هفته سوم بیستودومین دوره لیگ برتر درحالی روز گذشته به پایان رسید که مشکلات میان سازمان صداوسیما و فدراسیون فوتبال و مشخصا دو تیم استقلال و پرسپولیس همچنان پابرجاست. مشکلاتی که ریشه در مسائل مالی دارد و قوانین و مقرراتی که اتفاقا در این حوزه شفاف هستند و سالهاست در کشورهای دیگر که لیگ فوتبال و رشتههای پرطرفدار دیگری دارند، حل شده است. اعتراضات مدیران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در روزهای اخیر را احتمالا شنیدهاید و ازسوی دیگر هم کادرهای کوچک و حتی روی اعصاب تلویزیون از بازیهای این دو تیم را هم در این سه هفته دیدهاید. کادرهایی که فارغ از بیاحترامی به چشمهای مخاطبان میلیونی مثلا قرار است مانع از دریافت سهم تبلیغات محیطی این دو باشگاه شوند. در این سه هفته شاهد تهدیداتی هم مانند جلوگیری از ورود دوربین صداوسیما به ورزشگاهها بودهایم. تهدیداتی که البته رنگ عمل به خودشان ندیدند و در به روی همان پاشنه قبلی است. در اینکه فوتبال در کشور ما ورزش محبوبی است کسی شک ندارد و طبق آمار سازمان صداوسیما پخش این رشته از تلویزیون هم طرفداران فراوانی دارد و بخش عمدهای از همین مخاطبان فعلی تلویزیون هم بهدلیل پخش مسابقات فوتبال است. ازسوی دیگر میدانیم که یکی از منابع درآمدی باشگاهها در همهجای دنیا، حق پخش تلویزیونی است. موردی که در کشورهای دیگر حل شده و در یک فرآیند تعاملی این اتفاق صورت میگیرد و استفاده از شیوهها و تکنولوژیهای تازه، این فرآیند را برای مخاطبان جذابتر و برای باشگاهها و رسانه، سودآورتر میکند.
به نوشته روزنامه فرهیختگان براساس قانون بودجه سال۹۹ درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی باید بهنسبت ۳۰ به ۷۰ بین وزارت ورزشوجوانان و سازمان صداوسیما تقسیم شود. البته این نسبت خود محل مناقشه است و طی دوسال گذشته تلاش وزارت ورزش برای بیشتر کردن سهمش حداقل تا 50درصد، بینتیجه مانده است. براساس قانون بودجه سال۱۴۰۰، درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی ۱۵۰میلیارد تومان برآورد شده بود که با همان نسبت ۳۰ به 70، سهم وزارت ورزشوجوانان از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی برابر ۴۵میلیارد تومان محاسبه میشود و مطابق قانون بودجه، در سال جاری صداوسیما باید این مبلغ را به ورزش ایران پرداخت میکرد. همچنین در لایحه بودجه سال۱۴۰۱، درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی ۳۱۵میلیارد تومان برآورد شده که بازهم با همان نسبت ۳۰ به ۷۰، سهم وزارت ورزش معادل ۹۴.۵میلیارد تومان و سهم صداوسیما معادل ۲۲۰.۵میلیارد تومان میشود.برنامه «فوتبال برتر» به تاریخ بیستودوم مرداد سراغ این دعوای قدیمی رفت. این برنامه بدون حضور هیچ کارشناسی و بیشتر در واکنش به نامه روز قبل باشگاههای استقلال و پرسپولیس بود که خطاب به پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما خواهان رعایت برخی از حقوق دو باشگاه شده بودند. مجری برنامه مدعی شد که سازمان صداوسیما براساس بند«پ» ماده92 قانون برنامه ششم توسعه به وظایف خود درقبال فوتبال عمل کرده و بهاصطلاح حق پخش باشگاهها را پرداخت کرده است. استناد میثاقی به قانونی بود برخلاف نظر وزارت ورزش در زمان مسعود سلطانیفر که به تصویب مجلس رسیده بود. براساس بند«ط» تبصره۹ و به استناد بند«پ» ماده۹۲ قانون برنامه ششم توسعه، وزارت ورزشوجوانان و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مکلفند درآمدهای تبلیغاتی ناشی از پخش مسابقات ورزشی را به ردیف درآمدی شماره۱۴۰۱۸۴ نزد خزانهداری کل کشور واریز کنند.
با نگاهی به سایت «روزنه ارتباط» میتوانید به میزان رقم تعرفههای تبلیغاتی در برنامههای رادیویی و تلویزیونی دست پیدا کنید. تعرفه شبکههای مختلف تلویزیونی در این سایت قابل رویت و در دسترس عموم است. براساس اعداد منتشرشده در این سایت، میانگین هزینه هر ثانیه تبلیغ در شبکه سه حدود 157,778,775 تومان است. عدد را کامل و بدون گردکردن آوردیم تا شائبهای ایجاد نشود. لازم نیست یکبار دیگر این عدد را بخوانید، درست است؛ به تومان است و میشود حدودا یکصدوپنجاهوهشت میلیون تومان. موافقم، عدد قابلتوجهی است. جالب اینکه این رقم، تابستان سال گذشته، 33میلیون تومان بوده است؛ تقریبا 5برابر شده. اهمیت این عدد در این است که ما آن را در محاسبات خودمان، کف رقم تعرفهها در نظر میگیریم. اجازه دهید به بقیه اعداد لیست تعرفههای شبکه سه سیما نگاهی بیندازیم. برنامه فوتبال برتر که پخش زنده مسابقات لیگ را پوشش میدهد هم مورد مناسبی است. تعرفه هزینه تبلیغ هر ثانیه برای برنامه «فوتبال برتر»، 294,637,500 تومان در نظر گرفته شده است. مبلغی در حدود سیصدمیلیون تومان برای یک ثانیه. این را بدانید که این عدد در تابستان سال قبل در حدود 143میلیون تومان بوده است؛ تقریبا دوبرابر. اگر شما هم به هفتونیم میلیارد تومان پرداختی تلویزیون هم فکر میکنید حق دارید. ما هم به همان عدد فکر میکردیم.
31 هزار میلیارد؟
با احتساب صرفا بازیهای لیگ و حداقل یک بازی از جامحذفی هرکدام از تیم های پرسپولیس و استقلال 30 بازی و در مجموع 60 بازی برگزار میکنند که از تلویزیون پخش زنده میشود. 60 بازی را ضرب در 30 دقیقه آگهی میکنیم. عدد 108هزار ثانیه بهدست میآید. حالا این عدد را ضرب در میانگین تعرفههای شبکه سه میکنیم و عدد 16,956,000,000,000 بهدست میآید. حق دارید، خواندنش کمی سخت است. اجازه دهید اینبار عدد 108هزار ثانیه را ضرب در میانگین تعرفه برنامه فوتبال برتر کنیم. عدد بهدست آمده هم عجیبوغریب است. 31,752,000,000,000 تومان رقم قابلتوجهی است. میشود در حدود 31 هزار میلیارد تومان برای 60 بازی و فقط پخش زنده آنها. اجازه دهید برگردیم به عددی که سازمان صداوسیما مدعی است به خزانه واریز کرده است. هفتونیم میلیارد تومان بود؟ من و شما هم اگر جای مدیران این دو تیم بودیم، هم تلاش میکردیم حقمان را بگیریم و هم از این حق ضایعشده فریادمان بلند میشد و گوش فلک را کر میکرد. ازسوی دیگر شاید اگر شما هم جای سازمان صداوسیما بودید کادر را از این کوچکتر میکردید و تمام تلاشتان را به طرق مختلف میکردید که دستتان از این چاه نفت بدون زحمت، بریده نشود.
مبنای محاسباتی ما صرفا برنامه فوتبال برتر است. دوستان رسانهای و مخاطبان جدی فوتبال، بهتر میدانند که برنامههایی مانند «ورزشومردم»، «فوتبال برتر» دوشنبهها، «شبهای فوتبالی» شبکه ورزش، «ورزشگاه» شبکه پنج و برنامه تحلیلی شبکه خبر هم برمبنای مسابقات لیگ برتر و مشخصا همین دو تیم استقلال و پرسپولیس، ادامه حیات میدهند و تعرفههای تبلیغات این برنامهها هم قابل مشاهده و محاسبه است. میزان تبلیغات و درآمد حاصل از این برنامهها را در این گزارش به حساب نیاوردیم اما حواسمان هست که عدد خروجی این تبلیغات حدودا چقدر میشود و سوالمان این است که سهم آن دو تیم چگونه لحاظ میشود و آیا پرداخت میشود یا خیر؟ حتما برنامههای دیگری با موضوع فوتبال در شبکههای مختلف روی آنتن میرود که قرار نیست در این گزارش به آنها بپردازیم.
نکته قابلتامل دیگر درباره پخش زنده بازیهای استقلال و پرسپولیس این است که تلویزیون اگر بخواهد برنامهای با این حجم از مخاطب در این ساعات بسازد باید چندصدمیلیارد تومان برایش کنار بگذارد. مدیران تلویزیون بهتر میدانند که ساختن برنامه یا سریالی که بتوانند میزان مخاطبی در حد بازیهای این دو تیم داشته باشند کار سخت و هزینهبری است. این سریالها و برنامهها حتما در فهرست الف قرار میگیرند و جدا از بخش ایجابی وجود فوتبالها باید به نبودنشان هم فکر کرد. خلأ این 60بازی را باید برنامههای جذاب پر کند و احتساب هزینههای آنها هم میتواند به مدیران تلویزیون تلنگر دیگری بزند و آنها را وادار به تجدیدنظر در پرداخت آن هفتونیم میلیارد کند. آیا همین مخاطبان فعلی تلویزیون را هم فوتبالهای داخلی و خارجی نگه نداشته است؟ دستکم بخش زیادی از این مخاطبان را.
آن 31هزار میلیارد تومان درآمد تلویزیون از بازیهای استقلال و پرسپولیس را یادتان است؟ درباره تبلیغات تلویزیونی، امری به اسم تخفیف وجود دارد. نکتهای که مدیران بازرگانی در رد رقمهای مطرحشده بیان میکنند. حالا بیایید تصور کنید که مثلا 90درصد از این 31هزار میلیارد تومان هم به شرکتها تخفیف دادهاند (حواسمان به تهاتر بین سازمان و شرکتها هم هست) با احتساب این تخفیف فوقالعاده و عجیبوغریب، به عدد سههزار میلیارد تومان میرسیم. بازهم عدد کمی نیست. از این سههزار میلیارد تومان، سهم کل ورزش ایران، هفتونیم میلیارد تومان میشود؟ با استناد به کدام قانون؟ صداوسیما حق دارد بیخیال این چاه نفت بدون زحمت نشود و دست به هر ریسمانی بزند برای تصاحبش. با این رقمها، واقعا حق مخاطبان تلویزیون است که تصاویر غیراستاندارد و کوچک ببینند؟ کسی یا جایی باید ورود کند و تکلیف را برای همیشه روشن کند. این عددها کجا میروند و اگر واقعی نیست اعداد واقعی از طرف صداوسیما بهطور شفاف گفته شود.
خلاصه اینکه طبق تعرفه رسمی صدا و سیما تنها برای پخش زنده ۶۰ بازی سرخابی ها در فصل جاری تلویزیون بیش از ۳۱ هزار میلیارد تومان درآمد دارد حالا فرض کنید تلویزیون برای جذب آگهی بیشترچوب حراج به آنتن خودش بزند، فرضا ۹۰ درصد یعنی تنها ۱۰ درصد از درآمد ممکن را کسب کند رقم ناقابل ۳ هزار میلیارد تومان.