بوی توطئه بازیگران احمق

با مرور خبرهای یکی- دو هفته اخیر درمی‌یابیم که توطئه‌ای با محوریت آمریکا در منطقه عراق و سوریه در حال شکل‌گیری است. آمریکا علیرغم قبول شکست نظامی و سیاسی در عراق در صدد به آشوب کشیدن عراق و سوریه است به این امید که از این نمد کلاهی برای او فراهم شود.

واشنگتن با تألیف خواسته‌های ترکیه، کردهای عراق و داعش در صدد اجرای طرحی است که بدون آنکه هزینه چندانی متوجه آمریکا شود، طرح قبلی منطقه که به طرح آستانه موسوم بود و ایران و روسیه در کانون آن قرار داشتند را به بن‌بست بکشاند. در این خصوص خبرها و شواهد و تجزیه و تحلیل‌هایی وجود دارد:

 

۱- حدود دو هفته پس از اعلام خروج آمریکا از سوریه، حدود ۱۰۰ کامیون حامل خودروهای زرهی، اسلحه، ابزارهای مهندسی و خودروهای «همفر» از پایگاه نظامی آمریکا واقع در مناطق شمالی دیرالزور به سمت استان حسکه سوریه حرکت کرده‌اند یک منبع وابسته به کردهای سوریه فاش کرد که این کامیون‌ها از طریق گذرگاه «سیمالکا» به کردستان عراق می‌روند.

پس از آن بود که «یحیی رسول» سخنگوی فرماندهی عملیات مشترک ارتش عراق دو روز پیش بطور ضمنی اعتراف کرد که این نقل و انتقالات با هماهنگی و حتی خبر مقامات عراقی صورت نگرفته است، او در عین حال برای توجیه برخورد انفعالی ارتش عراق گفت «نیروهای آمریکایی پس از خروج از سوریه، ابتدا عازم اربیل و سپس به کشور خود و یا مکان‌های دیگر می‌روند و از اربیل صرفاً بعنوان «نقطه گذار» استفاده می‌نمایند»! یحیی رسول همزمان از ورود قریب‌الوقوع نیروهای دیگر نظامی آمریکا به پایگاهی در جنوب استان الانبار خبر داد ولی در عین حال افزود آنان در این منطقه باقی نخواهند ماند.

همزمان با این مسئله دفتر بازرس کل وزارت کشور عراق در الانبار اعلام کرد در ۳۵ کیلومتری «الرمادی» مرکز استان الانبار، کامیون حامل مواد منفجره و لوازم یدکی نفربرها و تانک‌ها را که آماده قاچاق به شمال عراق بودند، کشف و ضبط کرده است. جمع این خبرها بیانگر آن است که طی روزهای اخیر مقادیر زیادی سلاح‌ها که در جنگ نزدیک کارآیی دارند به دو منطقه در شمال و جنوب عراق منتقل شده‌اند.

 

همزمان با این مسئله، خبرها بیانگر آن است که داعش طی چهار ماه گذشته آزادی عمل بیشتری پیدا کرده و بر دامنه زمین‌های تحت تصرف آن در شمال شرق سوریه و جنوب غربی عراق افزوده شده است و این گسترش با همکاری آمریکا و ترکیه صورت گرفته است. بعنوان مثال کردهای سوریه که در اواسط مهر ماه گذشته به منظور پاکسازی مناطق شرق فرات عملیاتی موسوم به «طوفان الجزیره» را طراحی و با آمریکا هماهنگ کرده بودند به اجرا گذاشتند.

در این ماجرا رفتار آمریکا و ترکیه به گونه‌ای بود که سبب شکست کامل این عملیات و توسعه مناطق تحت تصرف داعش گردید در این عملیات آمریکایی‌ها به کردهای سوریه وعده «پوشش هوایی» و استفاده از بمب‌افکن‌های خود دادند ولی در حین عملیات بطور کامل از عمل به این وعده پا پس کشیده و سبب شکست کامل کردها در عملیاتی شدند که ۳۰۰ کشته و نزدیک به ۱۰۰۰ زخمی روی دست آنان گذاشت.

در حین این عملیات، ترکیه با تهدید لفظی دو منطقه کردی «تل ابیض» و «رأس‌العین» که عملی هم نشد، سبب پراکندگی نیروهای کرد و تضعیف عملیات آنان علیه داعش شد چرا که کردها ناگزیر شدند بخش وسیعی از نیروهای رزمی خود را به جای بکارگیری در عملیات مذکور به سمت تل‌ابیض و رأس‌العین گسیل نمایند.

در نهایت با تهدید توخالی ترکیه، نیروهای داعش یک بار دیگر بر مناطق نفتی عمر واقع در شط فرات سیطره یافتند. در این میان یکی از شیوخ عشایر کرد سوریه فاش کرد که در نوامبر (آبان) گذشته، «جیمز جفری» فرستاده آمریکا در امور سوریه به فرماندهان کرد سوریه دستور داده در روند رساندن مواد غذایی و نظامی به عناصر داعش تسهیل کنند» بر این اساس می‌توان گفت جمع این خبرها بیانگر آن است که آنچه در حال اجراست نقشه مشترک آمریکا، ترکیه، داعش و کردهای عراق می‌باشد که با محوریت فرماندهی نظامی ارتش آمریکا در حال اجراست.

 

۲- به نظر می‌آید آمریکا با سوار برخواسته‌های هر کدام از این اجزاء در صدد فریب آنان و به نتیجه رساندن مطلوب خود می‌باشد. اما مطلوب آمریکا چیست؟ مطلوب آمریکا بعد از شکست در پیش بردن برنامه اسقاط دولت سوریه و حفظ امنیت رژیم اسرائیل، به شکست کشاندن برنامه تثبیت و عادی‌سازی سوریه است.

در واقع واشنگتن با درک اینکه در روند سیاسی و امنیتی کنونی سوریه و عراق جایگاهی ندارد و مخالفان آن در حال پیش بردن برنامه‌های خود هستند، درصدد بهم زدن بازی از طریق شکل‌دهی به یک مربع امنیتی با هدف سیاسی است این مربع امنیتی در مقابل مربع امنیتی قبلی است که ایران و روسیه در کانون آن بودند.

آمریکایی‌ها به مرور درصدد جداسازی ترکیه از مربع آستانه برآمده و قرائن فعلی می‌گویند تا حدی هم موفق شده‌اند. آمریکا هم‌اینک در حال شکل دادن به مربعی است که در آن هزینه و خطر شکست متوجه دیگران و فایده احتمالی آن متوجه واشنگتن باشد. ترامپ در سفر پنجم دی‌ماه به عراق به طور سربسته به این نکته اشاره کرد که از عراق خارج نمی‌شویم و از آن برای عملیات ضدسوریه استفاده می‌کنیم.

 

اما مطلوب سه ضلع دیگر چیست؟ مطلوب ترکیه باقی ماندن در سوریه و تثبیت حضور خود در همین مناطقی که در تصرف دارد و اگر شدنی باشد توسعه این مناطق بنا به این مبارزه با داعش و النصره و… در تفکر ترکیه نه تنها جایگاهی ندارد بلکه به عنوان موقعیت‌هایی قابل ائتلاف هم دیده می‌شود. از نظر ترکیه این گروه‌ها می‌توانند هیچ خطری برای ترکیه نداشته باشند.

مطلوب کردهای عراق و به طور خاص «مسعود بارزانی» بازگرداندن کرکوک و احیاء پروژه استقلال کردستان است و در این راه حاضر است به هر ریسکی تن دهد کما اینکه تاکنون اینگونه بوده است. از نظر بارزانی می‌توان از مخالفت مشترک آمریکا و ترکیه با نفوذ جبهه مقاومت در عراق و سوریه که مهمترین مانع تجزیه عراق یا سوریه هستند، استفاده کرد و طرح بازگرداندن کرکوک و تجزیه را احیا نمود.

مطلوب داعش آزادی عمل و دور کردن صحنه درگیری ضد این گروه در شرق فرات و انتقال صحنه درگیری از این منطقه به منطقه شمالی عراق است. برحسب آنچه از ظواهر برمی‌آید، مقامات آمریکایی به ترکیه، داعش و کردهای عراق باورانده‌اند که می‌توانند با یک نقشه مشترک شرایط را در سوریه و عراق متحول گردانند و در واقع آنان را برای ورود به «مهلکه‌ای تازه» متقاعد و آماده کرده‌اند.

 

۳- در این میان طرحی که آمریکا به آن می‌اندیشد این است که با استفاده از ظرفیت داعش، ابتدا کرکوک از دست دولت عراق خارج و به تصرف داعش درآید و همزمان داعش در مناطق جنوبی استان الانبار نیز با پشتیبانی مالی و لجستیکی سعودی به موقعیت‌هایی دست پیدا کند تا در نهایت آمریکا بر نفوذ رو به گسترش ایران و روسیه در سوریه و نیز با گسترش نفوذ دولت سوریه بر مناطق مختلف این کشور فایق آید.

آمریکایی‌ها معتقدند تحولات کنونی سوریه بدون همراهی ایران و صرفاً با اقدامات روسیه و دولت سوریه به سامان مورد نظر ایران، روسیه و سوریه نمی‌رسد. بر این اساس آمریکا طرح انتقال تمرکز ایران از سوریه به عراق را مدنظر قرار داده است.

آنان معتقدند وقتی شعله آشوب در کرکوک و الانبار برافروخته شود دولت‌های ایران و عراق ناگزیرند تمام توان خود را برای مهار آن به کار گیرند و این در حالی است که - از منظر واشنگتن- ساختار توزیع قدرت در عراق به گونه‌ای است که قادر به اقدام جدی علیه توطئه امنیتی-سیاسی علیه خود نیست و لذا فشارها به طور متمرکز متوجه ایران خواهد بود.

 

در این میان حکومت نیم‌بند اقلیم و شخص مسعود بارزانی معتقدند راه بازگرداندن کرکوک این است که ابتدا به تصرف داعش درآید و پس از آن طی یک فرایند مسالمت‌آمیز و در واقع در یک زد و بند به کردهای عراق منتقل گردد و داعش به ازای آن در تصرف استان الانبار مورد پشتیبانی غیررسمی ولی موثر کردها، آمریکایی‌ها و ترکیه قرار گیرند.

 

ترکیه در این بین معتقد است شعله‌ور شدن درگیری‌ها در کرکوک و الانبار سبب می‌شود عملیات آزادسازی ادلب از اشغال مشترک ترکیه و تروریست‌ها توسط ارتش سوریه و همکاری‌های ایران و روسیه یا بطور کلی منتفی شود و یا برای مدت زیادی- یک تا دو ساله- به عقب بیفتد و از این طریق ترکیه بتواند موقعیت‌های نخست تحت اشغال خود در شمال سوریه را تثبیت کند.

 

۴- در این ماجرا آمریکایی‌ها، ترکیه، کردهای عراق و داعش به نوعی ساده‌لوحی کرده‌اند آنان نقش دولت عراق، دولت ایران، دولت سوریه و دولت روسیه را به طور جدی از نظر دور داشته‌اند و در واقع آمریکایی‌ها روی سادگی و هیجان‌زدگی ترکیه، کردهای عراق و داعش سوار شده و آنان را به عنوان «بازیگران احمق» به‌کار گرفته‌اند. اینها خوب است همین دو-سه سال اخیر را به یاد آورند که جبهه مقاومت به‌طور همزمان مقاصد شیطانی اضلاع این مربع را به هم زده و آنان را با شکست مواجه کرد.

 

مسعود بارزانی به یک سال پیش برگردد و به یاد آورد که پس از شکست طرح همه‌پرسی که آمریکایی‌ها به او قول همه‌گونه همکاری داده بودند به چه ذلتی افتاده بود. ترکیه به یاد بیاورد که حضور محدود کنونی‌اش در شمال سوریه فقط محصول یک اشتباه استراتژیک روسیه در ماجرای الباب بود وگرنه ارتش ترکیه جرأت حضور نداشت در آن صحنه ایران به دلایلی چشم برهم نهاد و این در حالی است که اگر ترکیه بخواهد در نقشه‌ای با محوریت آمریکا بازی کند، وضع دیگری پیش می‌آید و ایران، روسیه و سوریه کار دیگری می‌کنند. آستانه با خروج ترکیه به پایان نمی‌رسد بلکه انسجام بیشتری پیدا می‌کند.

سعدالله زارعی