سید فرید موسوی -انگلیس با توطئه ای از پیش تعیین شده و براساس اختلافات دینی و زبانی سردمداران مبارزه با استعمار بذر اختلاف بین مسلمانان و هندوها را کاشته و از این سرزمین رفت. نقطه کاشت این نهال هم منطقه ای سوق الجیشی و تاثیرگذار به لحاظ ژئوپولتیکی میان مناطق شرقی و غربی شبه جزیره هندوستان به نام منطقه جامو و کشمیر بود.
در ابتدا مسلمانان و هندوها تحت لوای حزب کنگره و رهبری ماهاتما گاندی و محمدعلی جناح برای به دست آوردن آزادی و رهایی از استعمار انگلیس تلاش می کردند و بالاخره هم توانستند دست استعمار پیر بریتانیا را از هندوستان کوتاه کنند. با این حال از همان ابتدای مبارزات مسلمانان زمانی که احساس کردند نمی توانند برای احقاق حقوق خود با هندوها متحد شوند حزب مسلم لیگ را در سال ۱۹۰۶ میلادی به وجود آورند. این حزب (به رهبری محمدعلی جناح و محمد اقبال لاهوری) خواستار سرزمینی برای مسلمانان شد تا بتوانند با آزادی کامل در سایه افکار دینی و مذهبی خود زندگی کنند و قوانین اسلامی را در کشور خود به آسانی به اجرا درآورند.
پاکستان در ۱۴ اوت سال ۱۹۴۷ (اندکی پس از رفتن استعمار) استقلال خود را از هند به رهبری محمدعلی جناح اعلام کرد و ایالت سند، بلوچستان، سرحد، بخشی از ایالت پنجاب و نیز منطقه جامو و کشمیر به دلیل جمعیت زیادی از مسلمانان که در این مناطق ساکن بودند به پاکستان اختصاص یافت اما گلاب سینگ از مهاراجه های منطقه کشمیر که در زمان حکومت انگلیسی ها حاکم منطقه مسلمان نشین جامو و کشمیر بود در ۱۵ اوت سال ۱۹۴۷ طی توافقنامه ای با دولت وقت هند حاکمیت جامو و کشمیر را در اختیار دولت هند قرار داد.
در این میان به رغم توافقنامه هند و پاکستان که منطقه جامو و کشمیر را به پاکستان داده بود، هند طی یک حمله بخش اعظمی از جامو و کشمیر را به مرکزیت «سرینگر» در اختیار گرفت و بخش دیگری از کشمیر به مرکزیت مظفر آباد در اختیار پاکستان قرار گرفت. درگیری بین هند و پاکستان تا سال ۱۹۴۹ ادامه داشت و با میانجیگری سازمان ملل در این منطقه آتش بس اعلام شد و قرار شد طرفین طی مذاکراتی مسالمت آمیز مسئله کشمیر را حل و فصل نمایند.
با گذشت بیش از شصت سال از استقلال هند و پاکستان تا به حال مسئله کشمیر حل نشده باقی مانده و تعداد بیشماری از مسلمانان این منطقه قربانی جنون و قدرت طلبی هر دو طرف شده اند. با این حال گویا کشتار مسلمانان جامو و کشمیر به امری عادی برای هندوها تبدیل شده و آنها هرگز راضی به این امر نیستند تا براساس قطعنامه های منقعد شده در سازمان مسئله کشمیر را با پاکستان حل و فصل نمایند.
مبارزات مردم کشمیر در سال 1988 وارد مرحله مسلحانه شد. گروه های مسلحانه با حمایت لجستیک پاکستان تشکیل شده و علیه نیروهای هندی وارد عملیات شدند. از سوی دیگر فارغ از اینکه این ورود به عرصه مسلحانه آیا درست بود یا نه، این گروه ها خصوصاً در دهه نود میلادی عموماً از سوی مردم کشمیر مورد استقبال قرار گرفتند. هرچند پس از سال 2001 فعالیت این گروه های به شدت کاهش یافته است اما این گروه های هرازچندگاهی اقدام به هدف قرار دادن مراکز نظامی هندی و نیروهای امنیتی می کنند. هند نیز در واکنشی شدید اقدام به سرکوب این گروه ها و نیز مردم عادی کرده که در پی آن تاکنون بیش از 70 هزار تن از مردم کشمیر جان خویش را از دست داده، ده ها هزار کودک یتیم و هزاران جوان ناپدید شده اند.
در عین حال به گزارش نهادهای حقوق بشری، نیروهای امنیتی هند در جریان حمله به غیرنظامیان کشمیری در قالب عملیات جستجو اقدام به شکنجه، اعدام و زندانی کردن این افراد کرده و در مواردی غیرنظامیان را ربوده و به قتل رسانده اند. این در حالی است که مقامات هندی با استفاده از قانون اختیارات ویژه نیروهای مسلح هندی (AFSPA)، هیچگاه مسئولیت این جنایات را متوجه عاملین آن نکرده اند.
اسناد و مدارک منتشر شده توسط ویکی لیکس نیز به این نکته اذعان دارد که استفاده از شکنجه در قبال صدها نفر از بازداشت شدگان کشمیری در حال گسترش جدی است. در گزارش کمیسیون حقوق بشر جامو و کشمیر به کشف 2730 جنازه مجهول الهویه در 38 سایت در شمال کشمیر اشاره شده که حداقل 574 نفر از این کشته ها، از مردم و معترضان محلی بوده اند.
البته قتل عامل و کشتار مردم کشمیر منحصر به این موارد نبوده و در سالیان متمادی ادامه داشته است. قتل عام گاوکادال که در جریان حمله نیروهای شبه نظامی و پلیس مرکزی هند به کشته شدن 280 نفر از معترضین کشمیری منجر شد؛ کشتار تظاهرکنندگان در تنگپورا و زکورا با 33 کشته و 47 مجروح؛ حادثه کونان پشپورا در 23 فوریه 1991 که یک واحد ارتش هند در جریان عملیات جستجو و بازجویی در روستای کونان پشپورای کشمیر حدود 100 نفر از زنان محلی آن روستا را مورد تجاوز گروهی قرار داد. (این گزارش توسط دیدبان حقوق بشر تأیید شد)؛ قتل عام سوپور با 55 کشته در حمله نیروهای مرزی هند به شهر سوپور در 6 ژانویه 1992؛ کشتار بیجبهارا با 40 کشته و 150 زخمی در رگبار گشودن ارتش هند به صف تظاهراتکنندگان.
اما بزرگترین تظاهرات مردمی کشمیر در سال 2008 در پاسخ به تبعیض های ظالمانه دولت هند در قبال مسلمانان منجر به کشته شدن 40 غیرنظامی و بازداشت حداقل 300 نفر شد. کشته شدن 112 نفر در جریان تظاهرات مسالمت آمیز مردم کشمیر در ژوئن 2010 و در نهایت در ژوئیه 2016 در درگیری با نیروهای امنیتی هندی از دیگر کشتار مسلمانان این منطقه بود که در عرض 4 روز بیش از 30 نفر از معترضان کشته و 300 نفر زخمی شدند.
کشمیر، کانون خصومت های ۶۹ ساله میان هند و پاکستان است که دو کشور ادعای مالکیت کامل بر این منطقه دارند اما هریک کنترل بخشهایی از آن را در اختیار گرفته اند. البته این دو کشور سال ۲۰۰۳ برای آتش بس در مرز موسوم به خط کنترل در کشمیر توافق و یک سال بعد مذاکرات صلح را آغاز کردند.
سازوکارهای انجام مذاکرات بین هند و پاکستان در زمان ریاست جمهوری پرویز مشرف، رئیس جمهور اسبق پاکستان و نیز منموهن سینگ، نخست وزیر سابق هند در کاتماندو، پایتخت نپال برنامه ریزی و پیش نویس این مذاکرات نیز تهیه شده است که منموهن سینگ آن را در اختیار نارندرا مودی قرار داده است. دولت هند موظف است به اصول مذاکره بین دول برای پایان دادن به مناقشات مرزی و منطقه ای پایبند بوده در راستای عملی کردن مذاکرات قدم بردارد.
آنچه شعله این اختلاف را در این منطقه اخیراً شعله ورتر کرد کشته شدن رهبر جوان و ۲۲ ساله حزب المجاهدین برهان وانی، در ۱۸ تیرماه توسط نیروهای امنیتی هند بود. کشته شدن وی خشم و انزجار مسلمانان را برانگیخته و مراسم خاکسپاری برهان وانی تبدیل به اعتراضات گسترده در منطقه جامو و کشمیر شده و مردم با نیروهای امنیتی در این منطقه درگیر شدند. در این درگیری ها دست کم 40 نفر از مسلمان کشته در و بیش از 500 نفر نیز زخمی شدند.
این رفتار دولت هند بی شباهت به رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی نیست که در مقابل حملات به حق مبارزان فلسطینی، زنان و کودکان بی گناه را مورد اذیت و آزار و کشتار قرار می دهد. علاوه بر کشتار مسلمانان این منطقه، نیروهای نظامی با یورش به خانه رهبران سیاسی و مذهبی آنها را دستگیر با محبوس کرده تا جلوی اعتراضات گسترده مردمی را بگیرد. تجمع اعتراضی مسلمانان کشمیر در حالی از یک هفته عبور می کند که دولت محلی در این منطقه حکومت نظامی اعلام کرده و اینترنت و شبکه های ارتباط جمعی از دسترس خارج شده اند.
دولت و وزارت خارجه پاکستان در اولین واکنش به کشتار مسلمانان جامو و کشمیر گوتم بامباواله، کمیسیر عالی هند در اسلام آباد را احضار کرد و مراتب اعتراض مردم و دولت پاکستان را نسبت به کشتار مسلمانان کشمیر به وی ابلاغ نموده و در تماس با سازمان ملل خواستار حل و فصل مسئله و پایان درگیری ها در منطقه شد.
نواز شریف، رئیسجمهور پاکستان نیز در نشستی ضمن محکوم کردن حوادث کشمیر گفت: دولت پاکستان از نظر اخلاقی و سیاسی و دیپلماتیک از مردم کشمیر حمایت می کند. او با تأکید بر اینکه برهان وانی یک تروریست نبوده است، روز 18 ژوئیه را به مناسبت کشتار مردم کشمیر به دست نیروهای هند، «روز سیاه» اعلام کرد.
از سوی دیگر بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل از دولت هند خواست که برای پایان دادن به درگیری ها در منطقه کشمیر اقداماتی انجام دهد. وخامت اوضاع امنیتی در منطقه کشمیر تا حدی است که نارندرا مودی، نخست وزیر هند پس از سفر چهار روزه به دهلی نو برگشته است و وزیر کشور هند نیز سفر خود به آمریکا را به تعویق انداخته است.
جالب آن است که در روزهای گذشته حتی مردم غیرمسلمان هند نسبت به ظلم و خشونت علیه مردم مسلمان کشمیر در شهرهای مختلف تجمع کردند و تظاهرات کرده اند.
آنچه در سال 1988 منجر به انتقال مبارزات مردمی به فاز نظامی شد ناامیدی مردم کشمیر از دستیابی به حقوق اولیه شان از طرق سیاسی بود. در حال حاضر نیز با در نظر گرفتن گسترش گروه های تکفیری جهادی در سرتاسر جهان اسلام، سکوت و بی تفاوتی جامعه جهانی در قبال ظلمی که مردم کشمیر با آن مواجه هستند می تواند نتایجی خطرناک را به دنبال داشته باشد.
منبع: نشریه اتفاق کرمانشاه