شاید بارها، صحنه دوئل دو گانگستر را در فیلم های قدیمی آمریکایی دیده باشید. دو نفر، با فاصله از هم، در چشمان هم خیره می شوند و سعی می کنند با حرکات چشم و دست و گردن، طرف مقابل را مرعوب کنند. معمولاً در دوئل، طرفی که بی پرواتر و نترس تر است برنده می شود و حریف را از پا در می آورد و آن طرفی که ترس و دلشوره، توان تصمیم گیری بههنگام را از او گرفته، مغلوب می شود.
مشابه این دوئل، پدیده ای به نام بازی بزدل است. در این بازی، دو خودروسوار، از روبهروی هم، با سرعت به سمت هم میرانند تا اصطلاحاً شاخ به شاخ شوند. آن راننده ای که زودتر می ترسد و فرمان را می چرخاند تا از برخورد با طرف مقابل جلوگیری شود، بازنده بازی است. دقیقاً همین بازی احمقانه که در اصطلاح نظریه بازی ها و در علوم استراتژیک به آن «chicken game» می گویند، چکیده سیاست خارجی دولت آمریکا در عصر ترامپ است.
ترامپ، شدیداً نگران نحوه مقابله ایران با سیاستهای افزایش فشار آمریکا بر ایران است، اما از خود چهره ای قلدر و اصطلاحاً بی کله به نمایش گذاشته است تا به طرف ایرانی بفهماند اگر فرمان را نپیچانی و مسیرت را تغییر ندهی برخورد حتمی است.
واقعیت این نیست که دستگاه عظیم و پیچیده و چند لایه سیاست خارجی آمریکا، در دستان چند جنگ طلب بی کله قرار گرفته است و دولت آمریکا، شجاعت بی منطق و حماقت را جایگزین محاسبات سیاسی کرده است، سیاست سازان و لایه های زیرین دولت آمریکا در دوره فعلی همانقدر محاسبه گرند که در دوره اوباما و بوش و کلینتون بودند، اما پس از سال ها که با امتحان سیاست های مختلف، نتوانسته اند چالش ایران را مهار کنند، محاسبه و سیاستشان بر این قرار گرفته که با نمایشی قلدرمآبانه طرف های مقابل یعنی روسیه، چین، ایران و هر قدرتی که مزاحم هژمونی جهانی آمریکا محسوب می شود را طوری بترسانند که آنها با دستان خود، مسیرشان را تغییر دهند و به دست خود مهار شوند. برای چنین نمایشی هم چهره هایی مانند بولتون و پمپئو را روی صحنه آورده اند که به حماقت و جنگ طلبی مشهورند. در برابر چنین سیاستی چه باید کرد؟ پاسخ ساده است، باید هیچیک از تهدیدهای ترامپ را جدی نگرفت. شخصاً بر این باورم که اگر احتمال جنگ نظامی در دوره اوبامای ضدجنگ، کمی وجود داشت، در وضعیت فعلی همان قدر هم وجود ندارد.
ممکن است بپرسید اگر ما فرمان را نچرخاندیم و طرف مقابل هم نچرخاند و کار به برخورد جدی رسید چه؟ در پاسخ باید گفت که چنین چیزی تقریباً محال است. واشنگتن، با توجه به پهن بودن دست و پایش در منطقه و شدت آسیب پذیری نیروهای خود و متحدانش، از برخورد بیشتر هراس دارد.
ترامپ اصلاً به دنبال برخورد نیست، بلکه در حال اجرای سیاست بازی بزدل است. نشانه ها هم متعددند. او ابتدا از برجام خارج نمی شد، بلکه هر سه ماه یک بار آن را تمدید و در عین حال تهدید می کرد که بعد از این تمدید نخواهد کرد.
پس از آن هم، تنها شاهد سیاست های غوغاسالارانه و ماجراجویانه دولت ترامپ همچون قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان های تروریستی هستیم. او اگر واقعاً توان یا قصد اقدام جدی نظامی داشته باشد، حتماً آن را از پیش نمایان نخواهد کرد تا در وقت مورد نظر، با استفاده از اصل غافلگیری، هجوم موثرتری داشته باشد، در حالی که با فشار و تهدید و فریاد، تنها سعی می کند حریف را طوری بترساند که خود از عرصه نزاع بگریزد و مسیرش را تغییر دهد.
چند روزی است که رسانه ها، مواضع محکم و قابل تحسین مسئولان سیاست خارجی دولت را در دو حوزه منتشر می کنند. اول آنکه قرار است پاسخ متقابل ایران به خروج آمریکا از برجام که همین روزها به سالگرد خود می رسد، اجرا شود. ثانیاً طرف های اروپایی باید بدانند که بیش از این نمی توانند با تعویق راه اندازی ساز و کار ویژه مالی که قرار است جایگزین برجام شود، ایران را معطل کنند.
سید محمد بحرینیان