نشریه فارین پالیسی در مطلبی مشاورهای و ضد ایران به قلم «مایکل سینگ» با اشاره به ادراک ایران از بازی ترامپ و دولت وی در صحنه سیاست خارجی بیان کرده است، اگر ترامپ خواهان رسیدن به یک توافق جدید با ایران بر سر مسأله هستهای است، باید اروپا را سوار واگن خود کرده، فراتر از تحریمها اقدام کرده و از حمایت دو حزب از سیاستهای خود در برابر ایران اطمینان حاصل کند.
نویسنده فارین پالیسی، با اشاره به تناقض در گفتههای ترامپ در یک روز و در جریان سخنرانی در سازمان ملل (زمانی که رهبران ایران را دیکتاتورهای مسئول آشوب و مرگ و نابودی خطاب کرد و بعدازآن حسن روحانی را فردی دوستداشتنی عنوان نمود) بیان میکند که این تناقضگویی هدفدار است. ترامپ به دنبال نابودی مطلق توافق هستهای نیست، بلکه به دنبال جایگزینی آن با یک توافق جدید است و در این راه از فشار حداکثری بر ایران در راستای رسیدن به نتیجه بهره میبرد.
مایکل سینگ بیان میکند، این استراتژی ساده است اما ریسکهایی نیز دارد؛ ریسکهایی که برآمده از ادراک تهران از آینده مسائل است. به عقده او ایران ممکن است تصور کند با افزایش سطح فعالیتهای هستهای (همانند اقدام کره شمالی) میتواند آمریکا را مجبور به بازگشت به وضعیت سابق کند، یا آنکه تهران به امید تغییرات سیاست آمریکا در آینده بعد از ترامپ، فشارهای سنگین اقتصادی را تحمل کند.
سینگ سه برداشت ایران را اینگونه تصویر میکند: آمریکا به لحاظ بینالمللی منزوی خواهد شد، سیاست فعلی ترامپ منجر به شکاف داخلی در سیاست آمریکا شده و از سوی جایگزین آینده وی تغییر خواهد کرد، واشنگتن علاقهای به افزایش فشار و اقدامات بیشتری در ورای تحریمها ندارد.
پیشنهاد فارین پالیسی به ترامپ برای رسیدن به یک توافق جدید
نویسنده فارین پالیسی میگوید: اگر ترامپ دنبال افزایش فشار جهت نتیجهگیری است، باید هر سه انتظار ایران در این خصوص را خنثی کند. به عقیده او، این امر نیازمند استراتژی جامعی است که همزمان چندجانبه بوده و همه متحدان آمریکا را در بر بگیرد، و فراتر از تحریمها به دنبال استفاده از ابزارهای اطلاعاتی، دیپلماتیک و حتی نظامی باشد. درنهایت این استراتژی به عقیده نویسنده باید از حمایت داخلی هر دو حزب برخوردار باشد.
سینگ اولین گام این استراتژی را ترمیم زخمها و شکاف میان متحدان اروپایی و آمریکا میداند. به نوشته او هرچند متحدان اروپایی با خروج ترامپ از توافق هستهای مخالفت دارند همچنان بر سر برخی مسائل از جمله برنامه موشکی ایران، و تقویت نایبان منطقهای با آمریکا اشتراکات نظر فراوان دارند. به عقیده سینگ بر اساس این همپوشانیها توافق و مذاکره بر سر یک موافقتنامه موقتی با اروپا قابلدسترسی است. ترامپ باید انعطاف معتدلی در اجرای تحریمها داشته باشد و اروپا هم باید برای وارد کردن هزینه به ایران در حوزههای دغدغه مشترک خود با آمریکا همراهی کند.
نویسنده فارین پالیسی اشاره میکند که این همراهی متحدان ایران را از امتیاز و برتری استراتژیک خود مبنی بر منزوی شدن آمریکا محروم کرده و همزمان اعتدال و انعطاف در اجرای تحریمها به اروپا همچنان اجازه میدهد که ایران را در اجرای تعهدات هستهای خود مجاب و برای بازگشت به میز مذاکره آماده کند.
اما این به تنهایی از نظر نویسنده کافی نیست و ممکن است این داستان به تصمیم ایران به تقویت حضور نظامی در منطقه و ایجاد مشکل از طریق نایبان خود برای نیروهای آمریکا و غرب در جایی شود که برتری نظامی از آن ایران است: یعنی خاورمیانه. نویسنده همچنین از احتمال اقدام ایران برای یک انقطاع تعهدی در موضوع هستهای و اقدام به تولید سلاح هستهای سخن گفته است.
وی پیشنهاد میکند که برای متوقف کردن فعالیتهای منطقهای ایران، تنها اقدامات نظامی کافی نیست و هر اقدام ایران بر مبنای این تصور است که اولویتهای آمریکا روزافزون به خارج از خاورمیانه منتقل میشود. درنتیجه آمریکا باید همزمان از استفاده محدود از نیروی نظامی برای نتیجهبخش کردن دیپلماسی بهره ببرد. این دیپلماسی شامل حلوفصل بحران یمن و جلوگیری از مداخله ایران در موضوعات و بحرانهای داخلی در دل متحدان آمریکاست.
درنهایت سینگ میگوید که ترامپ باید حمایت دوحزبی از سیاست خود در برابر ایران را به دست آورد. جمهوری خواهان باید به این درک برسند که منصرف کردن ایران از فعالیتهای خود بدان گونه که وزیر امور خارجه آمریکا پامپئو بیان کرده، امری است مستلزم تلاش بلندمدت. دموکراتها هم باید بدانند که اگر دوباره کاخ سفید را از آن خود کنند، بازگشت به توافق هستهای قبلی به سادگی امکانپذیر نیست. بهویژه که موضوع تاریخ انقضای محدودیتهای توافق هستهای نزدیکتر شده و به راهحلی برای معضل برنامه هستهای ایران نیازمندند.
به عقیده نویسنده نوسان رو به افزایش سیاستهای آمریکا همزمان متحدان و رقیبان آمریکا را مجاب به گشتن به دنبال سیاستهای بهتری در آینده میکند و بهشدت توان واشنگتن برای رهبری را کاهش میدهد و وظیفه هر دو حزب این است که این رویه را معکوس کنند.
درنهایت نویسنده اعتراف میکند که در حال حاضر آمریکا در موضوع ایران منزوی شده؛ اما نگرانیهایی که در مورد ایران به آنها اشاره کرده در سطح جهانی مشترک است و متحدان آمریکا هم خواستار رهبری این کشور درم موضوعات منطقهای نظیر سوریه و یمن هستند. به گفته سینک، بعید است ترامپ به یک نمایش تلویزیونی با ایران نظیر آنچه با کره شمالی داشت، برسد اما اگر بتواند به جای دور کردن متحدان آنها را به دور خود جمع کرده و به تهران ثابت کند که راه گریزی که پیشنهاد میکند واقعی و اصیل است، میتواند اطمینان حاصل کند که ایران بهای به چالش کشیدن منافع آمریکا را خواهد داد و شاید حتی این کشور را مجاب به بازگشت به میز مذاکره کند.