آقا مهدی بالاخره بغضش می ترکد و گونه هایش از اشک خیس می شود؛ او پدر سه قلوهایی است که 13 فروردین همین امسال به دنیا آمدند.
کمی که آرامش به چهره اش برمی گردد، به درد دل هایش ادامه می دهد.
می گوید: «دو میلیون تومان پس اندازم را برای بیمارستان اول هزینه و به بیمارستان دیگری مراجعه کردم. اما مسئولان بیمارستان دوم هم بدون هیچ تعارفی اعلام کردند تا زمانی که برگه واریزی 4.8 میلیون تومانی را تحویل ندهی، از پذیرش فرزندانت خبری نیست. چاره ای نبود، باید این مبلغ را قرض می کردم، فرزندانم به تشخیص پزشک هنوز می بایست در دستگاه نگهداری می شدند...»
دوباره بغض به سراغش می آید، غصه ام می گیرد؛ می گوید آن جا یکی از دست اندرکاران بخش گفت: مجبور بودی سه قلو بیاوری!
مهدی می گوید: در این مدت در اداره های مختلف پیگیری های زیادی کردم ولی چندان از حمایت و دلگرمی خبری نیست. اما خدا را خیلی شاکرم که فرزندانم سالم هستند و اگر شده از جان خودم مایه می گذارم تا سه فرزندم را به بهترین شکل تربیت کنم...
آن چه باهم مرور کردیم داستان و ساخته تخیلات نویسنده نبود، بلکه ماجرای واقعی این روزهای آقا مهدی است که خود شاهد بخشی از آن بودم؛ روزهایی که خیلی از ما و مسئولان درگیرودار ماجراهای ارز و برجام و تلگرامیم.
شیب منفی رشد جمعیت
همه آن چه درباره سه قلوهای آقا مهدی و به طور کل درباره حمایت نکردن از فرزند آوری اکنون اتفاق می افتد، در شرایطی است که طبق اعلام رسمی مرکز آمار و هشدارهای سازمان ثبت احوال، کشور در شرایط بحرانی شیب جمعیتی قرار گرفته است. از سوی دیگر طی 10 سال گذشته رویکرد های نظام بر تشویق به فرزندآوری و افزایش جمعیت بوده است؛ تاکیدها و تشویق هایی که به ظاهر در عرصه عمل چندان رنگ و بوی جدی به خود نگرفته است. شاهد مثال این ادعا را می توان به نتیجه نرسیدن سازو کارهای قانون تسهیل ازدواج و مرخصی زایمان دانست.
طبق آمار در فاصله سال های 90 تا 95 جمعیت و خانوار به ترتیب با رشد سالانه 1.24 درصد و 3.3 درصد همراه بوده که نرخ رشد سالانه جمعیت، نشان از تداوم شیب منفی آغاز شده از سال 85 دارد. ضمن این که در سال 1396 نیز نسبت به 95 میزان تولدها 0.77 درصد با کاهش مواجه بوده است. همچنین میزان طلاق نیز افزایش داشته به طوری که در 10 ماه سال 95 به ازای هر 2.7 ازدواج یک واقعه طلاق و در همین مدت در سال 96 به ازای هر 2.5 ازدواج یک طلاق ثبت شده است.
اگر بخواهیم از این جنس آمارهای جمعیتی به فهرست مان بیفزاییم، اعداد و ارقام سرعت جمعیت سالمندان نیز خود حکایت غم انگیز دیگری است به گونه ای که «براساس آمار سرشماری سال 95 سهم میان سالان از کل جمعیت به 44.8 درصد رسیده و نمود این واقعیت است که حدود 51 درصد از کل جمعیت کشور را میان سالان و سالمندان تشکیل می دهند.» (ایسنا 97.2.8)
از امنیت شغلی تا ارسال کارت تبریک
طی سال های اخیر تعدادی از مسئولان، برخی خدمات و امکانات کشور را با دیگر کشورها مقایسه می کنند که البته این موضوع بیشتر در مواقعی رخ می دهد که به نفع شان باشد. در همین باره خوب است به مشوق های فرزندآوری در دیگر کشورها نگاهی بیندازیم. در این یادداشت مجال آن نیست که از پرداخت چند ده هزار یورو و پاداش فرزندآوری و پرداخت دو سال حقوق بدون حضور در محل کار، امنیت کاری پس از مرخصی زایمان، معافیت های مالیاتی، پرداخت کمک هزینه مهدکودک و دوره های آموزشی ، کارت بیمه پزشکی نوزاد و حتی ارسال کارت تبریک تولد فرزند به منزل افراد سخن گفت که البته تمامی این سیاست ها در کشورهای دارای رشد منفی جمعیت اتخاذ شده است.
بنابر آن چه در پژوهش های جمعیتی مطرح می شود، مشوق های جمعیتی اکنون در حدود 60 درصد کشورهای جهان به عنوان سیاست های کلان پیگیری و هزینه می شود. در کشوری همچون آلمان که از سال های گذشته در مرز سالمندی قرار گرفته، سالانه 25 میلیارد دلار برای حمایت از فرزندآوری و خانواده پیش بینی و در آمریکا نیز سیاست های جمعیتی در برنامه های 50 ساله تدوین و اجرایی شده است تا بتوانند خود را در رتبه های بالای جمعیتی جهان به تثبیت برسانند.
در عین حال ما در کشور دلمان خوش است و مدام در بوق و کرنا کرده ایم که هزینه زایمان طبیعی در بیمارستان های دولتی رایگان است. اما آیا فقط همین رایگان بودن آن هم تنها در مراکز درمان دولتی کافی است؟ اگرچه آن هم با کلی اما و اگر داشتن یا نداشتن آمپول ضددرد یا بودن یا نبودن پزشک متخصص همراه است.
به هر روی آمار رشد جمعیت طی بیش از 30 سال گذشته از 7درصد به 1.7 درصد کاهش یافته و وقت آن رسیده است که اجازه ندهیم با نشنیدن «صدای کهن سالی جمعیت» در لابه لای چالش های سیاسی و اقتصادی، آینده ای پیر و فرسوده برای این سرزمین رقم بخورد.شاید لازم نباشد همچون کشور استرالیا به ضمیمه بسته بزرگ حمایتی برای تولد فرزند، کارت تبریک ارسال کنیم اما حتما لازم است دغدغه ها و استرس های والدین را تا حد امکان به حداقل برسانیم، شاید در نبود نگرانی و اضطراب برای هزینه ها، تربیت فرزند در شرایط مطلوبی صورت گیرد. البته معتقدیم «او» خود «رزاق» و «کریم» است...
سید صادق غفوریان