در 26 سپتام بر 1983 «استانیسلاو پتروف» دریکی از ستادهای فرماندهی سری خارج از مسکو مشغول خدمت بود که یکی از رادارها بهیکباره اعلام کرد که 5 موشک قارهپیما با کلاهک هستهای از سوی ایالاتمتحده به سمت شوروی شلیک شده است.
پروتکلهای نظامی شوروی و ارتش سرخ بیان میکرد که در چنین شرایطی فارغ از هرگونه مسئله دیگر، این کشور باید دست به حمله متقابل و تلافیجویی بزند. اما پتروف که در آن سال یک افسر 44 ساله بود بهجای گزارش دادن این مسئله ب مقامات بالا که قطعاً در زنجیره فرماندهی منجر به دستور حمله متقابل میشد، به غریزه خود تکیه کرد و این اطلاعات بهدستآمده از رادار را بهعنوان اطلاعات اشتباه فرض کرد.
وی در مصاحبهای که در سال 2013 با بخش روسی خبرگزاری بیبیسی داشت، بیان کرده بود: آژیر خطر رادار زوزه میکشید، اما من چندثانیهای همانجای خودم نشستم و به صفحه بزرگ و قرمز رادار که روی آن نوشتهشده بود «شلیک» خیره مانده بودم. همه کاری که بایستی انجام میدادم این بود که گوشی تلفن را بردارم و با خط مستقیم این موضوع را به افسر مافوق و مستقیم خود گزارش دهم.
اما بهجای راه انداختن جنگ جهانی سوم آنهم در نوع هستهای، پتروف این هشدار رادار را بهعنوان نقص فنی در نظر گرفت، اما به گفته خودش حتی در همان زمان هم مطمئن نبود که کار درست را انجام میدهد یا نه.
وی در مصاحبه خود گفت: 23 دقیقه بعد متوجه شدم که هیچ اتفاقی نیفتاده است. اگر حمله واقعی در کار بود حتماً من از آن خبردار میشدم. وقتی دیدم که اتفاقی نیفتاده است، نفس راحتی کشیدم.
بعداً مشخص شد که هشدار اشتباه رادار ناشی از تابش پرتوهای خورشید از بالای ابرها بوده است که بهاشتباه بهعنوان شلیک موشکهای قارهپیما از سوی رادار تفسیر شده بود. پتروف در سال 2010 به اشپیگل آلمان گفته بود: ما از کامپیوترها باهوشتر هستیم، بههرحال این ماییم که آنها را ساختهایم.
این اتفاق درزمانی رخ داد که دو قطب بزرگ جنگ سرد یعنی ایالاتمتحده و شوروی در اوج رقابت و زورآزمایی قرار داشتند و تنها سه هفته قبل از آن شوروی اقدام به انهدام یک جت مسافربری کرهای کرده بود که منجر به مرگ 269 مسافر آن شده بود. رونالد ریگان شوروی را «امپراتوری شیطانی» خطاب کرده بود و مقامات ارشد شوروی به این نتیجه رسیده بودند که ایالاتمتحده درصدد انجام یک حمله غافلگیرانه هستهای علیه شوروی است.
بااینحال پتروف هیچگاه از سوی مقامات نظامی و دولتی شوروی به خاطر نجات جهان از یک جنگ هستهای بزرگ موردتمجید و تشویق قرار نگرفت. بلکه همان شب واقعه به خاطر ممانعت از گزارش اتفاق رخداده، توبیخ شد.
داستان این اتفاق و شجاعت پتروف تا سال 1998 ناگفته و ناشناخته باقیمانده بود و بعدازآن بود که «یوری وتینتسف» یکی از فرماندهان بازنشسته دفاع موشکی روسیه خاطرات خود را منتشر کرد. بعدازآن پتروف شهرت جهانی یافت.
در سال 2006 در مقر سازمان ملل پتروف بهعنوان مردی که یک جنگ هستهای را دفع کرد» مفتخر به تمجید و تقدیر از سوی انجمن شهروندان جهانی شد. در سال 2013 نیز وی مفتخر به دریافت جایزه صلح Dresden شد. وی همچنین سوژه یک فیلم مستند با عنوان «مردی که دنیا را نجات داد» شد.
نکته جالب ماجرا در این است که پتروف مدتها قبل در 19 ماه می در خانه خود در سکوت و بدون اطلاع هیچکس از دنیا رفته است. درواقع کمتر از ده روز پیش زمانی که یکی از دوستان پتروف برای تبریک تولد وی به او تلفن میکند، از پسر وی خبر مرگ او را میشنود.
پتروف در 9 سپتامبر 1939 در شهر ولادیوستوک در روسیه متولدشده بود و در 19 ماه می سال جاری در فریازینو شهری نزدیک به مسکو در سکوت و تنهایی چشم از جهان فروبست درحالیکه چند ماه بعد از مرگ وی دنیا با این خبر روبرو میشود. هنوز علت دقیق مرگ وی اعلامنشده است.