۱- پرسپولیس میبرد و خوب هم میبرد. آنها باز هم در نیمه مربیان بردند، ولی از نظر روحی – روانی باید گفت پرسپولیس وقتی گل زد که کل ورزشگاه کاشیمای ژاپن را تشویق کردند! این شعار حسابی بازیکنان پرسپولیس را تحریک کرد و آنها با گل جواب شعارها را دادند.
نکته مهم در مورد پرسپولیس (که تیم خوب ماشینسازی را در خانهاش برد) این است که شاگردان برانکو هفته به هفته کم مهرهتر میشوند، اما بیشتر میدوند و میجنگند و البته به مهره خاصی هم وابسته نیستند. یک زمانی اگر مهدی طارمی نبود پرسپولیس دچار افت آشکار میشد، اما حالا با آدام و طاهرخانی و... هم رتیم مطلوبش را حفظ میکند و با این همه مشکل ۱۲ هفته نمیبازد که خودش هنر است. بزرگترین حسن پرسپولیس (علاوه بر حضور برانکو) این است که تک تک بازیکنانش و حتی رادوشوویچ که روی نیمکت است «احساس مسئولیت» میکنند و با همین فاکتور تیمی که فقط ۸، ۹ بازیکن بزرگسال برایش مانده را در جمع مدعیان حفظ کردهاند.
۲- وینفرد شفر بعد از ۱۲، ۱۳ بازی بالاخره اسکلت اصلی تیمش را پیدا کرد و متوجه شد روحا... باقری از تمام مهاجمان استقلال کارایی بیشتری دارد. اصرار بیش از حد به استفاده از الحاجیگرو و مقایسه او با تیام (که خیلی بهتر و گلزنتر بود) و تغییرات مداوم در ترکیب اصلی، استقلال را به اندازه کافی از جمع مدعیان دور کرد، اما ۲ هفته است که شفر ۱۱ نفر اصلیاش را شناخته و تیمش هم حاشیهای ندارد. او دوران آزمون و خطا را با تأخیر پشت سر گذاشت، ولی حالا وقت آن رسیده که استقلال حریفان بزرگتر و مدعی (مثل پدیده) را هم ببرد تا شخصیت خود را نشان بدهد. شفر دو بازی متوالی را برد، اما هنوز کار بسیار سختی در پیش دارد.