حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران در تاریخ دوم آبان 95 و در سفر استانی به استان مرکزی، اظهار داشت: «ما غاصب را از باغ خود بیرون کردیم و درب باغ به روی مردم باز شده است. امروز عدهای کودک به درب باغ آمده و میگویند، سیب و گلابی کجاست که میخواهیم میل کنیم. امروز این باغ که نهالهای آن تازه غرس شده آماده باروری است، اما برای به ثمر نشستن صبر لازم است.»
منظور ریاست محترم جمهوری از باز کردن باغ به روی مردم، حصول توافق هستهای وین است که بهزعم ایشان توانسته است موقعیت رشد اقتصادی را ایجاد کرده و برای به ثمر نشستن این تلاش اکنون باید صبر کرد. بهعبارت دیگر، آنها که روزی میگفتند باید تحریمها برداشته شود تا آب خوردن مردم به مشکل نخورد، اکنون پس از تعطیل شدن بخش قابل ملاحظهای از برنامه هستهای ایران و حاصل نشدن وعده برداشته شدن کامل تحریمها، به خلقالله میگویند: «اندکی صبر، سحر نزدیک است.» اینکه این وعده حاصلشدنی هست یا نه، سوالی است که به آسانی نمیتوان به آن پاسخ داد اما به قول معروف باید گفت: «باش تا صبح دولتت بدمد».
اینکه چرا آقای روحانی مجبور شدهاند در دوران پساتحریم، چنین از سیب و گلابی سخن بگویند، سوالی است که چندی پیش، اندیشکده شورای آتلانتیک آن را پاسخ داده بود. «مقامات آمریکایی اظهار میدارند که هر آنچه بر اساس برجام لازم بوده را انجام دادهاند تا تحریمهای ایران در برابر محدودسازی برنامه هستهای، تسهیل شود. اما با وجود رفع تحریمهای ثانویه که مانع سرمایهگذاری خارجی در اقتصاد ایران میشد و همچنین احیای سطح صادرات نفت ایران به دوران پیش از تحریم، بیشتر ایرانیها منفعت محسوسی نمیبینند.»
این اندیشکده در بخش دیگری میافزاید: «بیشتر ایرانیان کوچه و بازار از حصول برجام هیجانزده شده بودند و شدیدا امیدوار بودند که تاثیر مثبتی داشته باشد، اما آن انتظارات هنوز به سرانجام نرسیدهاند. برخی میگویند که اجرای برجام راه را برای شروع سرمایهگذاری شرکتهای اروپایی در اقتصاد ایران باز کرده است اما برخی دیگر از جمله برخی کارشناسان اقتصادی بر این باورند که مردم ایران در خصوص آنچه باید از دوران پسابرجام انتظار داشته باشند بهخوبی مورد اطلاعرسانی قرار نگرفتند. آنها به اشتباه تصور میکردند که برجام به همه سختیهای اقتصادی پایان میدهد. این افراد خواستار آن شدهاند که رسانههای ایرانی تصویری واقعی از وضعیت اقتصادی کشور ترسیم نمایند که در آن تصویر، پیشرفت در برخی بخشها به شکل دردناکی برای مدت زمان طولانی کند است. آنها همچنین بر این باورند که برجام مشکلات بزرگ اقتصاد ایران از جمله "بیکاری" را حل نخواهد کرد.»
البته جناب آقای روحانی حتما میدانند انتقاد از وضعیت پسابرجام، تنها به اردوگاه مخالفین این «آفتاب تابان گلابیپرور» محدود نمیشود. در فروردینماه سال 95، ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی دولت یازدهم در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی بلومبرگ اظهار داشته بود که ایران سه ماه بعد از اجرای شدن برجام، توان دستیابی به 100 میلیارد دلار دارایی ضبطشدهاش در خارج از کشور را نداشته و برای پرداخت صورتحسابهایش در مبادلات خارجی به دنبال راهی برای استفاده از دلار است. رئیس بانک مرکزی همچنین گفته بود با آنکه قرار است سپردههای ایران در بانکهای خارج از کشور قابل دسترس باشند، بانکهای اروپایی کماکان نگران نقض قوانین آمریکا و مواجه شدن با جریمههای سنگین این کشور هستند.
وی در تعبیری که به شدت معروف شد، تصریح کرده بود برجام تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است.
تیر ماه سال جاری، علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و معاون حسن روحانی هشدار داد که «احساس میکنم در حال زمینه چینی و پخت و پز علیه ما هستند و ما باید گوش به زنگ باشیم.»
وی در شهریور ماه 95 در سفر به لندن هم اظهاراتی تقریبا مشابه داشت: «همانطور که آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده، ایران به تعهدات خود پایبند بوده است، اما دیگر برای افکار عمومی روشن شده و بر کسی پوشیده نیست که طرف مقابل واقعا وعدههایش را اجرا نکرده؛ اینکه تحریمها را بردارند و مبادلات بانکی به حالت عادی بازگردد، اینکه مبادلات تسریع شده و روابط اقتصادی گسترش یابد. اینها در آن حدی که انتظار داشتیم محقق نشدهاند.»
وی افزود: «گاه و بیگاه شاهد این هستیم که طرف دیگر درخواستهایی مطرح میکند که فراتر از برجام هستند. در عین حال، میبینیم که طرف دیگر خودش به طور کامل تعهداتی را که داده، مثلا در مورد رابطه بانکهای بزرگ با ایران، انجام نداده است... طرح درخواستهای زیادهخواهانه، اوضاع را پیچیدهتر میکند.»
در جریان سفر اخیر وزیر امور خارجه به نیویورک برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، وی در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا حاضر شد و اظهار داشت که «آمریکا هیچ تلاشی برای اجرای تعهدات برجام نداشته است».
بد نیست ریاست محترم جمهوری به سخنان این مقامات محترم دولت خود توجهی بفرمایند و به این بیندیشند که آیا ایشان نیز «کودکانی به دنبال سیب و گلابی هستند؟»