یکی از مهمترین چهرههای سینمای ایران در سال 95 علیرام نورایی بود که تلاشها بسیاری برای خلق شخصیتهای ماندگارِ ملی میهنی داشت و آثاری ارزنده از او در سینمای مقاومت همچون «یتیمخانهی ایران» و «جشن تولد» به اکران درآمد و فیلم ضد داعشی «امپراتور جهنم» نیز که همراه با نقشآفرینیاش بوده است، به شکلی مهجور از بخش مسابقهی جشنوارهی فجر کنار گذاشته شد!
ماهنامه همشهری پایداری در ویژهنامه نوروزی خود به سراغ علیرام نورایی رفته و برای مرور فعالیتهای او در سالی که گذشت به گفتوگو نشسته است که در ادامه آن را با هم میخوانیم:
بازی در فیلمهای اکشن و تاریخی را به فیلمهای آپارتمانی ترجیح میدهم
علاقهی شما برای نقشآفرینی در آثار ملی و تاریخی قابل ستایش است. این تعهد برای انتخاب چنین آثاری از کجا نشأت میگیرد؟
از باور و اعتقاداتی که در قبال سرزمین خود دارم. من همیشه بازی در فیلمهای اکشن و تاریخی و ملی را به بازی در فیلمهای آپارتمانی و سطحی ترجیح میدهم و خوشبختانه افتخار بازی در آثار جدی سینمای ایران را پیدا کردهام که اولین آن در پروژهی «جابربن حیان» بود و بعدها هم امکان این را یافتم که در فیلمهای ارزندهای حضور پیدا کنم. نمیخواهم به وطندوستی دیگر دوستان هنرمند خدشهای وارد کنم و فقط دربارهی خودم حرف میزنم؛ وقتی در فیلمی بازی میکنم که به سرزمین و دینم ارتباط دارد، یک احساس خاص و مثبتی در من ایجاد میشود.
با همه وجودم به سوریه رفتم
پذیرش بازی در نقشی حساس در فیلم «قلادههای طلا» که جزء حساسترین شخصیتهای مرتبط با فتنهی 88 بوده است، میتواند نشان از جسارت شما داشته باشد. بهخصوص میدانستید که بازیتان در این فیلم میتواند تبعاتی هم در مسیر سینمای ایران به دنبال داشته باشد که متأسفانه اینچنین هم شد و حاشیههایی را به دنبال داشت!
بله، هنگامیکه آن نقش به من پیشنهاد شد به عواقبش فکر کردم اما به شکل حرفهای به آن نگاه کردم و خیلی دوست داشتم در این پروژه به آقای طالبی کمک کنم. منکر تبعات و اتفاقات بدی که پس از بازی در فیلم «قلادههای طلا» برایم پیش آمد هم نیستم که چه شرایط بدی برایم رقم زدند. اما من همهی تلاشم را برای بازی در این فیلم به کار بردم. در فیلم «جشن تولد» هم میدانستم که چه اتفاقات دشواری در زمان فیلمبرداری و در مواجهه با داعشیها خواهیم داشت، اما با همهی وجودم به سوریه رفتم. اطمینان هم دارم که پیشنهاد بازی در این فیلم به خیلی از بازیگران دیگر هم شد اما به دلیل شرایط سخت منطقه قبول نکردند! نمیخواهم وارد حاشیهها شوم اما برای من حضور در این فیلم خیلی مهم بود.
تجربه حضور در کنار مدافعان حرم برای زندگیام لازم بود
برای پذیرش بازی در فیلم «جشن تولد» و در مدتزمان حضور در منطقهی نظامی سوریه دچار ترس و واهمهای هم شدید؟
هنگامیکه چراغهای داخل هواپیمای ما حدود 20دقیقه قبل از فرود در فرودگاه دمشق خاموش شد و مهمانداران به ما دربارهی اتفاقاتی که خواهد افتاد توضیحاتی ارائه دادند، بیشتر فهمیدم که وارد کجا شدهام! اما من باید این سفر را تجربه میکردم و برای زندگیام لازم بود تا در کنار مدافعان حرم و مردان بزرگ مدافع سرزمینم قرار بگیرم. فیلم «جشن تولد» را در شرایط خیلی سختی فیلمبرداری کردیم، در لوکیشنی واقعی که دشمن مقابل ما قابل رؤیت بود و گاهی حتی لازم بود مثل بچههای مدافع حرم مقابل آنها قرار بگیریم! اما برایم افتخاری بود که در چنین پروژهای باشم و بتوانم گوشهای از رشادتهای سربازان رشید اسلام را نشان دهم.
از بازی در فیلمهای وطن پرستانه احساس غرور میکنم
اگر زمان به عقب برگردد باوجود مخاطراتی که در قبال بازی در فیلمهایی نظیر «قلادههای طلا» و «جشن تولد» برایتان پیش آمد، باز هم حضور در این پروژهها را میپذیرید؟
حتما این کار را انجام میدهم و با وجود همهی سختیهایی که برایم پیش آمد باافتخار سرم را بالا میگیرم و از اینکه در چنین فیلمهای میهنپرستانهای بازی کردم، احساس غرور میکنم.
سفری که ابهامات من را در ارتباط با دلایل کمک ایران به سوریه برطرف کرد
به نظرم حضورتان در پروژههای ملی همانند «یتیمخانهی ایران» و «جشن تولد» و حضور در منطقه حساس سوریه، شمایلی تازه در جنس بازی و حتی شخصیت رفتاری شما بهجای گذاشته است و حتی موجب پوستاندازیتان شده است. این را قبول دارید؟
صد در صد. خیلی صادقانه با شما حرف میزنم که قبل از رفتن به سوریه برای فیلمبرداری «جشن تولد» من هم جزء آن دوستانی بودم که ابهاماتی در وجودشان باقی است که چرا ایران باید به مردمان سوریه و عراق و فلسطین کمک کند! هنگامیکه وارد خاک سوریه شدم و از نزدیک و در شرایطی بسیار دشوار حضور دشمن را در آنجا دیدم و مظلومیت مردمان بیدفاع و مظلوم منطقه را مشاهده کردم، دیگر همهچیز برایم حل شد. فهمیدم که اگر نجنبیم دشمن در چند قدمی ماست و دیدم که چگونه غربیها برای ضربه زدن به ایران اقدام به سرمایهگذاری روی نیروهای وحشی داعش کردهاند. هنگامیکه اقدامات کثیف صهیونیسم را در ایجاد دشمنی میان مردم مسلمان و برنامهریزی برای حمله به ایران از طرق مختلف میبینید، دیگر حضورمان در منطقه و رشادتهای مدافعان حرم ارزشمند خواهد شد.
اظهار محبت مدافعان حرم به آقای بازیگر
با مدافعان گرانقدر حرم مواجه شدید و خاطراتی از مدت حضور در منطقهی نظامی سوریه شکل گرفت؟
یک ماه در سوریه و در محلهی سیده زینب نزدیک پایگاه داعش بودیم و در آنجا بچههای گُل مدافع حرم را از نزدیک ملاقات کردم که چه عزیزان بزرگی هستند و چقدر بیمنت و با تمام وجود برای دفاع از خاک اسلام و وطن میجنگند. برخی از آن باغیرتترینها در زمانی که در سوریه بودیم، به شهادت رسیدند. برخی هم مرا میشناختند و هنگامیکه در شرایطی خارج از فیلمبرداری با عزیزان مدافع حرم مواجه میشدم اظهار لطف میکردند. برایم خیلی ارزشمند و عزیز بود هنگامیکه در کشوری دیگر هموطن خود را میدیدم که لباس رزم به تن کرده و مصمم و پُرافتخار برای مردمان سرزمینش، جانش را در برابر گلولههای دشمن قرار میدهد.
هالیوود تجاوزات آمریکا را خوب نشان میدهد ولی ما هیچ کاری برای سینمای دفاع مقدسمان نکردیم
شما در آثار دفاع مقدسی همچون فیلم «گلوگاه شیطان» هم بازی داشتید. به نظرتان چرا در سالهای اخیر توجه لازم برای ساخت اینگونه آثار صورت نگرفته است؟
این گفتهی شما واقعا برای خودم هم سوال است که چرا سینمای دفاع مقدس نزد مسئولان فراموش شده است. من عاشق بازی در این فیلمها هستم و با چند نفر از دوستانِ علاقهمند تلاشهایی برای انجام این پروژهها داشتیم اما هیچ حمایتکنندهای وجود ندارد. ببینید که برای ساخت فیلم «گلوگاه شیطان» چه سختیهایی داشتیم و به دلیل امکانات محدودی که وجود داشت، کار فوقالعاده خطرناکی بود و اتفاقات عجیبی برایمان افتاد. متأسفانه هیچ نوع امکاناتی برای اینگونه فیلمها در نظر نمیگیرند درحالیکه آمریکاییهای متجاوز بهگونهای فیلم میسازند که مخاطب را فریب دهند اما ما دربارهی سینمای دفاع مقدس و عزیزانی که برای این مملکت جانشان را تقدیم کردهاند، هیچ کاری نکردیم!
تجربیات مهمی هم در فیلمهای تاریخی و میهنی همچون «استرداد» و «نفوذی» داشتید...
بله، حضور در این فیلمها تجربهی خیلی خوبی برایم بود و باوجودی که اندازهی نقشم در این فیلمها زیاد نبود، اما برایم ارزش خاصی داشتند. فیلم «استرداد» فوقالعاده حرفهای ساخته شد و فیلم «نفوذی» را دوست داشتم اما مورد حمایت قرار نگرفت و دیده نشد! فیلم «هشتمین روز هفته» را هم در فضایی متفاوت بازی کردم که اصلا اکران نشد.
فیلمنامه «یتیمخانه ایران» شوکهام کرد
یکی از مهمترین اتفاقات کارنامهی بازیگری شما ایفای نقش «محمدجواد بنکدار» در فیلم «یتیمخانهی ایران» بود؛ فیلمی که به یک موضوع کاملا فراموش شده در تاریخ این سرزمین اشاره داشته و قهرمانی ملی را به سینمای ایران ارائه میدهد. هنگامیکه فیلمنامهی این کار را خواندید چه احساسی دربارهی کشتهشدگان قحطی ایران پیدا کردید؟
متأسفانه آن مقطع تاریخی را کلا از تاریخ ما حذف کرده بودند و هنگامیکه آقای طالبی نسخهی اولیهی فیلمنامهی «یتیمخانهی ایران» را همراه یکسری کتابهای مرتبط به من دادند واقعا از اتفاقی که در سرزمینم افتاده بود، شوکه شدم. پیش از آن هیچ اطلاعی از آن واقعه نداشتم و از خواندن برخی موارد خیلی ناراحت شدم.
چرا به اکران آثار ارزشمندی چون «یتیمخانه ایران» کمکی نشد؟!
متأسفانه سینمای ایران مواجهه خوبی با این فیلم نداشت! فکر نمیکنید اکران بینالمللی فیلم «یتیمخانهی ایران» میتواند به نمایانسازی دسیسههای صورت گرفته توسط غربیها علیه ایران کمک کند؟
حتما همینطور است و به نظرم چند وقت پیش اکرانی هم در کشور آرژانتین داشته است. باید همه کمک کنیم که اینگونه فیلمها در سطح داخلی و بینالمللی نمایش داده شوند و به مردمان عدالتخواه جهانی این مظلومیت مردمان ایران در طول تاریخ را منتقل کنیم. اما متأسفانه نهتنها برای اکرانهای بینالمللی کمکی نمیشود بلکه در داخل هم باوجود شعارهایی که برخی مسئولان میدهند، دیدیم که چگونه فیلم به شکل مهجوری اکران شد. واقعا جای سوال دارد، باید از مسئولان پرسید که چرا فیلمهایی مانند «یتیمخانهی ایران» یا «جشن تولد» اینقدر نادیده گرفته میشود! حالا که ما حرف میزنیم فردا برایمان حاشیه درست میکنند اما چگونه میتوان دربارهی این شرایط سینمای ایران حرفی نزد؟ فیلم «یتیمخانهی ایران» نگاهی استکبارستیزانه دارد اما انگار این موارد برای برخی مسئولان اهمیتی ندارد! اتفاق شگفتانگیز دیگر عدم انتخاب فیلم ارزشمند و ضد داعشی «امپراتور جهنم» ساختهی آقای شیخطادی در جشنوارهی فیلم فجر بود.
بیتوجهی جشنواره فجر به «امپراطور جهنم» را پیشبینی میکردم
مسئولان اعلام کردند که دلیل عدم انتخاب فیلم «امپراتور جهنم» در بخش رقابتی جشنوارهی فجر تکمیل نشدن آن بوده است!
کدامیک از فیلمهای جشنوارهی فجر در آن زمان تکمیل شده بود که این حرف را زدند؟! اینها توجیه نامناسبی است و میدانیم که چه مسائلی پشت قضیه وجود دارد! فیلم «امپراتور جهنم» که با همهی سختیها و با تمام وجود و بازی کمنظیر بزرگواری چون علی نصیریان ساخته شد، اثری علیه داعشی است که همه از آنها تنفر دارند و دربارهی ارتباط آل سعود با آنهاست. اما این فیلم را از جشنواره به بهانهای حذف میکنند درحالیکه شنیدیم چه آثار ضعیفی در جشنواره بودند! واقعا عجیب است که فیلمی از پرویز شیخطادی که از فیلمسازان مهم کشور است، اینگونه بهراحتی نادیده گرفته شد. البته من از قبل میدانستم که چنین اتفاقی برای فیلم پیش خواهد آمد و اگر اتفاقاتی را که دربارهی فیلمهای مختلف ارزشی پیش آمده است کنار هم قرار دهید، حتما جواب این پازل به دست خواهد آمد! من تکلیفم با خودم مشخص است و خدا را شکر میکنم که با وجود همهی سختیها مانند برخیها بلاتکلیف در بازیگری نیستم و افتخار میکنم که چنین مسیری را در بازیگری پیمودم و برای کسانی که شاید حالشان از این گفتهام به هم بخورد، عنوان میکنم که اگر باز به گذشته برگردم دوباره همین مسیر بازی در فیلمهای ارزشی را خواهم پیمود.
جایزه خانواده شهدا مهمترین اتفاق سال 95
و ضمن آرزوی سال پربارتر برای شما، مهمترین اتفاق سال 95 برای شما چه بود؟
مهمترین اتفاقی هم که برایم در سال 95 پیش آمد جایزهای بود که از طرف خانوادههای معظم شهدا گرفتم که واقعا حالم را خوب کرد.