روزنامه العرب چاپ لندن با درج این تحلیل نوشت: ایران توانسته وجود خود را به طور کامل به منطقه تحمیل کند. ایران طبق معمول با در پیش گرفتن سیاست، صبر و قدرت سمبلیک مذهبی در نهایت درصدد تحقق بخشیدن به دستاوردهای خویش است. ایران توانست یک عرب مانند محمدباقر صدر را جذب خود کند که علنا گفت «در (امام) خمینی ذوب شوید همچنان که وی در اسلام ذوب شده است.» اما اعراب یک شیعه عراقی را با پول خریداری کرده تا از عربستان ستایش کرده و به ایران دشنام دهد. هیچکس نمیداند سود حاصل از این کار چیست.
العرب میافزاید: صدام حسین هزاران تن از شعرا و نویسندگان مزدور را جمع میکرد تا به (امام)خمینی دشنام دهند. چه نتیجهای به دست آمد؟ چرا ما بر تکرار اشتباه خود اصرار داریم؟ آیا بهتر نیست اندیشمندان شیعه عرب را جلب کنیم تا واقعیتها را برای ما بازگو کنند؟ ایران بخش اندکی از سیاست را با اصول و اعتقادات بسیار درهم آمیخت در حالی که اعراب سیاست بسیاری را با بخش اندکی از اصول و اعتقادات درهم آمیختند.
این روزنامه عرب زبان خاطر نشان میکند: تلاش عربستان برای ایجاد ائتلاف سنی بسیار عالی است اما عمان توافق هستهای را به ایران تبریک گفت و وزیرخارجه عمان علنا گفت که کشورش درصدد ایجاد مشکلات با ایران نیست. کویت نیز دارای روابط قوی با تهران است. مصر نیز سرنوشت سوریه را نصبالعین خود قرار داده و خواستار مشکلآفرینی با ایران نیست. دولت قطر نیز دارای سیاست شناخته شده است. ترکیه و ایران به عنوان دو قدرت تاریخی بزرگ منطقه با یکدیگر بر سر یک موضوع اساسی یعنی ایستادگی در برابر جاهطلبی کردها و پیشگیری از تشکیل یک کشور کرد توسط آنان با یکدیگر همپیمان هستند.
العرب همچنین نوشته است: باید اعتراف کنیم که روحانیون ما دارای جایگاه بسیار پایینی هستند. آنها با حقوق دولت زندگی خود را سپری میکنند و مانند ایران قداست و خمس و حوزه علمیه در اختیار ندارند. اعراب به شکل عجیبی ایران را مورد حمله قرار داده و میگویند انتخابات آنها سالم نیست در حالی که اعراب اصلا انتخابات ندارند.
این روزنامه درباره کشورهای مرتجع مینویسد: ما وارد یک گردونه تاریک بیپایان شدهایم. نویسندگان عرب سالیان سال مردم عراق را بیم دادند که مرگ و خونریزی از مرزهای شرقی یعنی ایران به سمت شما خواهد آمد در حالی که ما هماکنون شاهد آن هستیم که تانکهای آمریکایی از سمت مرزهای غربی آمدند و محاصره و گرسنگی از سمت اعراب و داعش و القاعده از سمت غربیها با مرگ و خونریزی به سمت عراق و عراقیها رهسپار شدند.
نویسنده خاطر نشان کرد: (امام) خمینی در یک آپارتمان ساده زندگی میکرد و بر روی زمین مینشست در حالی که مشهورترین رهبر شیعه طی هفت قرن گذشته به شمار میرفت و وقتی از دنیا رفت ایرانیها برای او ضریح و زیارتگاه ساختند اما شاه و صدام در قصرهای آنچنانی زیستند اما در یک گور وحشتناک جا گرفتند و در تنهایی جان دادند. پیام ماجرا این است که مجد شیعه زوالناپذیر است و شیعیان همچنان در اندیشه احیای مرقدهای ائمه خود در قبرستان بقیع هستند و به اعتقادات خود متعهد و وفادار هستند و میگویند که مورد عنایت خداوند قرار دارند. سیدمحمدباقر صدر در تاریخ 1980/4/9 اعدام شد و در تاریخ 2003/4/9 بغداد سقوط کرد و حاکمیت اهل تسنن بر عراق پایان یافت.
شیعیان میگویند این موضوع یک تصادف نیست بلکه حکمت الهی در آن نهفته است.