ماجرا از این قرار است: زمانی، آقای آخوندی، مدیر ستاد انتخاباتی آقای موسوی، و طراح شعار "دروغ ممنوع" بود؛ بعد، همان شخص به وقت اخذ رأی اعتماد تعهد خود به "مسکن مهر" را مورد تأکید قرار داد و پس از اخذ اعتماد، "مسکن مهر" را مزخرف خواند. مطلب اصلی گفتار ما، چیزی از جنس "پدیده آخوندی" است؛ از صدارت ناموفق بر وزارت راه و ناتوانی در شهرسازی تا انتخابی جامد و خشکفکر به سمت شهرداری و شهرسازی تهران؛ دقیقاً در سمتی که پس از 6 سال و به هزینه سرسامآور کشور، معلوم شد استعداد چندانی در آن ندارد؛ او فقط سهم اصلاحطلبان از دم و دستگاه آقای روحانی بود؛ همین. اصلاحطلبانی که به رغم ادعای دگراندیشی ولی از فرط جمود و دگماندیشی، حتی حضور یک غیر همفکر، آن هم غیر همفکری به متانت و ملاحت مهندس مهدی چمران را در میان خود تحمل نمیکنند، و از فرط واهمه چنین حضور خوشفکری، پنبه در گوشهای خود فرو کردهاند و قصد دارند کسی را که به اذعان رئیس جمهور توفیقی در شهرسازی نداشته است به شهرسازی و شهرداری تهران انتخاب کنند. از این قرار بود که محسن هاشمی را از شمار گزینههای شهرداری تهران اخراج کردند. آنها میگویند که پرچمداران سعه صدر و گفتوگو هستند، ولی این ادعا همواره دروغی بیش نبوده است؛ من از آغاز چییییزی به نام اصلاحطلبی، با این جماعت زندگی کردهام و گواهی میدهم که اینها از همان سال 1376، همان اعقاب دفتر تحکیم "وحشت" بودهاند و هستند. این جماعت اصلاحطلب، جمع ادعاهای پرخاشگر و رفتارهای خشنتر بودهاند و هستند.
گفتم، جمع ادعاهای پرخاشگر و رفتارهای خشنتر ... یادم آمد که در مجموعه "ایرنا" این روزها چه خبر است ... در یک کلام، تمرین پیامهای رسانهای پرخاشگر و اعمال خشنتر؛ میگویم تمرین، چرا که این دوستان در کار رسانهای، حتی از نوع بد و مخرب آن نیز، مطلقاً خبره نیستند، و همچون صدارت آقای آخوندی بر شهرسازی و شهرداری، به عنوان سهمی از سهام جماعت اصلاحطلب، در آن موقعیت قرار گرفتهاند. فیالمثل، زائیده تازهای به نام فرنگی "ایرناTV" از خبرگزاری دولتی و پارسی ایرنا برآمده است که با کپیبرداریهای ناقص، میکوشد وارد گود حاشیهسازی برای منتقدان دولت شود و سرویسهای ویژه و گاه مضحکی نیز به گروهها و چهرههای خاص بدهد مانند پیام یک بنده خدا به پاپ! فراتر از این، دامنه عملکرد غیر حرفهای ایرنا سر دراز دارد، و اخیراً در مطالبی با عناوین مشابه "حاشیههای جنجالی ... ادامه دارد"، میکوشد تا حاشیههای کمارزش بسازد، توجهات را به این حاشیههای کمارزش معطوف بدارد و این حاشیههای کمارزش را در تخیلات خود و دوستان زنده نگه دارد و نهایتاً، بدین ترتیب از پاسخگویی الزامی دولت در قبال آش آشفتهای که در مدیریت اقتصادی کشوری با "خزانه پر" ساخته، شانه خالی کند. مثلاً مطلبی منتشر کرده است با عنوان "حاشیههای ناتمام یک نامه جنجالی" که آشکارا در حال انتقال نفس مصنوعی به یک حاشیهسازی مرده است. در آن هیچ مطلب جدیدی در مورد آن نامه طلبگی در فضای فیضیه نمیبینید و همه چیز به 48 ساعت قبل از لحظه مخابره مطلب باز میگردد؛ تنها به طرز ناشیانهای اخبار دو روز پیش به عنوان حاشیههای امروز به خورد مخاطب داده میشود تا حاشیهنگاری مرده، زنده بماند، تا شاید حواس مردم از عملکرد ناجور اقتصادی دولت یا بیتوجهی آن به دستور مرجعیت به کاهش فشار اقتصادی بر مردم یا واکنش موهن مدیر دفتر رئیس جمهور در قبال توصیههای آیت ا... علوی گرگانی در باب مراسم اربعین چیزی نپرسند. ببینید چه کسانی نگران شأن مرجعیت شدهاند؛ آقای محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور درباره نامه اخیر آیت ا... علوی گرگانی به رئیس جمهور درباره فراهم نمودن تسهیلات برای اربعین، گفت: "احتیاجی نیست کسی نامه بنویسد، ما خودمان قبل از هر چیزی دنبال این قضیه بودیم!" خلاصه، در حاشیهنگاری روزنامه دولتی و سایر زنجیرهایها در موضوع "یک نامه" که در منظر خلق، زیرآبی رفتن آشکاری است، جماعتی که طی دو دهه اخیر کاریکاتور مراجع را منتشر کردهاند و دین را افیون نامیدهاند، سران آن یا کشف حجاب کردهاند یا چندتاچندتا تجدید فراشهای ناجور صورت دادهاند، یا با وجود سرطان خاص ضمن صرف قلیان با همسر و دختر، همسر دومی نیز اختیار کردهاند، ناگهان دلسوز مراجع معرفی میشوند!
اما، این مطلب اصلی گفتار ما نیست. مطلب اصلی، چیزی از جنس "پدیده آخوندی" است. مجموعه ایرنا و روزنامه ایران در مطالبی به دور از انصاف علیه صدا و سیمای جمهوری اسلامی که دولت، آن را به مدت 6 سال با تنگنای مالایطاق بودجه مواجه کرده است، هر از گاهی مشکلاتی را که در واقع خود دولت موجد آن بوده است، مستمسک حاشیهسازی میکند. اخیراً با عنوان پر طمطراق "حمایت سینماگران زن از خانم بازیگر؛ ورود هنرمندان شاخص به ماجرای دلدادگان و پانتهآ بهرام"، تنها موضعگیری اینستاگرامی یک مادر و دختر را نقل کرده است، و سپس برای خالی نبودن عریضه، نفر سومی را مطرح میکند که صراحتاً حمایت از خانم بازیگر و حمله به صدا و سیما نیست. تنها یک مادر و دختر پیدا کردهاند و نام آن را "حمایت سینماگران زن از خانم بازیگر..." نهادهاند. بگذریم که نحوه اظهار نظر خانم بازیگر در مورد صدا و سیما و برداشت مخاطبان اینستا، مطلقاً راستگویانهتر از آنچه معمولاً به آن دروغ هاله نور میگویند نبود، و حمایت از خانم بازیگر به حمایت از دروغگو تعبیر شد. خانم بازیگر به طرز غیر منصفانه
اما تلویحی، صدا و سیما را به سانسور بلاوجه منتسب کرد، و حالا مادر و دختر بازیگری که زمانی فعال جنبش دروغ ممنوع بودند، بدون اشاره به این سایه سنگین دروغ، به حمایت از خانم بازیگر پرداختهاند، و روزنامه ایران هم نام این خبر را "حمایت سینماگران زن از خانم بازیگر..." میگذارد.
ماجرا از این قرار است: آقای آخوندی، مدیر ستاد انتخاباتی آقای موسوی، و طراح شعار "دروغ ممنوع"، خود مرتکب دروغ بزرگ مسکن مهر بود؛ جای انکار نیست؛ او به میلیونها نفر دروغ گفت. پایگاه بعدی اصلاحطلبان در ایرنا نیز چنان نسق و شیوهای در قبال موضوعی دارد که نزد مخاطبان به مثابه دروغ برآورد میشود. من اصرار خستگیناپذیری دارم تا نشان دهم که اصلاحطلبان شعار دروغ ممنوع، همان طور که در فیلم سمبلیک "جدایی نادر از سیمین" افشا شد، دروغگویان اصلی این کشور هستند و قعرنشینانی همچون حجت و راضیه که از جانب جماعت شیک و پیک اصلاحطلب به دروغگویی متهم میشوند، نهایتاً به جبر تاریخ تبرئه خواهند شد. برای اصلاحطلبی، با گذشت زمان، حیثیتی نمانده؛ اصلاحطلبی که وزیر زینت کابینهاش در بیبیسی به خدمت اجانب درآمد، جنبش دانشجویی و علی افشاریاش در کالج رانلد ریگان و به نام مسئول سقوط هواپیمای مسافربری مشغول خدمت به شیطان بزرگ برای اعمال خشونت بیشتر به ملت است و دست آخر، طراح شعار "دروغ ممنوع"اش مرتکب دروغ بزرگ مسکن مهر شده است؛ برای این اصلاحطلبی مطلقاً حیثیتی نمانده و کوشش شورای شهر و ایرنا و ...، برای اعاده حیثیت از آن، کوششی برای سر پا کردن مردهای بیش نیست؛ همین. این، معجزه خداوندی است که زمام زمان و تاریخ را به دست دار و مستضعفین حقمدار را اعتلا میبخشد و نهایتاً به آقای آخوندی و دیگران گوشزد میکند که حجت و راضیه آهنگرزاده به مراتب راستگوتر از نادر و سیمین شیک و پیک و اصلاحطلب هستند.
گفتم، جمع ادعاهای پرخاشگر و رفتارهای خشنتر ... یادم آمد که در مجموعه "ایرنا" این روزها چه خبر است ... در یک کلام، تمرین پیامهای رسانهای پرخاشگر و اعمال خشنتر؛ میگویم تمرین، چرا که این دوستان در کار رسانهای، حتی از نوع بد و مخرب آن نیز، مطلقاً خبره نیستند، و همچون صدارت آقای آخوندی بر شهرسازی و شهرداری، به عنوان سهمی از سهام جماعت اصلاحطلب، در آن موقعیت قرار گرفتهاند. فیالمثل، زائیده تازهای به نام فرنگی "ایرناTV" از خبرگزاری دولتی و پارسی ایرنا برآمده است که با کپیبرداریهای ناقص، میکوشد وارد گود حاشیهسازی برای منتقدان دولت شود و سرویسهای ویژه و گاه مضحکی نیز به گروهها و چهرههای خاص بدهد مانند پیام یک بنده خدا به پاپ! فراتر از این، دامنه عملکرد غیر حرفهای ایرنا سر دراز دارد، و اخیراً در مطالبی با عناوین مشابه "حاشیههای جنجالی ... ادامه دارد"، میکوشد تا حاشیههای کمارزش بسازد، توجهات را به این حاشیههای کمارزش معطوف بدارد و این حاشیههای کمارزش را در تخیلات خود و دوستان زنده نگه دارد و نهایتاً، بدین ترتیب از پاسخگویی الزامی دولت در قبال آش آشفتهای که در مدیریت اقتصادی کشوری با "خزانه پر" ساخته، شانه خالی کند. مثلاً مطلبی منتشر کرده است با عنوان "حاشیههای ناتمام یک نامه جنجالی" که آشکارا در حال انتقال نفس مصنوعی به یک حاشیهسازی مرده است. در آن هیچ مطلب جدیدی در مورد آن نامه طلبگی در فضای فیضیه نمیبینید و همه چیز به 48 ساعت قبل از لحظه مخابره مطلب باز میگردد؛ تنها به طرز ناشیانهای اخبار دو روز پیش به عنوان حاشیههای امروز به خورد مخاطب داده میشود تا حاشیهنگاری مرده، زنده بماند، تا شاید حواس مردم از عملکرد ناجور اقتصادی دولت یا بیتوجهی آن به دستور مرجعیت به کاهش فشار اقتصادی بر مردم یا واکنش موهن مدیر دفتر رئیس جمهور در قبال توصیههای آیت ا... علوی گرگانی در باب مراسم اربعین چیزی نپرسند. ببینید چه کسانی نگران شأن مرجعیت شدهاند؛ آقای محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور درباره نامه اخیر آیت ا... علوی گرگانی به رئیس جمهور درباره فراهم نمودن تسهیلات برای اربعین، گفت: "احتیاجی نیست کسی نامه بنویسد، ما خودمان قبل از هر چیزی دنبال این قضیه بودیم!" خلاصه، در حاشیهنگاری روزنامه دولتی و سایر زنجیرهایها در موضوع "یک نامه" که در منظر خلق، زیرآبی رفتن آشکاری است، جماعتی که طی دو دهه اخیر کاریکاتور مراجع را منتشر کردهاند و دین را افیون نامیدهاند، سران آن یا کشف حجاب کردهاند یا چندتاچندتا تجدید فراشهای ناجور صورت دادهاند، یا با وجود سرطان خاص ضمن صرف قلیان با همسر و دختر، همسر دومی نیز اختیار کردهاند، ناگهان دلسوز مراجع معرفی میشوند!
اما، این مطلب اصلی گفتار ما نیست. مطلب اصلی، چیزی از جنس "پدیده آخوندی" است. مجموعه ایرنا و روزنامه ایران در مطالبی به دور از انصاف علیه صدا و سیمای جمهوری اسلامی که دولت، آن را به مدت 6 سال با تنگنای مالایطاق بودجه مواجه کرده است، هر از گاهی مشکلاتی را که در واقع خود دولت موجد آن بوده است، مستمسک حاشیهسازی میکند. اخیراً با عنوان پر طمطراق "حمایت سینماگران زن از خانم بازیگر؛ ورود هنرمندان شاخص به ماجرای دلدادگان و پانتهآ بهرام"، تنها موضعگیری اینستاگرامی یک مادر و دختر را نقل کرده است، و سپس برای خالی نبودن عریضه، نفر سومی را مطرح میکند که صراحتاً حمایت از خانم بازیگر و حمله به صدا و سیما نیست. تنها یک مادر و دختر پیدا کردهاند و نام آن را "حمایت سینماگران زن از خانم بازیگر..." نهادهاند. بگذریم که نحوه اظهار نظر خانم بازیگر در مورد صدا و سیما و برداشت مخاطبان اینستا، مطلقاً راستگویانهتر از آنچه معمولاً به آن دروغ هاله نور میگویند نبود، و حمایت از خانم بازیگر به حمایت از دروغگو تعبیر شد. خانم بازیگر به طرز غیر منصفانه
اما تلویحی، صدا و سیما را به سانسور بلاوجه منتسب کرد، و حالا مادر و دختر بازیگری که زمانی فعال جنبش دروغ ممنوع بودند، بدون اشاره به این سایه سنگین دروغ، به حمایت از خانم بازیگر پرداختهاند، و روزنامه ایران هم نام این خبر را "حمایت سینماگران زن از خانم بازیگر..." میگذارد.
ماجرا از این قرار است: آقای آخوندی، مدیر ستاد انتخاباتی آقای موسوی، و طراح شعار "دروغ ممنوع"، خود مرتکب دروغ بزرگ مسکن مهر بود؛ جای انکار نیست؛ او به میلیونها نفر دروغ گفت. پایگاه بعدی اصلاحطلبان در ایرنا نیز چنان نسق و شیوهای در قبال موضوعی دارد که نزد مخاطبان به مثابه دروغ برآورد میشود. من اصرار خستگیناپذیری دارم تا نشان دهم که اصلاحطلبان شعار دروغ ممنوع، همان طور که در فیلم سمبلیک "جدایی نادر از سیمین" افشا شد، دروغگویان اصلی این کشور هستند و قعرنشینانی همچون حجت و راضیه که از جانب جماعت شیک و پیک اصلاحطلب به دروغگویی متهم میشوند، نهایتاً به جبر تاریخ تبرئه خواهند شد. برای اصلاحطلبی، با گذشت زمان، حیثیتی نمانده؛ اصلاحطلبی که وزیر زینت کابینهاش در بیبیسی به خدمت اجانب درآمد، جنبش دانشجویی و علی افشاریاش در کالج رانلد ریگان و به نام مسئول سقوط هواپیمای مسافربری مشغول خدمت به شیطان بزرگ برای اعمال خشونت بیشتر به ملت است و دست آخر، طراح شعار "دروغ ممنوع"اش مرتکب دروغ بزرگ مسکن مهر شده است؛ برای این اصلاحطلبی مطلقاً حیثیتی نمانده و کوشش شورای شهر و ایرنا و ...، برای اعاده حیثیت از آن، کوششی برای سر پا کردن مردهای بیش نیست؛ همین. این، معجزه خداوندی است که زمام زمان و تاریخ را به دست دار و مستضعفین حقمدار را اعتلا میبخشد و نهایتاً به آقای آخوندی و دیگران گوشزد میکند که حجت و راضیه آهنگرزاده به مراتب راستگوتر از نادر و سیمین شیک و پیک و اصلاحطلب هستند.