با این هنرمند باسابقه تماس گرفتیم تا جویای حالش باشیم ولی رضا بابک که تا چندی پیش از درگذشت پیاپی دوستان و همکارانش اندوهگین بود، حالا از آلودگی هوای تهران و وضعیت محیط زیست کشورمان غم و غصه و البته گله بسیار دارد.
او در این باره میگوید: داشتن هوای پاک و سالم اولین حق هر انسانی است که متاسفانه ما از این هم، بیبهرهایم.
بابک با انتقاد از مسئولانی که با عملکرد نادرست خود باعث آلودگی هوای تهران شدهاند، ادامه میدهد: مدیرانی که این گونه تیشه به ریشه این شهر زدهاند، دلشان برای بچههای خودشان نمیسوزد که باید در این هوای ناسالم نفس بکشند؟! به هر حال همه ما از یک هوا تنفس میکنیم.
این هنرمند با سابقه با انتقاد از سوخت مورد استفاده کارخانهها میافزاید: همه کارخانههای تهران سوخت مازوت استفاده میکنند. مازوت در تمام دنیا منسوخ شده ولی در کشور ما این گونه رایج است!
بابک که سالهای متمادی برای کودکان و نوجوانان آثار هنری ساخته است، هرچند مدتهاست کار تازهای برای این گروه سنی تولید نکرده، اما همچنان دغدغه آنان را دارد و این دغدغه فقط به کار هنری مربوط نمیشود . او نگران سرمایههای عظیمی است که از بین میرود و حال آنکه باید به کودکان و نوجوانان سپرده شود.
او اضافه میکند: ما برای نسل آینده چه گذاشتهایم؟ کدام جنگل؟! کدام دریا؟ کدام کوه؟ همه چیز را نابود کردهایم و به جای همه اینها یک دریاچه مصنوعی در چیتگر ساختهایم! این شد مسئولیت اجتماعی در قبال یک کشور؟!
بابک از نابودی و آتشسوزی بخش زیادی از جنگلها در چند ماه اخیر هم ابراز تاسف میکند و ادامه میدهد: جنگلهای ما در حال از بین رفتن است. بخشی به دلیل عملکرد نامطلوب مسئولان است. بخشی به دلیل بی توجهی مردم و بخشی هم به دلیل سودجویی عدهای فرصت طلب که تنها به فکر منافع اقتصادی خودشان هستند. روزگاری بین شهرهای ما فاصله بود ولی حالا هیچ فاصلهای نیست چراکه همه درختان را بریدهاند و به جایش ساختمانها و برجهای سر به فلک کشیده بنا کردهاند و این هم نتیجهاش!
این کارگردان و بازیگر با سابقه با ابراز تاسف به دلیل از بین رفتن سرمایههای طبیعی کشور یادآوری میکند: زمانی اگر قرار بود جادهای کشیده شود، در محدوده جنگل ساخته نمیشد ولی حالا به راحتی لودر میاندازند، درختان را نابود میکنند و چه بسیار زمانها که آثار ارزشمند میراث فرهنگیمان را هم از بین میبرند، فقط به این دلیل که حاضر نیستند کمی آن طرفتر جاده بکشند! کدام مردمی با سرزمین خود چنین میکنند.
او با تاکید بر اینکه طبیعت نزد آدمیان یک امانت است، خاطرنشان میکند: مگر ما صاحب این طبیعت هستیم که این چنین به جان آن افتادهایم و آن را به نابودی میکشانیم؟! ما باید این امانت را صحیح و سالم به نسلهای بعدی بسپاریم اما با آن چه کردهایم؟! واقعا چه جوابی برای کودکان این کشور داریم؟ چه چیزی را برای بچههایمان به درستی حفظ کردهایم؟
این هنرمند تاکید میکند: نفس کشیدن در هوای سالم حق همه بچههای ایران است. اما هیچ کس به فکر آنان نیست و جز شرمندگی و خجالت هیچ پاسخی هم برای آنان نخواهیم داشت.
رضا بابک در پایان میگوید: آدمیزاد فکر میکند بر همه موجودات تسلط دارد اما وای به روزی که خشم طبیعت دامن آدمها را بگیرد!