کشور در شرایط خاصی قرار دارد. همه و مخصوصا ما نمایندگان مردم این را می دانیم. در چنین شرایطی لازم است به جای نمک پاشیدن بر زخم های همدیگر راهی برای بهبود اوضاع پیدا کنیم. سیاست یعنی کار کردن برای خیر عمومی و منفعت جمعی.امروز باید ببینیم خیر جمعی ما مردم ایران در چیست؟ در تشدید اختلافات و تند تر کردن فضای سیاسی یا تلاش برای کم کردن فاصله ها و اختلافات و رسیدن به اتفاق نظر درباره اقداماتی که باید انجام داد. نباید دنبال صفر کردن اختلاف نظر ها بود بلکه باید کوشید بر اساس اشتراک نظر ها اقداماتی را انجام داد. در عین حال می دانیم کلیدی طلایی برای حل مشکلات کشور وجود ندارد.
اما در این میان باید به اهمیت فضای بین المللی بر فضای داخلی ایران اشاره کرد. بطور مشخص مساله تحریم ها آثار ناخوشایندی بر اقتصاد کشور از یک سو و انتظارات تورمی مردم از سوی دیگر داشته است. فشار های خارجی این حس را در مردم تقویت می کند که گرانی و تورم بیشتر خواهد شد و لذا برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی های خود که برای آن زحمت کشیده اند بصورت طبیعی سراغ خرید برخی کالاهای سرمایه ای می روند. در چنین شرایطی توصیه به اینکه مردم سکه یا ارز یا کالاهایی نظیر اینها را نخرند راهکار نیست.
آنها نسبت به این توصیه ها بی اعتماد شده اند.در چنین شرایطی آرام نگه داشتن روابط سیاسی و اقتصادی با جهان یک ضرورت است. می خواهم در این مورد بر موضوع احیای برجام تاکید کنم که می تواند اثر مثبت قابل توجهی بر آرامش بازار و اهالی کسب و کار داشته باشد. دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم برجام در سال های اخیر به دماسنج سیاست خارجی از نظر بسیاری از مردم تبدیل شده است. برجام امید آفرین بود و هنوز هم می تواند باشد. امید آفرینی به اینکه تنش های غیر ضروری در سیاست خارجی وجود نخواهد داشت و چشم انداز آینده بهتر خواهد شد. می دانیم طرف مقابل زور می گوید می دانیم در دنیا متحد سیاسی زیادی نداریم اما در گذشته نشان دادیم که اگر با هم باشیم و اراده مسلطی وجود داشته باشد می توان از فشار های روانی و سیاسی خارجی کاست و آنها را مدیریت کرد.
باید قبول کنیم که نمی توانیم در سیاست خارجی در حوزه های متعدد و فراوانی بصورت همزمان رقابت کنیم. با همان منطقی که نظام در سال های قبل به برجام رسید با همان منطق هم می تواند امروز برجام را احیا کند. اکنون قریب 20 سال از مطرح شدن موضوع هسته ای در ایران می گذرد و بصورت طبیعی هر موضوعی که 20 سال در دستور کار سیاسی یک کشور باشد با انواع موضوعات دیگر پیوند می خورد و روی آنها اثر می گذارد. بی دلیل نیست که از نظر بخش قابل توجهی از مردم امروزه گرانی ها، قیمت ارز و برخی موضوعات دیگر ربط مستقیمی با برجام دارد.
شاید در بحث های کارشناسی بتوان ثابت کرد این ارتباط خیلی مستقیم و موثر نیست اما واقعیت کف خیابان و جامعه این است که بازاری و مصرف کننده و تولید کننده می گوید چنین رابطه ای وجود دارد و رفتار اقتصادی آن هم بر همین اساس است. تغییر چنین وضعیتی مستلزم آن است که ابتدا فضای سیاست خارجی آرام شود و مردم اطمینان خاطر داشته باشند فشار های خارجی افزایش نخواهد یافت. در چنین شرایطی است که می توان انتظارات اقتصادی را مدیریت کرد. متاسفانه افراط و تفریط در عالم سیاست هزینه های زیادی بر کشور و مردم تحمیل کرده است و می کند.
مسائل ملی سیاست خارجی را نباید فدای رقابت های سیاسی داخلی کرد. باید دید نفع مردم و کشور و نظام در چیست و بسوی آن حرکت کرد. امروز اجماع نظر وجود دارد که احیای برجام به نفع کشور است پس باید از این فرصت و از این اجماع نظر حمایت کرد. فعلا زمان آن نیست که جریان های سیاسی دنبال محاسبه سود و زیان دقیق این مساله برای خودشان باشند. فرصت ها از دست برود همه زیان می بینیم. مجلس هم باید پشتیبان این اتفاق نظر باشد و مسیر احیای برجام را به سود مردم و کشور و نظام تسهیل کند. وظیفه نمایندگان مردم در مجلس آن است که رابط میان مردم و حکومت باشند. امروز مردم نگران آینده کشور و اقتصاد و گرانی ها و تورم اند و حق دارند. ما مسئولان باید کاری کنیم. کسی که مسئول اجرایی است باید کار کند و آن کس که قانون وظیفه نظارتی به او داده باید به نیابت از مردم این نظارت را درست انجام دهد.
محمد باقری بنابی