محمد درویش درباره دلایل انتقادات مختلفی که از سوی فعالان محیط زیست و تشکلهای مردم نهاد به عملکرد عیسی کلانتری در راس هرم سازمان محیط زیست میشود، اظهار کرد: عملکرد رئیس کنونی سازمان محیط زیست کشور پر از انتقاد است که یکی از آنها به طرحهای انتقال آب برمیگردد؛ به عنوان نمونه طرح انتقال آب زاب برای دریاچه ارومیه اثر منفی بهدنبال دارد.
وی ادامه داد: رئیس سازمان محیط زیست باید از ابتدا چیدمان توسعه را بر مبنای اکولوژیک سرزمینی طراحی میکرد؛ انتظار نمیرود از مسئولی که دغدغه آب دارد و وقتی میبینید یک و نیم میلیارد متر مکعب آب به بهانه تولید سیب در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه به هدر میرود باز هم دنبال طرح انتقال آب زاب باشد تا آب بیشتری برای کشاورزی معیوب فراهم آورد.
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست تاکید کرد: البته مسئولان ذیربط در سازمان محیط زیست و دستگاههای ذیربط این را نمیدانند که اگر آب زاب را انتقال دهیم و چشمههای تولید گرد و خاک در میان رودان افزایش یابد، دود آن به چشم خودمان میرود یعنی هم ریزگردها افزایش مییابد و هم در دیپلماسی محیط زیست اثرگذار خواهد بود.
گردهمایی آرام فعالان محیط زیست و برآشفته شده کلانتری
درویش به عدم طاقتپذیری رئیس کنونی سازمان محیط زیست نسبت به انتقادات مشفقانه اشاره کرد و افزود: آقای کلانتری که حتی تحمل گردهمایی آرام فعالان محیط زیست نسبت به برخورد با یک توله خرس را ندارد و دستور قلمع و قمع آن را صادر میکند، چگونه میخواهد حدود 80 میلیون محیطبان ایجاد کند.
عملکرد قابل تامل کلانتری در مواجهه با پرورش ماهی تیلاپیا
وی با بیان اینکه عملکرد سازمان محیط زیست نسبت به پرورش ماهی تیلاپیا نیز قابل پرسش و نقد است، گفت: متاسفانه رئیس سازمان محیط زیست در حوزه ماهی تیلاپیای مهاجم برای خود دستورالعمل صار میکند و به انتخاب مشاور مبادرت میورزد.
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست افزود: آقای کلانتری دستور انتصاب حکم مشاوره شیلات و آبزیپروری را برای سازمان محیط زیست صادر کرده در صورتی که این موضوع جزو وظایف این سازمان محسوب نمیشود؛ سازمان محیط زیست به جای اینکه نگران تولید ماهی باشد باید نگران تنوع زیستی آبزیان باشد و در حقیقت باید مشاوری در رابطه با تنوع زیستی آبزیان معرفی کند.
به گفته درویش، متاسفانه بحث پرورش و تولید ماهی تیلاپیا که یک گونه مهاجم است بهصورت جدی وجود دارد در حالی که باید به گونههای داخلی تمرکز بیشتری داشته باشیم.
وی افزود: کشور ما در حوزه آبهای داخلی خزر، خلیج فارس و دریای عمان بیش از 140 گونه آبزی دارد؛ چرا نباید پژوهش خود را روی ارتقای توان تابآوری و شناسایی ویژگیهای منحصر بهفرد این 140 گونه متمرکز کنیم؟ چرا دنبال معرفی گونههایی میرویم که در کشورهای مختلف آن را به عنوان گونه خطرناک و مهاجم شناختهاند؟
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست با انتقاد از مجوز صادر شده برای پرورش تیلاپیا در استان یزد تصریح کرد: متاسفانه این استان با مشکل آب روبرو است اما آیا مزیت چنین استان کمآبی، تولید ماهی محسوب میشود؟ چه تضمینی وجود دارد که این ماهیها از حوزه بسته یزد به دیگر حوزههای غیر بسته وارد نشوند؟
درویش توضیح داد: مسئولان محیط زیست و دستاندرکاران ذیربط میگویند که مجوز تیلاپیا فقط به یزد داده شده و این ماهی مهاجم وارد آبهای آزاد نخواهد شد اما این مسائل در جای جای نقاط دیگر و در رابطه با گونههای گیاهی مختلف تکرار شده و نمیتوان به ادعاهای مطرح شده سازمان و دستاندرکاران آن اکتفا کرد.
کَهورهای پاکستانی گونهای خطرناک برای گونههای بومی
وی افزود: نمونه مشکلات ایجاد شده را در درخت کَهور پاکستانی مشاهده میکنیم چرا که این درخت در ابتدا برای ناهمواریهای ماسهای به صورت محدود وارد کشور شد اما در حال حاضر به عنوان گونه مهاجم تمام کَهورها و کُنارهای بومی ما را در خلیج فارس نابود میکند؛ نمونه دیگر ورود آزولا برای تحقیقات کشاورزی و برنجکاری بوده که عملاً در حال نابودی تمامی تالابهای کشورمان است.
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست افزود: چرا مسئولان ما برای ورود و پرورش ماهی تیلاپیا که گونهای مهاجم و خطرناک محسوب میشود به آدرسهای داده شده در گذشته توجه نمیکنند یا اینکه چرا دنبال مزیتهایی نمیرویم که کمترین خطر را برای تنوع زیستی داشته باشد.
کلانتری و تاراج اندوختههای طبیعی کشور
به گفته درویش، رئیس کنونی سازمان محیط زیست با این رفتارها بهدنبال این است تا به خیال خود در کوتاهمدت یک بیلان اقتصادی شکوهمند را ارائه کند و از طرفی اندوختههای طبیعی کشور را به تاراج ببرد.
وی از نحوه رفتارها و بیان کلانتری در عدم توجه به مسائل زیربنایی محیط زیست انتقاد کرد و افزود: وقتی آقای کلانتری منتقدان خود را افراد سیاسی، احساسی و نادان خطاب میکند و اجازه سخن گفتن به آنان را نمیدهد، نشان از عدم توجه او به مسائل زیربنایی دارد.
وجود خطر انحلال سازمان محیط زیست
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست تاکید کرد: در گذشته سازمان محیط زیست و در آینده این سازمان، مسئولی مانند کلانتری را مشاهده نمیکنیم البته با این رویه نسبت به انحلال این سازمان هم نگران هستیم.
درویش متذکر شد: با این رویه نگران هستم که در واقع سازمان محیط زیست عملاً منحل شود؛ وقتی رئیس این سازمان میگوید که توان نگهداری از پارک پردیسان را به خاطر کمبود بودجه 300 میلیارد تومانی ندارد و آن را واگذار میکند چه تضمینی برای نگهداری پارک ملی توران، نایبند و ... وجود دارد که البته در صورت وقوع چنین مشکلی قاعدتاً نمایندگان مجلس هم میگویند که یک چنین سازمانی که توانایی لازم برای نگهداری منابع و حفاظت از یوزها را ندارد باید منحل شود.
وی با بیان اینکه در تاریخ محیط زیست دنیا شخصی همانند عیسی کلانتری مشاهده نشده است، افزود: خطر انحلال سازمان محیط زیست با وجود رفتارهای سوء عیسی کلانتری وجود دارد.
کلانتری یکی از ضد محیط زیستیترین افراد دنیا است
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست خاطرنشان کرد: شاید اگر ترامپ یک وزیر شگفتآور انتخاب نمیکرد با جرات میگفتم که عیسی کلانتری ضد محیط زیستیترین رئیس محیط زیست تاریخ بشر است؛ در هر حال عیسی کلانتری یکی از ضد محیط زیستیترین افراد محسوب میشود.
آخرین وضعیت دریاچه ارومیه و تراز دریاچه
درویش درباره وضعیت دریاچه ارومیه و عملکرد ستاد احیا که ریاست آن بر عهده رئیس کنونی محیط زیست بوده است، گفت: در حال حاضر تراز دریاچه ارومیه 1270.013 است در صورتی که در اول مهر سال 93 تراز دریاچه 1270.04 بوده است یعنی وضعیت آن 9 دهم سانتیمتر یا 9 میلیمتر از بدترین وضعیتی که بوده بیشتر است.
وی خاطرنشان کرد: بدترین شرایط دریاچه ارومیه به اول مهر سال 93 بازمیگردد و در آن تاریخ هم اقدامات خوبی آغاز شده بود؛ وزارت نیرو موظف شد حقابه در اختیار درپاچه قرار دهد، جلوی ساخت 35 سد در حال ساخت گرفته شد، لایروبی بسیاری رودخانه انجام گرفت، چاههای غیر مجاز پلمپ شد و بسیاری فعالیتهای ثمربخش انجام گرفت اما این اقدامات ضربتی بود و باید به مسائل نیز در بلند مدت توجه میشد.
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست اظهار کرد: قرار بود تا در اقدامات بلندمدت ما شاهد تغییر سبک زندگی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه باشیم و در حقیقت برای این مهم نیز ستاد دریاچه ارومیه شکل گرفت تا از طرفی هماهنگکننده میان وظایف وزارت نیرو، سازمان محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی باشد.
درویش افزود: طی دو سال اخیر در حوضه دریاچه ارومیه وسعت چغندرکاریها نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش پیدا کرده و چرا ستاد احیا اجازه میدهد چنین مشکلاتی شکل بگیرد؛ نگرانیهای جدی در حوزه تولید برخی محصولات همانند سیب و انتقال آب زاب وجود دارد که باید مورد توجه ویژه مسئولان قرار بگیرد.
مسئولان، احیای دریاچه ارومیه را رها کردهاند
وی با بیان اینکه ستاد احیای دریاچه ارومیه در ابتدا فعالیتهای مناسبی را آغاز کرد، گفت: در یک مقطع زمانی تلاشهای خوب و قابل دفاعی انجام شد اما در اصل مسئولان ذیربط کار را رها کردهاند و نشانههایی از ادامه راه نمیبینیم.
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست تصریح کرد: آقای مسعود تجریشی، دولت و آقای نوبخت را محکوم به ندادن بودجه مصوب برای احیای دریاچه ارومیه میکند و از طرفی آقای نوبخت هم میگوید که بودجههای لازم ارائه شده است! اگر تجریشی درست میگوید و نوبخت حرف نادرست بیان میکند پس آقای تجریشی چرا استعفا نمیدهد؟ چرا کارها را ماستمالی میکنند؟ یعنی به چه بهایی باید به میز و صندلیهای خود بچسبیم.
درویش ادامه داد: وضعیت دریاچه ارومیه اگر با همین روند ادامه یابد به شدت نگرانکننده خواهد بود و بنده به مسئولان بابت این مشکلات پیش آمده هشدار میدهم و دولت برای آراء و حیثیت خود نباید به این رویه ادامه دهد.
مدیران کشاورزی متوجه عمق خطر نشدهاند
وی افزود: مدیران کشاورزی حاکم بر دریاچه ارومیه هنوز متوجه عمق مشکلات و خطر نشدهاند و با افتخار میگویند تولید سیب بیش از دو برابر افزایش یافته است در صورتی که 35 درصد ریزشهای آسمانی ما کاهش داشته و باید به این مسئله جدی توجه کنند؛ زمانی که این مشکلات پیش آمده یعنی اضافه تولید محصول به معنای حفر چاههای بیشتر خواهد بود و این ادامه روند مشکلات است.
این کارشناس محیط زیست کشورمان تصریح کرد: تولید باید مبتنی بر توان اکولوژیک باشد چرا زمانی که ریزشهای آسمانی کاهش یافته باید آب بیشتر برای تولید سیب داده شود.
درویش توضیح داد: سقف کشاورزی در حوضه آبخیر دریاچه ارومیه سالهاست که تکمیل شده و باید به سمت راههای دیگر و انرژیهای نو برویم؛ نمایندگان این منطقه نیز نباید بر طبل ناپایداری بکوبند و باید توجه ویژه به احیا صورت پذیرد.
وی با بیان مشغلههای زیادی همانند معاونت انسانی سازمان محیط زیست نیز برای آقای تجریشی که جزو مسئولان ستاد بوده در نظر گرفته شده است، تاکید کرد: ستاد احیای دریاچه ارومیه عملاً به کارها نمیرسد و نتوانسته که موفق عمل کند؛ سخنان اخیر آقای تجریشی نیز ناامیدکننده بوده و باید توجهی جدی صورت پذیرد.
این کارشناس محیط زیست کشور با بیان اینکه ستاد احیای دریاچه ارومیه برای دولت مهم بوده است، گفت: این ستاد در ابتدا مدیری تماموقت با نام کلانتری داشت و حتی وی به حضور تجریشی در دانشگاه و فعالیتهای پرشمار وی انتقاد میکرد و خواستار فعالیتهای تماموقت وی بود اما بعد از حضور کلانتری در راس سازمان محیط زیست، آقای تجریشی بهعنوان معاونت انسانی منصوب شد که شغلی بسیار مهم و زمانبر محسوب میشود که در این رابطه باید از متولیان امر پرسید چرا از افراد کارشناس و خبره بهره نمیگیرد؟ مگر در این کشور قحطالرجال است.
درویش ادامه داد: بسیاری دانشمندان حاضر هستند بدون چشمداشت در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه فعالیت کنند اما متاسفانه مسئولان ذیربط، دوستان خود را که مسئولیتهای فراوانی دارند به کار میگیرند.
وی افزود: امیدواریم توجه ویژهای به افراد کارشناس و برنامههای ستاد احیای دریاچه ارومیه صورت بگیرد.
عدم توجه کلانتری به ارزیابیهای زیستمحیطی
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست همچنین از عدم توجه عیسی کلانتری به ارزیابیهای زیست محیطی انتقاد کرد و گفت: گویا وی به فعالیتهای دفتر ارزیابی خود اعتقادی ندارد چرا که به عنوان مثال در میانکاله دستور احداث واحد پتروشیمی به سرعت توسط کلاتری صادر شده است.
درویش تصریح کرد: دولت و مسئولان کشور برای نخستین بار میگویند که دولتی محیط زیستی هستیم اما به جای اینکه در این حوزه به پیش برویم در حال پسرفت هستیم.
قبول مسئولیت از سوی کلانتری جای تاسف دارد
وی گفت: عیسی کلانتری به هیچ عنوان نباید به حوزه محیط زیست وارد میشد؛ کسی که میگوید به 95 درصد محیط زیست اشراف ندارد اگر وجدان داشت نباید حضور مییافت و مسئولیت را قبول میکرد؛ قبول مسئولیت از سوی این فرد در سازمان محیط زیست جای تاسف دارد.
مدیرکل سابق دفتر آموزش سازمان محیط زیست اظهار کرد: امیدواریم هرچه زودتر آقای کلانتری خودش شجاعانه استفعا دهد و از این مسئولیت کنار برود تا آیندگان دشنامهای بیشتری را نثارش نکنند.