امروز صبح همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق پس از ماه ها و هفته ها جدل و مخالفت های داخلی و بین المللی برگزار می شود. هرچند به گفته کردهای عراق، این اتفاق آرزوی دیرینه آن ها بوده است. اما میزان مخالفت های داخلی و بین المللی و شرایط داخلی این اقلیم نشان می دهد که کردستان پس از همه پرسی، چه مستقل بشود یا نشود دچار مشکلات عدیده ای خواهد بود. مشکلاتی که نه تنها گریبانگیر کردها خواهد بود بلکه دامنه آن به همسایگان و حتی منطقه نیز کشیده خواهد شد.
فارغ از دلایل اصرار بارزانی برای برگزاری همه پرسی و اهداف شخصی و سیاسی وی که زیاد درباره آن گفته شده است، به نظر می رسد میزان برخی حمایت های منطقه ای از این اقدام، واکنش های دیرهنگام بین المللی و برخورد غیر جدی دولت بغداد با مسعود بارزانی، در اصرار اربیل بر برگزاری همه پرسی مؤثر بوده است.
در موضوع منطقه ای مواضع حمایت آمیز سعودی و بیش از آن رژیم صهیونیستی از استقلال کردستان عراق، این سیگنال را به بارزانی رسانده است که تنها نیست و حمایت می شود. تحقق موضوع همه پرسی و به تبع آن استقلال احتمالی کردستان عراق، اهمیت و منافع ویژه ای برای اسرائیل دارد. تردیدی نیست و شواهد علنی نیز همین را نشان می دهد که اقلیم کردستان از مناسبات حسنه با رژیم صهیونیستی استقبال می کند و در حقیقت این موضوعی دو طرفه است. کردها به خصوص بارزانی ها از دهه ها قبل روابط خوبی با اسرائیلی ها داشتند و تحقق دولت کردی، این بار خود را به شکل روابط رسمی با تل آویو نشان خواهد داد. بنابراین ظهور دولتی در منطقه بحرانی خاورمیانه که اسرائیل را به رسمیت بشناسد به سود آن خواهد بود.
حضور رسمی و علنی اسرائیل در کنار مرزهای ایران، به معنی یک دردسر و چالش برای تهران خواهد بود و اسرائیل این موضوع را دنبال می کند. همچنان که وجود یک دولت مستقل کردی در این منطقه و تعامل آن با اسرائیل، یک گام این رژیم را از گوشه نشینی و عزلت خارج می کند و به تل آویو نیز امکان می دهد از طریق اربیل، تأثیر گذاری بیشتری بر رویدادها و فعل و انفعالات منطقه داشته باشد. بر همه این ها باید این نکته را هم افزود که تأسیس یک دولت مستقل تماما کردی، اسرائیل را تا حدودی از برچسب واقعی رژیمی قومیتی می رهاند و علاوه بر اقلیت یهودی موجود در مرزهای فلسطین اشغالی، یک اقلیت صاحب دولت مستقل دیگر را در منطقه به ظهور می رساند.
از این روست که مقامات اسرائیلی به طو ر مکرر از چند سال قبل تاکنون به طور مستمر از ضرورت حمایت از استقلال کردستان عراق سخن گفته اند. این موضوع در اظهارات لیبرمن وزیر خارجه اسرائیل در سال 2014 و تشویق جان کری به حمایت از استقلال کردستان و همچنین در سخنان و مطالب نتانیاهو مشهود است و این روزها نیز در محافل صهیونیستی به شدت به چشم می خورد.
مسئله این جاست که اقلیم کردی یا دولت مستقل کردی در کنار خرید حمایت صهیونیست ها از آن یا بدهکار شدن به آن، چه چیزی را به دست خواهد آورد. آیا نارضایتی همسایگان اقلیم از این اقدام تهدید آمیز علیه امنیت ملی آن ها با روابط رسمی با رژیم اسرائیل حل خواهد شد؟
از سوی دیگر ترکیه، ایران و عراق تهدید به اتخاذ مجازات علیه اقلیم کرده اند. ایران و ترکیه دیروز مرز هوایی خود را به روی اقلیم بستند و این احتمال جدی وجود دارد تا مجازات دیگری علیه اربیل اعمال شود. روشن است در صورتی که ایران و ترکیه و بغداد مجازات های جدیدی را علیه اربیل در نظر بگیرند دولت اقلیم در شرایط بغرنج اقتصادی خود، توان مقابله با آن را نخواهد داشت و یاری گرفتن از اسرائیل یا عربستان نیز در این شرایط دردی از دردهای بارزانی را کم نخواهد کرد.
آن چه روشن است این است که نه بغداد و نه همسایگان اقلیم کردستان، از فردای همه پرسی، شرایط به وجود آمده را تحمل نخواهند کرد و مناسبات آن ها با اربیل دچار تحولات جدی خواهد شد. تحولاتی که به شدت بر کردستان عراق تأثیر گذار خواهد بود.
تأثیر گذاری این اقدام کردهای عراق بر مناطق کردی سوریه ملموس بوده و برگزاری انتخابات محلی جمعه گذشته در این مناطق که با واکنش آنکارا مواجه شد می تواند به سرایت آن به مناطق کرد نشین ترکیه منجر شود. بنابراین تردیدی نیست که ترک ها حتی با اهداف طمع آمیزی که به مناطق شمال عراق دارند، برای ممانعت از تشکیل نهایی دولت کردی شمال عراق، اقدامات جدی تری علیه اربیل انجام دهند.
مجموعه رخدادها در عراق و سوریه نشان می دهد، پرونده کردهای منطقه، در افق پسا داعش، به احتمال زیاد موضوع اصلی تحولات منطقه ای باشد. موضوعی که می تواند در آینده منشأ تهدیدات امنیتی و نظامی مهمی باشد و سهم مهمی در تجزیه طلبی و تضعیف کشورهای منطقه ایفا کند.آن چه در این میان باید به آن توجه شود، نقش ایالات متحده آمریکاست. واشنگتن با هر دوطرف کرد در عراق و سوریه روابط راهبردی خوبی دارد. همین موضوع، تردید ها درباره نقش پشت پرده واشنگتن در حمایت از رخدادهای متعلق به کردها در عراق و سوریه را بیشتر می کند. شاید این بار واشنگتن و قدرت های دیگر به این نتیجه رسیده اند که به جای کمک به ظهور یک گروه تروریستی دیگر به جای داعش، می توانند پرونده تجزیه طلبی در منطقه را به عنوان عاملی که ظرفیت بالایی در ایجاد تنش دارد، به جان مردم منطقه بیندازند.
سید رضا قزوینی غرابی