دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در جریان برگزاری رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 میلادی، تهدید کرد در نخستین روز حضورش در کاخ سفید برجام را پاره خواهد کرد. همچنین بسیاری از جمهوریخواهان در ماههای قبل از تصویب توافق هستهای با ایران تاکید کرده بودند رئیسجمهور بعدی آمریکا (پس از اوباما) میتواند با یک «چرخش قلم» توافق هستهای را از بین ببرد. اگر چه امضای توافق هستهای در تیرماه 94 و متعاقبا تصویب قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد، بنا بر ادعای تیم محترم مذاکرهکننده هستهای، جای شبههای را درباره برجام و ضمانت حقوقی آن باقی نگذاشته بود اما در همان زمان، بسیاری از منتقدان داخلی برجام نسبت به آثار و تبعات حضور رئیسجمهوری مخالف برجام در آمریکا هشدار میدادند.
تعبیه «مکانیسم ماشه» در برجام نیز این دغدغه را به طور کامل تقویت میکرد که بر خلاف ادعاهای صورت گرفته درباره «استحکام حقوقی برجام»، این توافق تابعی از اخم و لبخند دولتهای عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد از جمله ایالات متحده آمریکا خواهد بود. بر همگان مسجل بود (و هماکنون بیش از پیش مسجل شده است) که مکانیسم ماشه صرفا در راستای تامین منافع ایالات متحده آمریکا در برجام و امکان بازگشت
تحریمهای ایران تعبیه شده است. نباید فراموش کرد که گنجاندن مکانیسم ماشه در برجام، توسط جان کری و باراک اوباما و تیم دموکراتهای آمریکا صورت گرفته است؛ کسانی که امروز در تلاش برای جلوگیری از لغو برجام توسط ترامپ هستند!
در تمام این مدت، دونالد ترامپ در صدد استفاده از ظرفیتهای تعبیه شده در قطعنامه 2231 برای ابطال توافق هستهای بود.
در بند 11 قطعنامه 2231 میخوانیم: اگر یکی از دولتهای طرف برجام درباره هر مسالهای که مصداق عدم پایبندی اساسی به برجام است، اعلامیهای صادر کند، ادامه اجرای بند 7 یعنی ادامه اجرای لغو قطعنامههای لغو شده، باید ظرف 30 روز مجددا در شورای امنیت به رای گذارده شود.
در بند 12 قطعنامه نیز تصریح شده است که اگر ظرف 30 روز از اعلام رسمی دولت مزبور درباره نقض اساسی برجام، شورای امنیت نتواند به تصویب یک قطعنامه جدید مبنی بر ادامه لغو قطعنامههای قبلی برسد، آنگاه از روز سیویکم تمام قطعنامههای قبلی مجددا جاری شده و اجرای آنها «همانطور که قبل از صدور قطعنامه 2231 ساری و جاری بود»، از سر گرفته میشود.
اما ماجرا تنها به این نقطه ختم نمیشود! مقامات دولت دموکرات اوباما با تصویب «قانونی داخلی» که در مغایرت با توافق هستهای و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد بود، استمرار تعلیق تحریمها علیه ایران را منوط به تایید کاخ سفید و امضای رئیسجمهور آمریکا کردند. بر این اساس، طرح تعلیق تحریمهای هستهای ایران هر 120 روز نیاز به تمدید مجدد دارد و این تمدید مجدد باید با امضای رئیسجمهور آمریکا صورت گیرد! به عبارت بهتر، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا با تصویب این قانون داخلی، به اصلیترین بازیگر برجام تبدیل شد. زمانی که باراک اوباما در راس معادلات سیاسی و اجرایی ایالات متحده آمریکا قرار داشت، با استناد به همین قانون، چندین بار تعلیق تحریمهای ایران را تمدیدکرد. ترامپ از ابتدای سال 2017 میلادی به واسطه تعبیه مکانیسم ماشه در برجام (در بعد بینالمللی) و قانون داخلی آمریکا (مبنی بر لزوم تمدید تعلیق تحریمهای ثانویه توسط رئیسجمهور) قدرت مانور خود را در قبال توافق هستهای افزایش داد. شاید اینگونه استدلال شود که در فضای مذاکرات هستهای و با توجه به بازی مشترک واشنگتن و تروئیکای اروپایی در قبال برجام، اساسا امکان تغییر مکانیسم ماشه در قطعنامه 2231 شورای امنیت وجود نداشته است اما سوال اصلی اینجاست: آیا ایران نمیتوانست روی مساله «تایید مدتدار و 120روزه برجام توسط رئیسجمهور آمریکا» تاکید کرده و آن را به مثابه نقض غرض اهداف مشترک بینالمللی در برجام قلمداد کند؟ آیا حضور اوباما در کاخ سفید سبب شده بود وزارت امور خارجه کشورمان حساسیت زیادی بابت این مساله به خرج ندهد؟
واقعیت امر این است که سکوت و انفعال برابر اقدام دولت آمریکا در گره زدن برجام به تصمیم کاخ سفید، از ابتدا قابل توجیه نبود. به عبارت بهتر، یک پیشبینی ساده از آینده میتوانست این احتمال را پررنگ کند که رئیسجمهور بعدی ایالات متحده آمریکا از چنین اختیاری در مسیر از بین بردن توافق هستهای و عدم تمدید تعلیق تحریمها علیه کشورمان استفاده کند. نکته حائز اهمیت اینکه در جریان برگزاری مذاکرات هستهای نیز بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران داخلی و بینالمللی نسبت به این مساله هشدار داده بودند.
نباید فراموش کرد که امروز نقض برجام و لغو توافق هستهای از سوی رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، با زیرساخت فراهم شده توسط اوباما و جان کری و دموکراتهایی صورت میگیرد که البته مدعی پایبندی به برجام هم هستند. بدیهی است در مقابل چنین نقض عهدی از سوی ایالات متحده آمریکا، لازم است ما نیز همه ظرفیتهای داخلی کشورمان را برای پاسخی درخور بسیج کنیم و اقدامات عملی مشخصی انجام دهیم.
نوید مؤمن