شد. دخترم آزاد است هر رشتهای را که دوست دارد انتخاب کند، منتهی در کمال دانش و آگاهی، دلم میخواهد دخترم دنیا دیده شود و با کشورهای مختلف جهان آشنا شود، اگر دوست داشت در سینما باشد، من مخالفت نمیکنم.
برادران پژمان بازغی:
ما سه برادریم، من پسر دوم خانواده هستم، پیام برادر بزرگتر و پرهام برادر کوچکتر؛ جالب اینکه هر سه ما در دانشگاه امیرکبیر درس خواندیم. پیام در رشته مهندسی شیمی، صنایع غذایی خواند و پرهام در دانشگاه امیرکبیر، مهندسی صنایع خوانده است.