همه ما مسلمانان چه سنی و چه شیعه میدانیم که برای اقامه نماز باید سمت کعبه بایستیم. در زمان حج باید به دور کعبه طواف نماییم و آن را برای خود قبلهای واحد میدانیم، قبلهای که اول به سوی بیت المقدس بوده و بعدها به دستور پروردگار به سمت کعبه تغییر یافت.
میگویند به سمت کعبه نماز را اقامه نمایید، میگویند هر کاری به سمت کعبه باشد، بهتر است و ثواب دارد، میگویند به سمت قبله درس بخوانید، میگویند ... حال این سوال پیش میآید که مگر خداوند در کعبه است که این همه سفارش نسبت به کعبه داریم؟!
در همین راستا قصد داریم تا به این سوال پاسخ دهیم که آیا خداوند در مکه و کعبه است که باید به آن سمت نماز بخوانیم و به طواف کعبه در حج بپردازیم؟، پس پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
معرفی خانه کعبه
خانه کعبه (به عربی: الکعبة) یا خانه خدا (به عربی: بیت الله) بنایی در میان مسجد الحرام در شهر مکه در کشور عربستان سعودی است.
کعبه مقدسترین مکان از نظر دین اسلام است. نام کعبه اشاره به چهارگوش بودن این سازه دارد.
در قرآن، کتاب مذهبی مسلمانان آمده که بنای کعبه به دست ابراهیم نبی و پسرش اسماعیل بازسازی شده است.
خانه خدا قبل از ابراهیم ساخته شده بود و نخستین سازنده آن حضرت آدم است.
در اطراف بنای کعبه مسجدی به نام مسجد الحرام ساخته شده است. همه مسلمانان جهان در هنگام نماز رو به جهت کعبه میایستند و به این نحو جهتگیری موقع نماز، رو به قبله ایستادن گفته میشود.
نماز خواندن به طرف قبله، نه از این جهت است که خداوند مکان یا جهت معینى دارد. بلکه از این نظر است که انسان به حکم این که جسم است هنگام نماز ناچار است به یک طرف متوجّه باشد و چه بهتر که یک جهت همگانى مشخص شود تا رمز وحدت باشد.
اگر هر کس بنا به خواست خود به طرفی بایستد برای نماز، این موضوع عاملى براى تفرقه و نزاع و درگیرى می شود. قبله، صفوف نماز را متّحد و یکپارچه و روحیه جامعه پذیرى و الفت در بین مسلمانان و جوامع اسلامى را ایجاد می کند.
بر اساس فروع دین در اسلام، هر مسلمانی در صورت برخورداری از استطاعت مالی و بدنی، میبایست در دوران زندگی اش لااقل یکبار به حج مشرف شده و مراسم دینی خاصی را بجا بیاورد.
یکی از بخشهای اصلی مراسم حج، هفت دور طواف به گرد خانه کعبه است.
آیا خدا در مکه است که باید به حج برویم؟
انسان موجودی مرکب از جسم و روح است؛ و برنامه زندگی او نیز ابعاد مختلف جسمانی و معنوی دارد. مثلا در نماز، باید افعال فیزیکی خاصی به نام رکوع و سجده انجام داد و در عین حال باید مراقب جهت معنوی نماز نیز بود و حضور قلب را برای نماز ایجاد نمود. طبیعتا کسی که تنها به یک جهت بپردازد، از نتیجه این عمل محروم خواهد ماند.
به همین دلیل ، نماز بی حضور قلب، و محدود در افعال فیزیکی ارزشی ندارد. از همین رو پیامبر مکرم اسلام (ص) میفرمایند: از نماز همان مقدارى که فرد حضور قلب داشته نصیب اوست؛ و کسی که ظاهر نماز را رها کند، وضعش به مراتب بدتر است. چون نافرمانی خدای متعال را کرده و ادعایش در پاکی درون و ... نیز دروغی بیش نیست.
چون آنکه دلش مطیع خداست، دستور صریح و قاطع پروردگار را رها نمیکند؛ و تردیدی نیست در اینکه حالت جسمانی، در روح و جان موثر است. همانگونه که در سجده، حالت روحی خضوع و خشوع با یک عمل فیزیکی تحقق مییابد؛ بنابراین در زندگی باید متوجه هر دو جهت مادی و معنوی بود.
چون ذات انسان مرکب از این دو جهت است و تمام دستورات الهی، این دو جهت را با هم در نظر گرفته است.
حج نیز به همین شکل است. حج اعمال و مناسکی مادی است (وقوف در عرفه و مشعر و ...، رمی جمرات، طواف و نماز و ...) که درون هر کدام دریایی از رمز و راز نهفته است؛ و این دو جهت، جسم و جان انسان را در بر گرفته و انسان را به سرمنزل مقصود میرساند؛ و خدای متعال انجام این مناسک را خواستار است:
«وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ [آل عمران/۹۷]و براى خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایى رفتن به سوى آن دارند؛ و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بی نیاز است.»
«وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ [حج/۲۷]و مردم را دعوت عمومى به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکب هاى لاغر از هر راه دورى به سوى تو بیایند.»
البته باید توجه کرد که جهات مختلف مادی و معنوی حج، تنها در حیطه فردی معنا نمییابد. بلکه هر کدام از آنها در حیطههای اجتماعی و جمعی نیز اثرگذار است. از همین رو، یکی از بزرگترین اثرات حج، وحدت طائفههای مختلف مسلمانان، بعد از اجتماع عظیم آنهاست. اجتماعی که مسلمانان از طریق آن، با یکدیگر تعامل برقرار کرده و مشکلات یکدیگر را بیشتر میشناسند و میتوانند در رفع آن به یکدیگر کمک کنند.
همانگونه که این اجتماع عظیم اثرات معنوی در کل دنیای اسلام میگذارد؛ و حال و هوای معنوی در ایام حج، یا زمان بازگشت حجاج، ایجاد میشود؛ بنابراین مشخص است که بعضی از شعارها، چقدر بی محتوا هستند و ناشی از عدم درک صحیح:
دلخوش از آنیم که حج میرویم غافل ازآنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم او که همین جاست کجا میرویم
حج به خدا جز به دل پاک نیست شستن غم ازدل غمناک نیست
این گونه شعارها میخواهد با شعار خدمت به خلق، حج را نفی کند، در حالی که یکی از اثرات حج، همین خدمت به خلق است. همچنین روشن است که آنکه متوجه خدای متعال شده، باید دستور او را اطاعت کند و رفتن به حج یکی از دستورات خدای متعال است.
همه دار المُلک و دار الملِک از آن خداوند است ْ. «وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ» هیچ موجودی کوچکترین مالکیتی در قبال خداوند متعال ندارد «للّهُ الْمُلْکَ ».
اما این که چرا یک خانه را به او نسبت میدهند جهت تکریم و احترام آن خانه است که مایه برکات فراوانی بر انسانها است در آیه ۹۶ سوره مبارکه آل عمران میفرماید: به درستی که اولین خانه ای که برای مردم قرار داده شد خانه کعبه در مکه است که مبارک است و هدایت برای عالمیان»
عالمان دین شناس معتقدند که وجود مکانی مقدس که مایه وحدت امت است موجب تقویت پیوند میان آنان و تبادل افکار و آگاهی از مشکلات یکدیگر شده و نیز آنان را به قدرت عظیم امت آگاه میسازد. گرچه ما نیز معتقدیم که بر اثر غفلت مسلمین فریضه حج به فرموده امام راحل روح واقعی خود را از دست داده و به اعمال مهمی، چون برائت از مشرکین و دیگر دشمنان مسلمین کمتر توجه می شود.
به هر حال مسجد هم خانه خداست و همهی خانه ها خانه خدا هستند البته معلوم است که خداوند خالق مکان است پس مکان ندارد، ولی از جهت این که به خداوند منسوب است احکام خاصی بر او بار است چنان چه مسجد دارای احکام خاص و احترام ویژه ای است.