یکی از اتفاقات عجیب و شاید هم جالب این فصل بازیهای لیگ برتر انتخاب ساکت الهامی به عنوان سرمربی تراکتور بود. هر چند به خاطر عملکرد خوب او قراردادش به مدت یک فصل دیگر تمدید شده، اما پیش از این انتخاب حتی یک تیم لیگ برتری به این مربی جوان اعتماد نکرده بود. این بهانه خوبی شد برای گپ زدن با مربی جوان که پرورشیافته مکتب فیروز کریمی است و البته این روزها خیلی بهتر از گذشته کنار خط خودش را مدیریت میکند.
داستان شما و تراکتور جالب است. اول فصل مربی تراکتور شدید، اما خیلی زود کنار رفتید و دوباره برگشتید و در نهایت سرمربی شدید!
اخبار ورزشی- ابتدای فصل تماشاگران ذهنیت بدی نسبت به من داشتند. شاید به این خاطر که از من شناخت نداشتند. اصلاً نمیدانستند من ترکزبان هستم. شاید هم به خاطر حضور در استقلال بوده. مصطفی دنیزلی که آمد احساس کردم اگر بمانم خراب میشوم و تصمیم گرفتم از تراکتور جدا شوم و این یکی از بهترین تصمیمات دوران مربیگریام بود. اگر تیم نتیجه میگرفت نقش من کمرنگ جلوه داده میشد و اگر تیم نتیجه نمیگرفت من به عنوان مانع نتیجه گیری معرفی میشدم. خب این تصمیم به ضررم تمام شد به این خاطر که من از یک تیم لیگ یکی پیشنهاد سرمربیگری داشتم و یکی دو تیم لیگ برتری هم به عنوان مربی من را میخواستند که با حضور در تراکتور این پیشنهادات را از دست دادم. با گذشت هفتهها اینبار به ماشینسازی رفتم و خدا را شکر جو خوبی در این تیم بود و نتیجه هم گرفتیم. در ادامه تصمیم گرفته شد من تا آمدن مربی خارجی جدید به جای مصطفی دنیزلی در تراکتور کار کنم. باشگاه با یک مربی خارجی صحبت کرده بود و حتی بلیت هم برایش گرفته بود، اما تقدیر اینچنین شد که من در تیم بزرگ تراکتور اولین تجربه سرمربیگری را پشت سر بگذارم. اول از همه خدا به من کمک کرد. بعد تماشاگران و بعد بازیکنان که برایم سنگ تمام گذاشتند و موجب شدند من تبدیل به مربی بهتری شوم. همقسم شده بودیم برای بهتر بازی کردن و بهتر نتیجه گرفتن و یقین بدانید من کمترین نقش را در نتیجه گیری تیم داشتم.
ساکت الهامی تراکتور با ساکت الهامی فصل گذشته خیلی از نظر دانش مربیگری تفاوتی نکرده. چرا در گذشته حتی یک تیم لیگ برتری به شما اعتماد نکرد؟
خب اگر بخواهیم واقعبینانه به این موضوع نگاه کنیم بیشتر تیمهای ما دولتی هستند و نقش مدیرعامل و همچنین اعضای هیئتمدیره در تصمیمگیری کم است و بیشتر تصمیمات برای آنها نوشته میشود. هر کسی لابی اش قویتر باشد تیم میگیرد. البته که ما مربیان توانمندی در لیگ برتر داریم، اما تیمها کم هستند و مربیان زیاد. نگاه فنی نیست و کمتر تیمی برای انتخاب مربی به مسائل فنی توجه میکند. شما خیلی از مربیان جوان را میبینید که به در و دیوار میزنند، اما تیم نمیگیرند و مربیانی را در لیگ برتر میبینید که خوب عمل نمیکنند، اما باز هم تیم میگیرند. تصمیمگیری در تراکتور متفاوت است. این باشگاه شخصی است و برای انتخاب سرمربی تحت تأثیر لابیها و نگاه دولتیها قرار نمیگیرد. به نظر من زنوزی همانطور که در اقتصاد آدم قوی است در ورزش هم آدم قوی به شمار میرود و سالهای سال است که در فوتبال حضور داشته و از تیم فوتسال به تراکتور رسیده و انتخاب من نشان داد که او اهل ریسک است.
البته اگر شما سالها پیش هم سرمربی میشدی حتماً یکی از اهدافت حضور در تراکتور بود؛ پیشتر سرمربی نشده بودی، اما به یکباره هدفت محقق شد!
صندلیای که من روی آن مینشینم آرزوی خیلی از مربیان است. تراکتور از همه مربیان ایرانی بزرگتر است. وقتی من تیم را تحویل گرفتم شرایط سختی بود. یک شرایط بحرانی. تیم به تیم دوم شهر باخته و از ۵ بازی یک امتیاز گرفته بود و میتوانم بگویم تیم سرخورده شده بود. در بدترین شرایط زنوزی به من اعتماد کرد. من هیچ واژهای برای تشکر از ایشان پیدا نمیکنم جز اینکه بگویم تا آخرین روز حضور در فوتبال مدیون او هستم؛ و باز تکرار میکنم در سایه لطف و محبت خداوند این بازیکنان بودند که من را تبدیل به مربی بهتری کردند. مسعود شجاعی، احسان حاجصفی و همینطور اشکان دژاگه به عنوان بزرگترهای تیم پا به پای من آمدند. همینطور بقیه بازیکنان که هر یک تجربه بازی در تیم ملی و حتی تجربه حضور در جام جهانی را دارند. از رشید مظاهری گرفته تا محمدرضا خانزاده، اکبر ایمانی و بقیه نفرات. تیم ما یک مورد حاشیهای نداشت. شرایط جدول هم به ما کمک کرد که وضعیت خوبی پیدا کنیم. در خانه نفت مسجدسلیمان را شکست دادیم که پیش از این شکست نخورده بود و در ادامه فولاد و از اینجا به بعد بود که تبدیل به تیم خوبی شدیم و شرایط خوب برای ما ادامه پیدا کرد.
زمانی که به عنوان سرمربی تیم انتخاب شدی به خودت یا خدای خودت چی گفتی؟
زمانی که باشگاه اعلام کرد من تا آمدن مربی جدید باید هدایت تیم را برعهده بگیرم تنها هدفم این بود که شرایط را به گونهای تغییر دهم که مربی جدید خارجی یک تیم خوب را تحویل بگیرد. اولین جلسه تمرین تیم که تمام شد احساس کردم میتوانیم با این بازیکنان کنار هم یک تیم خوب بسازیم و این چنین هم شد. البته بهترین کاری که من میتوانستم بکنم این بود که شکرگزار خداوند باشم. هیچکس فکر نمیکرد این موقعیت در اختیار من قرار گیرد، اما خوشبختانه این اتفاق برای من رخ داد. البته باید به این نکته اشاره کنم که من سالهای سال است در لیگ برتر مشغول مربیگری هستم و خدا خودش میداند در این مسیر زحمات زیادی کشیدم و تجربه کار با مربیان بزرگی داشتم که از همه آنها یاد گرفتم و مدیون آنها هستم.
هنوز هم کنار خط مربی عصبانی هستی. هر چند تنشهایی که ایجاد میکنی کمتر از گذشته است!
با وجود اینکه سرمربی تراکتور شدم مربی کاملی نیستم. البته الان تجربهام بیشتر شده و میتوانم بیشتر خودم را مدیریت کنم. متأسفانه گاهی عصبانی میشوم و مدیریت رفتار خود را از دست میدهم. تراکتور تیم بزرگی است. بحث یک تیم و یک شهر نیست. تراکتور تیم آذریها و ترکزبانهاست. فشار کار در این تیم بالاست و موجب میشود گاهی از کوره دربروم. این اشتباه است و همانطور که شما معتقد هستید باید بیشتر روی خودم کنترل داشته باشم.
فکر میکنی دلیل قهرمان نشدن تراکتور در سالهای اخیر چه بوده؟
در مورد گذشته نمیتوانم اظهار نظری داشته باشم، اما از زمانی که زنوزی به تیم آمده تراکتور تبدیل به یک قطب شده و به جاهای خوبی در فوتبال رسیده. همین که هم فصل گذشته و هم این فصل در کورس قهرمانی بوده نشان میدهد راه را درست رفته. البته که تیمهای بزرگ هم مرتکب اشتباه هم میشوند. در همه لیگها بیش از یک تیم مدعی قهرمانیاند، اما در نهایت یک تیم قهرمان میشود. با تعیین مسیری که برای تراکتور انتخاب شده به اعتقاد من به زودی قهرمانی در لیگ برتر را تجربه خواهد کرد.
اگر بخواهی در فوتبال از یک نفر تشکر کنی آن یک نفر کیست؟
اجازه بدهید از دو نفر تشکر کنم. فیروز کریمی که مهر مربیگری را به پیشانیام زد. او میتوانست بازیکنان بزرگتر از من را برای دستیاری انتخاب کند، اما اجازه داد کنار او تبدیل به مربی شوم؛ و زنوزی؛ مربیگری من با اعتماد او هویت پیدا کرد و بیشتر شناخته شدم. در حالی که سالهای متمادی در کنار مربیان بزرگ و تیمهای بزرگ کار کردم هیچکس به من اعتماد نکرد. اعتماد ایشان هیچ وقت از یادم نخواهد رفت.
چرا این قدر به دنبال تعطیلی بازیها هستید؟
نه اصلاً اینطور نیست. اگر شرایط مهیا باشد ما بازی خواهیم کرد، اما سؤال مهم اینجاست آیا در این شرایط امکان برگزاری بازیها وجود دارد؟ ۹ هفته است که بازی نکردیم و در چنین وضعیتی ۸ هفته زمان نیاز داریم که آماده شویم. آیا این زمان به ما داده خواهد شد؟ اینها به کنار. ما میخواهیم تمرین کنیم و بعد از تمرین به باشگاه بدنسازی یا استخر برویم. آیا استخر باز است؟ بله کشورهای اروپایی به دنبال این هستند که باقیمانده لیگ را برگزار کنند و این به خاطر قراردادهایی است که با اسپانسر دارند. در حالی که در ایران درآمد باشگاهها از اسپانسر ناچیز است و حق پخش هم نمیگیرند. از همه مهمتر قرار است بازیها در استادیوم بدون تماشاگر برگزار شود. این چه لطفی دارد؟ برخی از بازیکنان تراکتور خارجی هستند. آیا آنها الان میتوانند به ایران پرواز کنند؟ خیلی از تیمها در تهران هستند و تمرینات خود را هم شروع کردهاند، اما ما باید بازیکنان خود را از تهران به تبریز ببریم که تمرین را برگزار کنیم. ترس آنها برای تمرین نکردن قابل درک است، چون اگر خدای ناکرده یک نفر که ناقل ویروس باشد به مجموعه راه پیدا کند بازیکنان مبتلا به ویروس خواهند شد. شرایط اکنون از ابتدای فصل سختتر است. بازیکنان پیش از شروع فصل هفتهای یکی دو جلسه خودشان در زمین تمرین میکنند، اما اکنون ۹ هفته است در اتاق ۳ در ۴ تمرین میکنند، آنهم انفرادی. بعضیها میگویند ۹ هفته بازی داریم، اما اصلاً اینطور نیست. استقلال در جامحذفی هم بازی دارد و برخی از تیمها باید ۱۳ یا ۱۴ بازی انجام دهند. اگر بخواهیم زمان آمادهسازی را لحاظ کنیم و بازیها هم ۵ روز یک بار برگزار شود بازیها شهریور تمام میشود. فصل نقل و انتقالات را چه باید کرد و فصل بعد کی شروع شود؟ نه ما موافق تعطیلی بازیها نیستیم، اما باید بپذیریم الان شرایط برای برگزاری بازیها مهیا نیست. پرسپولیس جلوتر از بقیه تیمهاست و شانس قهرمانی اش از همه تیمهای مدعی بیشتر، اما فوتبال است و هزار و یک اتفاق. لیورپول همین فصل در ۱۴ روز ۳ بار شکست خورد. باید هرچه سریعتر تکلیف لیگ مشخص شود. تیمها باید از بلاتکلیفی دربیایند. اصلاً جدول نتایج پاک نشود و بازیهای باقیمانده به بازیهای فصل بعد بچسبد. حرف آخر من این است اگر این ۹ هفته را برگزار نکنیم اتفاق خاصی رخ نمیدهد، اما اگر خدای ناکرده یک بازیکن مبتلا به کرونا شود و اتفاق بدی برای او رخ دهد نابخشودنی خواهد بود.
و حرف آخر...
از مدیریت تیم (سهرابی) و همه اعضای کادر فنی تیم، گروه پزشکی و تدارکات تشکر میکنم که برای من در هفتههای سپری شده یار بودند و تماشاگران تیم تراکتور که من به آنها میگویم عاشقان تراکتور نه تماشاگران و طرفداران. به این خاطر که در همه شهرها همراه ما هستند. مثل تماشاگران لیورپول و بارسا. برنامهام حفظ همه بازیکنان برای فصل بعد است. مگر بازیکنی که بخواهد جمع ما را ترک کند. جای خالی داریم. حتماً تیم را تقویت میکنیم؛ برای قهرمانی و شاد کردن دل عاشقان تیم.