آمریکا از برجام خارج شد و اتحادیه اروپا اعلام کرد که به تعهدات خود عمل خواهد کرد اما به نظر میرسد موضع آقای روحانی، تامین کننده منافع ملی ما نباشد. مفهوم ترکیب موضع آمریکا و اروپا این است که ما در معامله ای که کردیم بخشی از امتیازهایی راکه در مذاکرات گرفتیم به صورت رسمی از دست دادیم و البته اگر اروپایی ها هم به حرف خود عمل کنند، بخشی از امتیازهای گرفته شده را همچنان خواهیم داشت. سوال این است که موضع منطقی ما در قبال این شرایط چه باید باشد که منافع ملی را تضمین کند. در پاسخ به این سوال باید ابتدا به این نکته توجه کرد که با شرایطی که بر منافع محوری بنگاه های اقتصادی حاکم است، تضمینی وجود ندارد که شرکت های اروپایی متناسب با نظرات سیاستمداران خود(به فرض صداقت در بیان) در برابر فشارهای وزارت خزانه داری آمریکا مقاومت کنند بنابراین آن چه در ادامه ذکر میشود بر این فرض استوار است که ما به صورت روشنی از اجرایی شدن ادامه لغو تحریم های مربوط به اتحادیه اروپا اطمینان پیدا کنیم.
با این فرض میتوان گفت از یک طرف بهتر است ایران برای جلوگیری از اجماع علیه خود و استفاده از امتیازاتی که همچنان وجود دارد(که مهم ترین آن فروش نفت است) توافقی با پنج کشور دیگر داشته باشد و از طرف دیگر به دلیل از دست دادن بخشی از امتیازاتی که آمریکا ایران را (قبلا به صورت عملی و اکنون رسمی) از آن محروم کرده بود، باید مقابله به مثل کنیم. بعد از خروج آمریکا از برجام، درست است که ماندن ما در برجام ممکن است منطق اقتصادی و هسته ای داشته باشد اما حتما منطق دیپلماتیک نخواهد داشت چرا که بر اساس قاعده حاکم بر بازی بزدل که الگوی حاکم بر مذاکرات هسته ای ما را در طول این 14 سال تشکیل میدهد، عدم اقدام متناظر باعث برداشت ضعف و ترس و در نتیجه مقدمه فشار و تحریم های بیشتر میشود به گونه ای که میتوان مطمئن بود با فاصله ای کوتاه آمریکا براساس مکانیزم بازگشت پذیری قطعنامه سازمان ملل را لغومی کند و تحریم های سازمان ملل را بر میگرداند و در نتیجه حتی همان منافعی راکه باعث میشود ما در برجام باقی بمانیم (یعنی ادامه لغو تحریم ها ی اروپایی) نیز از دست خواهیم داد البته به همراه هزینه بسیار سنگین از دست دادن عزت نفس ملی.
بر اساس آن چه ذکر شد جمع بین دو طرف ماجرا این است که ما حتما باید اقدام متناظر هسته ای انجام دهیم اما بهتر است این اقدام متناسب با این مسئله باشد که ما بخشی از امتیازاتی راکه در برجام گرفتیم همچنان در اختیار داریم بنابراین بر این باورم خلاف نظر آقای رئیس جمهور، ایران قبل از شروع مذاکره با اروپایی ها باید عدم پایبندی به برخی از محدودیت های هسته ای را که آمریکایی ها را عصبانی میکند ولی برای اروپایی ها قابل قبول است (مثل افزایش ذخایر اورانیوم بیش از عدد تعیین شده در برجام یا اقدام به برخی فعالیت های تحقیقی فراتر از برجام) اعلام کند و سپس در شرایط مساوی برای هماهنگی و اطمینان از اجرای عملی تعهدات اروپا، روسیه و چین پای میز مذاکره با پنج کشور بنشیند . بدیهی است این مسئله نیز فقط تا زمانی معنی دارد که آمریکا برای لغو قطعنامه سازمان ملل اقدام نکند در این صورت میتوان گفت آمریکا علاوه بر این که از برجام خارج شده است ، برجام را پاره نیز کرده است و در نتیجه باید منتظر به آتش کشیدن اش باشد.
محمد سعید احدیان