غفلت روحانی از جنگ دشمن به تدبیر و امید لطمه می‌زند

آمریکایی‌ها در جنگ مرزی با جمهوری اسلامی ایران کم آورده‌اند. آنها در زمین و آسمان و دریا حرفی برای گفتن در یک نبرد مردانه با ایران ندارند. دشمن کیلومترها دور از مرزهای ایران نیز زمین‌گیر شده است. حضور غرب و به ویژه آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه و یمن فقط هزینه داشته، درآمدی راهبردی بر آن مترتب نبوده است.
دشمن در بیرون از مرزهای ایران زمین‌گیر شده، در فکر فرار از منطقه است، حتی راهبرد «بزن دررو» نمی‌تواند آنها را در این فرار یاری دهد. ادعای گنبد آهنین، دروغ از آب درآمده و افسانه جنگ ستارگان سر از واقعیت درنیاورد.
آنچه امروز باید روی آن تمرکز داشت، جنگ اقتصادی است. امروز راهبردهای جنگ اقتصادی در وزارت خزانه‌داری آمریکا متمرکز است. در آنجا سخن از «جنگ افزارهای مالی» برای «سقوط ریال» ایران است. در آنجا سخن از «بمباران اقتصادی» با ابزارهای مالی و اقتصادی است که آمریکایی‌ها در اختیار دارند.
آمریکایی‌ها با به روزرسانی تحریم‌ها، هر روز دنبال تحکیم و توسعه زیرساخت‌های تحریم هستند. آنها تجارت ایران با دنیا را هدف قرار داده و می‌خواهند آن را به صفر برسانند.
وزارت خزانه‌داری آمریکا متکفل فشار اقتصادی به ایران شده است. به سیا و وزارت خارجه می‌گوید؛ بروید با این فشار کاسبی کرده و روی ذهن نخبگان و مسئولین ایرانی کار کنید و القاء نمایید مقاومت بی‌فایده است.
نقش دوتابعیتی‌ها در سیستم اجرایی کشور، به ویژه در حوزه اقتصاد، یک نقش مکمل است که دشمن را در رسیدن به این اهداف راهبردی مدد می‌رساند.
تمام اندیشکده‌های آمریکا روی جنگ بدون مرز به ویژه در حوزه اقتصادی متمرکز شده‌اند. اغلب اتاق‌های جنگ آنها در وزارت خزانه‌داری آمریکا تشکیل می‌شود. دولت باید «جنگ ارزی» را که به منظور کاهش ارزش ریال عملیاتی می‌شود، جدی بگیرد.
مردم نیک می‌دانند با مصرف کالای ایرانی و بایکوت کالاهای خارجی سهم عمده‌ای را در این نبرد می‌توانند ایفا کنند، اما مایلند بدانند دولت به ویژه رئیس‌جمهور در این معرکه کجاست و چه می‌کند؟
بخشی از سخنان رئیس جمهور در روز 29 فروردین، روز ارتش و نیز در روز شنبه گذشته در نشست هم‌اندیشی مدیران ارشد دولت نشان می‌دهد وی درک درستی از این دو نبرد حیاتی ندارد. او در جنگ مرزی مشغول بی‌مهری به پاسداران حریم امنیت کشور است و در جنگ ارزی، کیلومترها دور از صحنه‌های اصلی نبرد مشغول کارهایی است که ربطی به وظایف صف و ستاد این نبرد ندارد. عدم درک وی از چنین اوضاعی قطعاً روی کارنامه دولت، هم از باب «تدبیر» و هم از باب ایجاد «امید» اثر می‌گذارد.
ناقص‌العقل خواندن دستگاه نظارتی، مسخره کردن گزینش‌ها در حالی که شاهد حضور مدیران دوتابعیتی و پیدا شدن جاسوس در تیم برجام هستیم، پیدا شدن سر و کله جاسوس انگلیسی در معاونت معاون رئیس جمهور در سازمان محیط زیست و نیز فرار یک مدیر اختلاسگر نفتی، ادامه حمایت تلویحی از یک پیام‌رسان خارجی، ادعای دو میلیون شغل در فضای مجازی و... نشانه‌های این عدم درک و غفلت از وظایف خود در سوگند ریاست جمهوری است. مردم، نمایندگان مجلس، دستگاه‌های نظارتی و قضایی با هوشمندی باید این غفلت را جبران کنند، تا همان طور که در جنگ ارضی توفیق به دست آوردیم، در جنگ اقتصادی و ارزی هم شاهد پیروزی باشیم.