گروه سیاسی_ میدل ایست آی به قلم گرت پورتر نوشت:
به گزارش افکار نیوز؛ اولین سخنرانی عمومی دولت ترامپ این تصور را برای همگان ایجاد نمود که آمریکا نسبت به دوران اوباما، سیاست تهاجمیتری را در قبال ایران در پیش خواهد گرفت.
اما اگر به حرفها کاری نداشته باشیم و سیاست این دولت در هفته اول آغاز به کار خود را در نظر بگیریم خواهیم دید که بسیار شبیه به دولت اوباما است!
دلیل این امر نیز این است که سیاست دولت اوباما در قبال ایران بازتابی از دیدگاههای گروه امنیت ملی او بود که چندان تفاوتی با دیدگاههای گروه امنیت ملی ترامپ ندارد.
صمیمیت ظاهری اوباما با تهران بازتابدهنده دکترین دولت سابق در قبال ایران نیست. اگرچه امضای قرارداد هستهای با ایران خشم راستگرایان افراطی آمریکا را برانگیخت، ولی سیاست هستهای اوباما بر این استوارشده بود که با استفاده از اهرمهای فشار مختلف ازجمله حملات اینترنتی، تحریمهای اقتصادی و تهدید به حملۀ احتمالی رژیم صهیونیستی کاری کند تا خود ایران تا جایی که ممکن است از برنامه هستهای خود دست بردارد.
باوجود تمام لفاضیهایی که ترامپ در مورد بدبودن برجام میکرد، ولی اکنون تصمیم گرفته است کاری به کار آن نداشته باشد. گروه ترامپ آموخته است که نه رژیم صهیونیستی و نه عربستان سعودی از این قرارداد بدشان نمیآید و نمیخواهند خراب شود.
از دهه ١٩٨٠ که سازمان سیا و ارتش آمریکا وارد درگیری با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شبهنظامیان شیعه در تنگه هرمز و بیروت شد، چندین دهه است سازمان امنیت ملی آمریکا ایران را یک دشمن قهار قلمداد میکند و سیاست دولت اوباما نیز کاملاً بازتابی از این تفکر بود.
سخنانی که گروه ترامپ در مورد مبارزه با نقش منطقهای ایران بر زبان میراند تفاوتی با آنچه اوباما سالها میگفت ندارد. جیمز ماتیس، وزیر دفاع ترامپ به "فعالیتهای مخرب" ایران اشاره نمود و گفت ایران "بزرگترین ناامن کننده" منطقه است. حالآنکه اوباما نیز در سال ٢٠١٥ آنقدر از واژۀ "فعالیتهای مخبر" برای ایران استفاده کرد که دیگر رنگ و بوی شعار به خودش گرفته بود!
از دولت کلینتون به اینطرف هر دولتی روی کار آمده است ایران را به بزرگترین حامی تروریسم در جهان متهم کرده است. این سخن را نه بر اساس دلایل و شواهد، بلکه صرفاً چون سیاست آمریکا چنین چیزی اقتضا میکند بر زبان میآورند. مثلاً وقتی برجهای تجارت جهانی منفجر شدند، هنوز هیچکس هیچ تحقیقاتی را آغاز نکرده بیل کلینتون در سخنرانیاش ایران را به خاطر وقوع حملات تروریستی در جهان مورد سرزنش قرار داد!
حالآنکه با توجه به تحقیقات گستردهای که هم در مورد انفجار بوئنوس آیرس در سال ١٩٩٤ و هم در مورد انفجار برجهای خوبار عربستان در سال ١٩٩٦ به انجام رساندهام میدانم شواهدی که با آن ایران را متهم به دخالت میکردند یا اصلاً وجود خارجی نداشتند و یا ابهامات فراوانی در آنها وجود داشت.
گزارشهای رسیده نشان میدهند دولت ترامپ هم به وزارت خارجه توصیه نموده است هر اتفاقی میافتد سپاه پاسداران را بهعنوان سازمانی تروریستی معرفی کنند.
اینها همه حرف است نه سیاست جدی. همین الآن سپاه پاسداران بر اساس سه برنامه آمریکا تحت تحریم قرار دارد. هر دو دولت ترامپ و اوباما در مورد سیاستهای کلان، یک حرف را میزنند.
دورانی که آمریکا میتوانست بهراحتی ایران را موردحمله قرار دهد دیگر گذشته است. در سال ٢٠٠٧ آمریکا به این دلیل به ایران حمله نکرد که هر حملهای میکرد این خطر را برایش به همراه داشت که بخش اعظم ناوگانش را با موشکهای ضد کشتی که ایران دارد از دست بدهد. امروز هزینهای که ارتش آمریکا برای جنگ با ایران باید بپردازد بسیار بالاتر است، چراکه ایران بهواسطه موشکها و تجهیزات دفاعی متعارف دیگری که دارد توانمندتر شده است و میتواند پایگاههای آمریکا در قطر و بحرین را هدف قرار دهد.
خلاصه کلام آنکه سیاست اصلی آمریکا در قبال ایران چیزی فراتر از تفکر و بینش رئیسجمهور این کشور است و توسط سازمان امنیت ملی آمریکا ترسیم میشود. معنای این سخن از یکسو یعنی دشمنی آمریکا با ایران تمامی ندارد، و از سوی دیگر یعنی هرچقدر هم تفکر ترامپ در مورد ایران رادیکال باشد مهم نیست و نقشی در سیاست خارجی آمریکا نخواهد داشت.